4. حکم طلاق در مسیحیت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مسیحیت در دنیاى کنونى
محتواى اناجیل و سایر کتب عهد جدید یک حکم غیرمنطقى


در اناجیل کنونى حکم شدیدى درباره طلاق دیده مى شود که نه شباهتى به احکام آسمانى و نه به قوانین حساب شده بشرى دارد و با هیچ منطقى تطبیق نمى کند و آن حکم ممنوعیّت مطلق طلاق است:
در انجیل لوقا مى خوانیم:
هر کس زن خود را طلاق دهد و دیگرى را نکاح کند زانى بود و هر کس زن مطلّقه مردى را به نکاح خویش درآورَد زنا کرده باشد.(1) (جمله 18).
نظیر همین حکم در انجیل مرقس(2) و انجیل متّى(3) آمده است.
جالب توجّه اینکه انجیل متّى مى گوید: جمعى از بنى اسرائیل به مسیح(علیه السلام) ایراد کردند که موسى(علیه السلام) اجازه طلاق داده، چرا تو نهى مى کنى؟ او جوابى داد که مطالب مختلفى را در این زمینه روشن مى سازد. اینک عین عبارت انجیل:
«به وى (یعنى عیسى) گفتند: پس از بهر چه موسى امر فرمود که زن را طلاق نامه بدهند و جدا کنند؟ ایشان را گفت موسى به سبب سنگدلى شما، شما را اجازت داد که زنان خود را طلاق دهید لیکن از ابتدا چنین نبوده. و به شما مى گویم هر کس زن خود را به غیر علّت زنا طلاق دهد و دیگرى را نکاح کند زانى است و هر کس زن مطلّقه را نکاح کند زنا کند. شاگردانش به او گفتند: اگر حکم شوهر با زن چنین باشد نکاح نکردن بهتر است. ایشان را گفت تمامى خلق این کلام را نمى پذیرند مگر به کسانى که عطا شده است زیرا که خصى ها مى باشند که از شکم مادر چنین متولّد شده اند، و خصى ها هستند که از مردم خصى شده اند و خصى ها مى باشند که به جهت ملکوت خدا خود را خصى نموده اند آن که توانایى قبول دارد بپذیرد (هرکس قابلیّت آن را دارد آن را قبول نماید ـ ترجمه دیگر)».(4)
از عبارات فوق به خوبى چند موضوع استفاده مى شود:
الف) طلاق از نخست مشروع نبوده است.
ب) موسى به جهت سنگدلى مردم اجازه طلاق داد.
ج) طلاق به غیر علّت زنا به هیچوجه جایز نیست.
د) کسانى که توانایى دارند زن نگیرند بهتر است (زیرا مسیح قول شاگردانش را تصدیق کرد و گفت: ولى تمام مردم نمى توانند از ازدواج خوددارى کنند مگر کسانى که مشمول لطف و عنایت خدا شده اند و سپس براى تأیید این سخن افراد خصى را سه دسته مى کند: خصى مادرزاد، و خصى به واسطه طرق مخصوصى که در میان مردم رایج است، خصى به خاطر خدا و ملکوت! ممکن است عدم ازدواج روحانیان مسیحى، یک بخش از آن مربوط به الهام گرفتن از همین گفتار شاگردان مسیح و خود او باشد).
در هر صورت این عبارات صریح اناجیل سبب شده که مسیحیان طلاق را ممنوع بدانند، ولى امروز بسیارى از ملل مسیحى به حکم ضرورت زندگى، این قانون را شکسته و در کشورهاى خود طلاق را قانونى ساخته اند.
اکنون به بررسى این حکم مى پردازیم:
1. نخستین چیزى که در اینجا به نظر مى رسد این است: مسیح که خودش مدّعى است براى تکمیل آیین تورات آمده نه براى تغییر آن، چگونه چیزى که در آیین موسى(علیه السلام) جایز بوده است به کلّى ممنوع ساخته؟
در انجیل متّى مى خوانیم:
«گمان مبرید که آمده ام تورات یا صحف انبیا را باطل سازم، نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم زیرا هر آینه به شما مى گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه و نقطه اى از تورات هرگز زایل
نخواهد شد تا همه واقع شود، پس هر کس یکى از این احکام کوچک ترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود».(5)
همین مطلب در انجیل لوقا نیز آمده است:
لیکن آسان تر است که آسمان و زمین زایل شود از آنکه یک نقطه از تورات ساقط گردد.(6)
روشن است که منظور از عدم زوال یک نقطه از تورات، نقوش و کتابت آن نیست زیرا آن هم با گذشت زمان از بین مى رود، بلکه منظور معانى این نقوش است. یعنى مطالب و احکام آن هرگز نسخ نمى گردد (البتّه به عقیده کسانى که به اناجیل کنونى ایمان دارند).
اتّفاقاً «نسخ» در لغت به معنى زایل کردن است و شاید تعبیر صحیح تر در ترجمه این عبارات انجیل همان تعبیر به نسخ باشد.
 
سؤال
ممکن است کسانى سؤال کنند که این حکم شاید یک حکم موقّت در لسان موسى(علیه السلام) بوده است، نه جزءِ احکام شریعت و تورات او.
 
پاسخ
این حکم صریحاً در تورات کنونى که مورد قبول مسیحیان نیز هست آمده و به صورت یک حکم شرعى مسلّم مانند سایر احکام شریعت موسى(علیه السلام) ذکر شده است.
در پنجمین کتاب تورات که به سفر تثنیه معروف است(7) چنین مى خوانیم:
چون کسى زنى را به نکاح خود درآورد اگر در نظر او پسند نیاید از اینکه چیزى ناشایسته در او بیاید آن گاه طلاق نامه نوشته، به دستش دهد و او را از خانه اش رها کند و از خانه او روانه شده، برود زن دیگرى شود و اگر شوهر دیگر نیز او را مکروه دارد طلاق نامه نوشته به دستش بدهد و او را از خانه اش رها کند.(8)


(1). انجیل لوقا، باب 16، جمله 18.
(2). انجیل مرقس، باب 10، جمله 11.
(3). انجیل متّى، باب 5، جمله 33.
(4). انجیل متّى، باب 19، جمله هاى 7 ـ 12.
(5). انجیل متّى، باب 5، جمله هاى 17 ـ 19.
(6). انجیل لوقا، باب 16، جمله 17.
(7). چون احکام شریعت موسى در آن تکرار شده، آن را «سفر تثنیه» مى نامند.
(8). تورات، سفر تثنیه، باب 24، جمله هاى 1 ـ 3.
 
 
محتواى اناجیل و سایر کتب عهد جدید یک حکم غیرمنطقى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma