مَا هِیَ إِلاَّ الْکُوفَةُ، أَقْبِضُهَا وَ أَبْسُطُهَا، إنْ لَمْ تَکُونی إِلاَّ أَنْتِ، تَهُبُّ أَعَاصِیرُکِ، فَقَبَّحَکِ اَللهُ! و تمثّل بقول الشاعر: لَعَمْرُ أَبِیِکَ الْخَیْرِ یَا عَمْرُو إِنَّنی *** عَلَى وَضَر مِنْ ذَاالاِْنَاءِ قَلیِل براى حکومت من، جز کوفه که آن را جمع مى کنم و یا مى گشایم، باقى نمانده. اى کوفه! اگر تنها تو (سرمایه من در برابر دشمن) باشى، آن هم با این همه طوفان ها که دارى، چهره ات زشت باد (و اى کاش تو هم نبودى)! سپس امام (علیه السلام) به گفته شاعر تمثّل جست که مى گوید: به جان پدر نیکوکارت ـ اى عمرو! ـ سوگند! که من، تنها، سهم اندکى از آن پیمانه دارم. (این کلام، اشاره به این دارد که بر اثر نافرمانى و عصیان مردم کوفه و عراق، توان من در حکومت و مبارزه با دشمن، کاهش یافته است.) ترجمه