هدایت یافتگان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمؤمنین(ع) جلد 08
امام(علیه السلام) در این بخش همه مردم را مخاطب ساخته و آنها را به پیمودن راه علماى ربّانى که اوصاف آنها در بخش گذشته به طور مشروح بیان شد، دعوت مى کند و درواقع در این بخش مراحل سیر و سلوک الى الله را بر مى شمرد; نخست مى فرماید: «هر انسانى باید نصیحت مرا که جز قبول آن، پاداشى از وى نمى طلبم از من بپذیرد (و در راه عالمان ربّانى گام نهد) از حادثه کوبنده (مرگ) پیش از رسیدنش برحذر باشد، و هر کس باید به مدّت کوتاه عمر و اقامت اندکش در این منزلگاه نظر افکند تا آن را به منزلگاهى والا مبدّل سازد و براى محلّى که او را بدانجا مى برند و شناخت نیازهاى جایگاه آینده اش، آنچه را در توان دارد به کار گیرد»; (فَلْیَقْبَلِ امْرُءٌ کَرَامَةً(1) بِقَبُولِهَا، وَلْیَحْذَرْ قَارِعَةً(2) قَبْلَ حُلُولِهَا، وَلْیَنْظُرِ امْرُؤٌ فِی قَصِیرِ أَیَّامِهِ، وَ قَلِیلِ مُقَامِهِ، فِی مَنْزِل حَتَّى یَسْتَبْدِلَ بِهِ مَنْزِلاً، فَلْیَصْنَعْ لِمُتَحَوَّلِهِ، وَ مَعَارِفِ مُنْتَقَلِهِ).

امام(علیه السلام) در اوّلین گام همگان را توجّه به کوتاهى عمر دنیا و پایان زندگى و فرا رسیدن مرگ مى دهد تا همچون دنیاپرستان آخرت را به فراموشى نسپارند و دنیا را محلّ اقامت همیشگى خویش نپندارند.

این همان حالت یقظه و بیدارى است که نخستین مرحله سیر و سلوک الى الله را تشکیل مى دهد، چه عاملى براى بیدارى بهتر از ذکر مرگ و حلول اجل؟

در ادامه این سخن به پاک ساختن و برگزیدن دلیل راه اشاره کرده، مى فرماید: «خوشا به حال آن کس که قلب سلیم دارد، از کسى که هدایتش مى کند اطاعت مى نماید و از آن کس که او را به پستى و هلاکت مى کشاند دورى مى جوید»; (فَطُوبَى لِذِی قَلْب سَلِیم، أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ، وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ(3)).

«در نتیجه با کمک کسى که او را بینا مى سازد و با اطاعت رهبر هدایت کننده اى که به او دستور مى دهد، راه سلامت را مى یابد و هدایت را پیش از آنکه درهایش بسته شود و اسبابش قطع گردد، به دست مى آورد»; (وَ أَصَابَ سَبِیلَ السَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ، وَ طَاعَةِ هَاد أَمَرَهُ، وَ بَادَرَ الْهُدَى قَبْلَ أَنْ تُغْلَقَ أَبْوَابُهُ، وَ تُقْطَعَ أَسْبَابُهُ).

به این ترتیب امام به رهروان این راه توصیه مى کند که اگر نوسفرند، بدون هادى و راهنما گام برندارند; و در پرتو هدایت عالمان ربّانى و پویندگان پرسابقه، تا فرصتى در دست دارند و درهاى هدایت، گشوده است به سر منزل مقصود برسند.

سرانجام امام(علیه السلام) به توبه و زدودن زنگار گناه از دل که شرط اصلى پویش این راه است دعوت کرده، مى فرماید: «و (خوشا به حال کسى که) دَرِ توبه را مى گشاید و گناه را از میان مى برد که اگر چنین کند بر طریق حق قرار گرفته، و به راه راست و روشن هدایت شده است»; (وَ اسْتَفْتَحَ التَّوْبَةَ، وَ أَمَاطَ الحَوْبَةَ(4)، فَقَدْ أُقِیمَ عَلَى الطَّرِیقِ، وَ هُدِیَ نَهْجَ السَّبِیلِ).

به این طریق مسیر قرب الى الله به روى انسان گشوده مى شود و مشمول عنایات خاص الهى مى گردد.
1. «کرامة» در اصل به معناى شرافت، شخصیت، ارزش، احترام و نعمت است و در اینکه در جمله بالا چه معنایى دارد بعضى آن را مفعول به دانسته اند و گفته اند: مفهوم جمله این است که باید هر انسانى کرامت الهى و نعمت او را به وسیله پذیرش این صفات برجسته بپذیرند، بنابراین کرامت به معناى کرامة الله و اشاره به نعمتهاى اوست. احتمال دیگر این است که «کرامة» از قبیل مفعول له باشد و مفهوم جمله چنین است که هر انسانى براى کرامت و محبّت این سخن را از من بپذیرد.
2. «قارعه» از ریشه «قرع» به معناى کوبیدن گرفته شده و «قارعه» به حوادث مهم و کوبنده گفته مى شود; مانند مرگ، زلزله. یکى از نامهاى قیامت نیز «قارعه» است، زیرا با حوادث کوبنده اى همراه است.
3. «یردى» از ریشه «رَدْى» بر وزن «رعد» به معناى هلاکت یا سقوط توأم با هلاکت است و«یردى» (از باب افعال) یعنى هلاک مى کند.
4. «حوبه» در اصل به معناى احتیاج و نیازى است که انسان را به گناه مى کشاند. سپس به هرگونه گناه یا گناهان بزرگ اطلاق شده است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma