فَمَا احْلَوْلَتْ لَکُمُ الدُّنْیَا فِی لَذَّتِهَا، وَ لاَ تَمَکَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ أَخْلاَفِهَا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا جَائِلا خِطَامُهَا، قَلِقاً وَضِینُهَا، قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَام بِمَنْزِلَةِ السِّدْر الْمَخْضُودِ، وَ حَلاَلُهَا بَعِیداً غَیْرَ مَوْجُود، وَ صَادَفْتُمُوهَا، وَاللهِ، ظِلّاً مَمْدُوداً إِلَى أَجَل مَعْدُود. فَالأَرْضُ لَکُمْ شَاغِرَةٌ، وَ أَیْدِیکُمْ فِیهَا مَبْسُوطَةٌ; وَ أَیْدِی الْقَادَةِ عَنْکُمْ مَکْفُوفَةٌ، وَ سُیُوفُکُمْ عَلَیْهِمْ مَسَلَّطَةٌ، وَ سُیُوفُهُمْ عَنْکُمْ مَقْبُوضَةٌ. أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ دَم ثَائِراً، وَ لِکُلِّ حَقٍّ طَالِباً وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِی دِمَائِنَا کَالْحَاکِم فی حَقِّ نَفْسِهِ، وَ هُوَ اللهُ الَّذِی لاَ یُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ، وَ لاَ یَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ. فَأُقْسِمُ بِاللهِ، یَا بَنی أُمَیَّةَ، عَمَّا قَلِیل لَتَعْرِفُنَّهَا فِی أَیْدِی غَیْرِکُمْ وَ فِی دَارِ عَدُوِّکُمْ! أَلاَ إِنَّ أَبْصَرَ الأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِی الْخَیْرِ طَرْفُهُ! أَلاَ إِنَّ أَسْمَعَ الأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْکِیرَ وَ قَبِلَهُ!
شما (اى افراد ضعیف الایمان) زمانى از لذّت و زرق و برق دنیا بهره بردید و از پستان آن شیر نوشیدید، که افسارش رها، و تنگ جهازش گشوده بود. (و کار شما به جایى رسید که) حرام دنیا در نظر گروهى، همچون درخت سدر بى خار بود و حلالش دوردست بلکه غیر موجود! به خدا سوگند! دنیایى که شما با آن روبه رو هستید، همچون سایه اى است گسترده، تا سر آمدى معیّن. امروز زمین براى شما آزاد و بى مانع و دست هایتان باز است، در حالى که دست رهبران (الهى شما) نسبت به شما بسته است; شمشیرهاى شما بر آنان مسلّط، و شمشیرهاى آنان از شما باز گرفته شده است; ولى آگاه باشید! هر خونى خونخواهى دارد. و هر حقّى صاحب و طالبى. و انتقام گیرنده خون هاى ما، مانند کسى است که داور خویش است (که چیزى را فرو گذار نخواهد کرد،) و او خداوندى است که از گرفتن و مجازات کسى ناتوان نگردد و هیچ کس از پنجه عدالتش نگریزد. اى بنى امیّه! به خدا سوگند! به زودى این خلافت را در دست دیگران و در خانه دشمنان خود خواهید دید. آگاه باشید! بیناترین چشم ها آن است که شعاعش در دل نیکى ها نفوذ کند، و شنواترین گوش ها آن است که اندرزها را در خود جاى دهد و پذیرا گردد!.