شرح و تفسیر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 08
امام(علیه السلام) در بخش اوّل این خطبه حمد و سپاس الهى را بر نعمتهاى مهمّى که به او ارزانى داشته است بجا آورد و به دنبال آن در این بخش از خطبه دست به درگاهش بر مى دارد و تقاضاى نعمتهایى مى کند که مکمّل نعمتهاى پیشین است و در سه جمله که هر جمله با «اللهم» شروع مى شود خواسته هاى خود را در پیشگاه الهى عرضه مى دارد:

نخست مى گوید: «خداوندا! به تو پناه مى برم با آنکه در سایه بى نیازى تو هستم، فقیر شوم و با آنکه در پرتو هدایت تو قرار گرفته ام گمراه گردم یا در سایه حکومت تو بر من ستم شود یا با اینکه همه چیز در دست توست مغلوب و مقهور گردم»; (اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَفْتَقِرَ فی غِنَاکَ، أَوْ أَضِلَّ فی هُدَاکَ، أَوْ أُضَامَ(1)فِی سُلْطَانِکَ، أَوْ أُضْطَهَدَ(2) وَ الاَْمْرُ لَکَ!).

این چهارجمله که همه بازگشت به توحید افعالى مى کند اشاره به این است که غنا و بى نیازى، هدایت و پیروزى و غلبه بر دشمن و مشکلات همه در سایه لطف خدا میسّر است; همان گونه که قرآن مجید مى فرماید: «(یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ); اى مردم! همه شما فقیر هستید و غنىّ و بى نیاز تنها خداست»(3) و مى فرماید: «(مَنْ یَهْدِ اللهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِى); کسى را که خدا هدایت کند تنها او هدایت یافته است»(4) و نیز مى فرماید: «(إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللهُ فَلاَ غَالِبَ لَکُمْ); اگر خداوند شما را یارى کند هیچ کس بر شما غلبه نخواهد کرد».(5)

حضرت در دومین دعا و درخواست، عرضه مى دارد: «خداوندا! نخستین موهبت از مواهب خویش را که از من مى گیرى جان من قرار ده و جانم نخستین ودیعه از ودایع نعمتهایت باشد که از من باز مى ستانى (و چشم و گوش و سایر اعضایم را تا پایان عمر سالم بدار)»; (اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کَرِیمَة تَنْتَزِعُهَا مِنْ کَرَائِمِی، وَ أَوَّلَ وَدِیعَة تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِکَ عِنْدِی!).

«کریمة» در اصل به معناى شخص با ارزش و اشیاى گرانبهاست و در جمله مورد بحث، اشاره به اعضاى مهم انسان; مانند چشم و گوش و زبان است که گاه به عنوان موهبت الهى و گاه ودیعه خداوند ذکر شده است که هم اشاره به لطف و رحمت الهى است و هم اشاره به اینکه نعمتها ودیعه هایى است و سرانجام باز گرفته مى شود.

در هر حال مضمون این دعا همان است که به صورت دیگرى در دعاهاى سایر معصومان آمده است; در دعاى رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) در اعمال شب نیمه شعبان مى خوانیم: «اَللّهُمَّ أمْتِعْنا بِأسْماعِنا وَ أبْصارِنا وَ قُوَّتِنا ما أحْیَیْتَنا وَ اجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا; خداوندا نعمت گوش و چشم و قوّت جسم و جان ما را تا زمانى که زنده ایم بر ما ارزانى دار و آنها را وارث ما قرار ده».(6)

راستى چنین است که انسان اگر در اواخر عمر نعمت چشم و گوش و قدرت و جسم و روح را از دست بدهد به مرده متحرکى مبدّل مى شود که شهد حیات در کام او از زهر هم تلخ تر است و هر لحظه آرزوى مرگ و رهایى از آن حالت مى کند.

بدیهى است منظور از دعاى فوق این نیست که خداوند در پایان عمر نخست جان انسان را بگیرد و بعد از مدّتى چشم و گوش او را، بلکه منظور این است که تا پایان عمر تمام اعضاى او سالم باشند.

در سومین درخواست، عرضه مى دارد: «خداوندا! به تو پناه مى بریم که از گفتارت روى گردان شویم یا به کناره گیرى از آیینت فریفته گردیم یا هوا و هوسهاى سرکش ما را به پیروى از خود بکشاند و از هدایتهاى تو باز دارد»;

(اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَذْهَبَ عَنْ قَوْلِکَ، أَوْ أَنْ نُفْتَتَنَ عَنْ دِینِکَ، أَوْ تَتَابَعَ(7) بِنَا أَهْوَاؤُنَا دُونَ الْهُدَى الَّذِی جَاءَ مِنْ عِنْدِکَ!).

امام(علیه السلام) در این دعا از سه گناه و مشکل بزرگ به خدا پناه مى برد: 1. انسان اوامر و نواهى الهى را به فراموشى بسپرد و از کنار آن سرسرى بگذرد. 2. وسوسه هاى فتنه انگیزان در دل انسان نفوذ کند و او را از حق منحرف سازد. 3. هواى نفس برانسان چیره شود و او را از هدایت الهى باز دارد.

به یقین اگر این دعاهاى سه گانه که هر یک با «اللهم» آغاز شد در درگاه الهى به اجابت برسد، تمام خیر و سعادت دنیا و آخرت نصیب انسان مى گردد و چه خوب است که این دعاها را به خاطر بسپاریم و هر زمان حال دعایى دست داد رو به درگاه خدا کنیم و آنها را از خدا بخواهیم.

امام(علیه السلام) در بخش اوّل و دوم این دعا سخن را به صورت متکلّم وحده آورده; ولى در بخش آخر آن را به صیغه متکلم مع الغیر ذکر مى کند تا هم مصلحت خویش را از خدا خواسته باشد و هم مصالح همه مسلمانان را.
 1. «أضام» از ریشه «ضیم» بر وزن «عین» به معناى ظلم کردن و خوار نمودن گرفته شده است.
2. «أضطهد» از ریشه «ضهد» بر وزن «مهد» به معناى مقهور ساختن گرفته شده است و «اضطهاد» به معناى تأکید در مقهور نمودن است.
3. فاطر، آیه 15.
4. اعراف، آیه 178 .
5. آل عمران، آیه 160 .
6. بحارالانوار، ج 95، ص 413، دعاى شب نیمه شعبان.
7. «تتابع» از ریشه «تتابع» (مصدر باب تفاعل) به معناى به سرعت به سوى چیزى بردن است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma