وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللّهِ أَنَّکُمْ وَ مَا أَنْتُمْ فِیهِ مِنْ هذِهِ الدُّنْیَا عَلَى سَبِیلِ مَنْ قَدْ مَضَى قَبْلَکُمْ، مِمَّنْ کانَ أَطْوَلَ مِنْکُمْ أَعْمَاراً، وَ أَعْمَرَ دِیَاراً، وَ أَبْعَدَ آثَاراً; أَصْبَحَتْ أَصْوَاتُهُم هَامِدَةً، وَ رِیَاحُهُمْ رَاکِدَةً، وَ أَجْسَادُهُمْ بَالِیَةً، وَ دِیَارُهُمْ خَالِیَةً، وَ آثَارُهُمْ عَافِیَةً. فَاسْتَبْدَلُوا بِالْقُصُورِالْمُشَیَّدَةِ، وَ الَّنمَارِقِ الْمُمَهَّدَةِ، الصُّخُورَ وَ الاَْحْجَارَ الْمُسَنَّدَةَ، وَ الْقُبُورَ اللاَّطِئَةَ الْمُلْحَدَةَ، الَّتی قَدْ بُنِیَ عَلَى الْخَرَابِ فِنَاؤُهَا، وَ شُیِّدَ بِالتُّرَابِ بِنَاؤُهَا; فَمَحَلُّهَا مُقْتَرِبٌ، وَ سَاکِنُهَا مُغْتَرِبٌ، بَیْنَ أَهْلِ مَحَلَّة مُوحِشِینَ، وَ أَهْلِ فَرَاغ مُتَشَاغِلِینَ، لاَ یَسْتَأْنِسُونَ بِالاَْوْطَانِ، وَ لاَ یَتَوَاصَلُونَ تَوَاصُلَ الْجِیرَانِ، عَلَى ما بَیْنَهُمْ مِنْ قُرْبِ الْجِوَارِ، وَ دُنُوِّ الدَّارِ. وَ کَیْفَ یَکُونُ بَیْنَهُمْ تَزَاوُرٌ، وَ قَدْ طَحَنَهُمْ بِکَلْکَلِهِ الْبِلَى، وَ أَکَلَتْهُمُ الْجَنَادِلُ وَ الثَّرَى!
ترجمه
بدانید اى بندگان خدا! شما و آنچه در آن از این دنیا هستید در همان مسیرى قرار دارید که پیشینیان شما بودند; همان کسانى که عمرشان از شما طولانى تر و سرزمینشان آبادتر و آثارشان از شما گسترده تر و ماندگارتر بود; امّا چیزى نگذشت که صداهایشان خاموش گشت، نیروها و حرکاتشان از کار افتاد، اجسادشان کهنه، خانه هایشان خالى و آثارشان محو گردید، سرانجام قصرهاى بلند و محکم (و بساط عیش و نوش و تختهاى زینتى و) پشتیهاى نرم و راحت را به تخته سنگهاى خشن لحد و قبور به هم چسبیده و لحدهاى چیده شده مبدّل ساختند; همان گورهایى که درگاهش بر خرابى بنا شده و ساختمانش تنها با خاک برپا گشته; قبرهایى که به یکدیگر نزدیک است; ولى ساکنانش از یکدیگر دورند! آنها در میان اهل محلّه وحشت و در عین حال و افراد فارغ البال قرار گرفته اند. آنها هرگز انسى به وطنهاى خود (قبرها) پیدا نمى کنند و همچون همسایگان با یکدیگر دیدارى ندارند با اینکه به هم نزدیک اند و خانه هایشان در کنار یکدیگر است. چگونه ممکن است با هم دیدار کنند در حالى که فنا و فرسودگى با سینه سنگین خود آنها را در هم کوبیده و سنگها و خاکها جسمشان را خورده است.