از خلق شرور بى نیازم کن!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 08
امام(علیه السلام) در این دعاى کوتاه، ضمن هشت جمله مطالب پرمعنایى ذکر مى کند که هم دعاست و هم درس اخلاق. نخست در ضمن دو جمله اصل دعا را بیان کرده عرضه مى دارد: «خداوند آبرویم را با بى نیازى محفوظ دار و شخصیتم را بر اثر فقر ضایع مکن!»; (اَللَّهُمَّ صُنْ(1) وَجْهِی(2) بِالْیَسَارِ(3)، وَ لاَ تَبْذُلْ جَاهِیَ(4) بِالاِْقْتَارِ(5)).

منظور از «یسار» (بى نیازى) غنا و توانگرى به آن معنا که در عرف است نیست، بلکه منظور بى نیازى از دیگران و داشتن زندگى توأم با عفاف و کفاف است وگرنه غناى به آن معنا، گاه سبب بى آبرویى هم مى شود.

جمله «وَ لاَ تَبْذُلْ جَاهِیَ بِالاِْقْتَارِ» با توجّه به اینکه «ولا تبذل» از ریشه «بذل» است و «بذل» دو معنا دارد: یکى بخشیدن و از دست دادن و دیگرى کهنه کردن و ضایع ساختن، دو تفسیر متفاوت دارد: نخست اینکه «خداوندا شخصیت مرا با فقر از من مگیر» و دیگر اینکه «شخصیت مرا با فقر به ابتذال مکشان».

سپس بعد از آن در چهار جمله به آثار فقر و نیازمندى به دیگران پرداخته، مى فرماید: «در نتیجه از کسانى درخواست روزى کنم که آنها خود، از تو روزى مى طلبند و از افراد بدکردار و پست، خواستار عطوفت و بخشش گردم و سرانجام به ستودن آن کس که به من چیزى عطا کرده، مبتلا شوم (هر چند شایسته ستایش نباشد) و به نکوهش کردن آن کس که مرا محروم داشته گرفتار گردم، هر چند در خور نکوهش نباشد»; (فَأَسْتَرْزِقَ طَالِبِی رِزْقِکَ، وَ أَسْتَعْطِفَ شِرَارَ خَلْقِکَ، وَ أُبْتَلَى بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِی، وَ أُفْتَتَنَ بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِی).

در پایان مى فرماید: «این در حالى است که تو در ماوراى همه اینها سرپرست و صاحب اختیار بخشش و منع هستى و تو بر هر چیز توانایى»; (وَ أَنْتَ مِنْ وَرَاءِ ذلِکَ کُلِّهِ وَلِیُّ الاِْعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ; «إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ»).

امام(علیه السلام) در این عبارت کوتاه به چهار اثر سوء فقر و نیازمندى که در دو مرحله انجام مى شود، اشاره فرموده: نخست مى فرماید: حدّاقل چیزى که بر آن مترتّب مى شود این است که دست نیاز به سوى نیازمندان درگاه تو دراز کنم و از آن بدتر اینکه حلّ مشکل در دست بدان و افراد پست قرار بگیرد که راستى زندگى کردن در چنان شرایطى براى افراد با ایمان و با شخصیت بسیار سخت و دردناک است.

در مرحله دوم; یعنى پس از درخواست اگر طرف مقابل، اجابت کند انسان ناگزیر از مدح و ستایش اوست و اى بسا انسانى باشد که هرگز شایسته مرگ نیست و اگر از کمک کردن به دلایل خاصّى دریغ دارد زبان به نکوهش او بگشایم در حالى که اى بسا در خور نکوهش و مذمت نباشد و خودش مشکلات اهمّى دارد که باید به آنها برسد; ولى از آنجایى که «صاحِبُ الْحاجَةِ لا یَرى إلاّ حاجَتَهُ; حاجت مند جز حاجت خود را نمى بیند»(6) همین که دست ردّ بر سینه من زد من او را متّهم به بخل و خسیس بودن مى کنم در حالى که چه بهتر آب را از سرچشمه بگیرم و رو به درگاه تو آورم که تو ولىّ اعطا و منعى و بر هر چیز قادرى!

بدیهى است روح بلند و بزرگ امام(علیه السلام) هرگز چنین امورى را نمى پذیرد، هر چند گرفتار نیازمندى باشد. امام مى خواهد آثار طبیعى فقر را که در بسیارى از مردم آشکار است بیان فرماید تا بکوشند و با فقر مبارزه کنند و هرگز دست نیاز به سوى کسى دراز نکنند.
1. «صن» از ریشه «صیانت» به معناى محفوظ نگه داشتن است.
2. «وجه» در اینجا به معناى آبروست، هر چند اصل معناى آن صورت است.
3. «یسار» از ریشه «یسر» به معناى سهولت و آسانى و بى نیازى است و در جمله بالا معناى اخیر اراده شده است.
4. «جاه» به معناى قدر و مقام و شرف است.
5. «اقتار» از ریشه «قتور» بر وزن «فتور» به معناى سخت گرفتن در خرج کردن است.
6. این عبارت در روایات دیده نشده بلکه به صورت ضرب المثل معروفى است که با تعبیرات مختلف گفته مى شود، مانند «صاحِبُ الْحاجَةِ لا یَرُومُ إلاّ قَضائِها» یا «صاحِبُ الحاجَةِ أرعن لا یُریدُ إِلا قَضائَها» یا «صاحِبُ الْحاجَةِ أعْمى وَلَو کانَ بَصیراً». (کشف الخفاء، تألیف عجلونى، ج 2، ص 18).
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma