مى دانیم هنگامى که «عمر» خودرا در آستانه مرگ دید براى تعیین خلیفه بعدى اقدام به تشکیل شوراى شش نفره اى کرد که یکى از آنها على (علیه السلام) و دیگرى «عثمان» بود. چینش افراد شورا بسیار حساب شده و کاملاً سیاسى بود و از همان آغاز پیدا بود که هدف، کنارگذاشتن على (علیه السلام) و روى کارآوردن عثمان نه به عنوان نصب خلیفه پیشین، بلکه به عنوان منتخب شوراى بزرگان اسلام بود که شرح آن در تفسیر خطبه سوّم خطبه شقشقیه گذشت(1).
على (علیه السلام) که از حوادث پشت برده شورى کاملاً با خبر بود، براى اتمام حجت خطبه اى خواند و به شوراییان هشدار داد که بخش کوتاهى از آن را مرحوم «سیّد رضى» در این جا آورده است.
* * *
لَنْ یُسْرِعَ أَحَدٌ قَبْلِی إلَى دَعْوَةِ حَقٍّ، وَصِلَةِ رَحِم، وَعَائِدَةِ کَرَم. فَاسْمَعُوا قَوْلِی، وَعُوا مَنْطِقی; عَسَى أَنْ تَرَوْا هذَا الاَْمْرَ مِنْ بَعْدِ هذَا الْیَوْمِ تُنْتَضَى فِیهِ السُّیُوفُ، وَتُخَانُ فِیهِ الْعُهُودُ، حَتَّى یَکُونَ بَعْضُکُمْ أَئِمَّةً لأَهْلِ الضَّلاَلَةِ، وَشِیعَةً لأَهْلِ الْجَهَالَةِ.
هیچ کس زودتر از من دعوت حق را اجابت نکرد، و به سوى صله رحم و احسان و بخشش همچون من نشتافت. بنابراین سخنم را بشنوید، و گفته هایم را حفظ کنید. ممکن است بعد از امروز در مورد این امر (خلافت) با چشم خود، شمشیرهایى را ببینید که از نیام درآمده و به پیمانها خیانت شده ! (و بیعت ها نقض گردیده) تا آن جا که بعضى از شما پیشوایان اهل ضلالت و (بعضى دیگر) پیروان اهل جهالت خواهید بود.