مَا بَالُکُمْ تَفْرَحُونَ بِالْیَسِیرِ مِنَ الدُّنْیَا تُذْرِکُونَهُ، وَلاَ یَحْزُنُکُمُ الْکَثِیرُ مِنَ الآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ ! وَیُقلِقُکُمُ الْیَسِیرُ مِنَ الدُّنْیَا یَفُوتُکُمْ، حَتَّى یَتَبَیَّنَ ذِلکَ فِی وُجُوهِکُمْ، وَقِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمَّا زُوِیَ مِنْهَا عَنْکُمْ ! کَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکُمْ، وَکَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاق عَلَیْکُمْ. وَمَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ أَنْ یَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا یَخَافُ مِنْ عَیْبهِ، إلاَّ مَخَافَةُ أَنْ یَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ. قَدْ تَصَافَیْتُمْ عَلَى رَفْضِ الاْجِلِ وَحُبِّ الْعَاجِلِ، وَصَارَ دِینُ أَحَدِکُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ، صَنِیعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ، وَأَحْرَزَ رِضَى سَیِّدِهِ.
شما را چه شده که با تحصیل مقدار کمى از دنیا مسرور و خوشحال مى شوید، ولى هرگز محروم شدن از مقدار فراوانى از آخرت، شما را غمگین نمى کند ؟ ! از دست رفتن مقدار ناچیزى از متاع دنیا شما را سخت پریشان مى سازد به گونه اى که آثارش در چهره هایتان نمایان مى شود، و به خاطر آنچه از دست داده اید بى تابى مى کنید، گویى این جا سراى اقامت جاودانه شماست و متاع دنیا همیشه براى شما باقى مى ماند.
کسى از شما نمى تواند عیب خطرناک برادر خودرا (به منظور اصلاح و نهى از منکر) بازگو کند چرا که مى ترسد برادرش نیز همان عیب را درباره او بازگوید ! (گویى) همگى دست به دست هم داده اید که آخرت را کنار بگذارید و به دنیا عشق ورزید و دین شما لقلقه زبانتان شده و کارتان شبیه کار کسى است که گویى تمام وظیفه خودرا انجام داده و رضایت مولاى خویش را فراهم ساخته است (در حالى که شما نه تنها انجام وظیفه نکرده اید بلکه خشم مولاى خودرا فراهم ساخته اید).