تفسیر نمونه / جلد بیست و پنجم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 25

سوره هاى
معارج ـ نوح ـ جنّ ـ مزّمل ـ مدّثر ـ قیامت ـ دهر ـ مرسلات

 

سوره معـارج

این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 44 آیه است

 

برنامه مهم آینده

فصل تازه اى در «تفسیر موضوعى» قرآن مجید
اقیانوس بى کران قرآن نه چنان است که با مقیاس هاى بشرى قابل اندازه گیرى باشد، و نه ژرفاى آن قابل درک; چرا که قرآن کلام خدا است و کلام خدا مانند ذاتش بى انتها است.
ولى با این حال، هر کس، مى تواند از این اقیانوس بى کران به اندازه پیمانه وجودش بهره گیرد، و بنابراین هر قدر بر ظرفیت وجود و وسعت فکر و روح ما افزوده شود سهم ما از معارف قرآن بیشتر، و از این خوان نعمت بى دریغ فزون تر خواهد بود.
و درست به همین دلیل است که تفسیر قرآن در هیچ مرحله، و هیچ نوع، نباید متوقف گردد; چرا که اگر آن را متوقف سازیم عملاً اعتراف به محدودیت قرآن کرده ایم، و این با کلام خدا بودنش هرگز سازگار نیست.

* * *

انواع مختلف تفسیر قرآن

بعضى ممکن است فکر کنند، تفسیر قرآن یک نوع بیشتر نیست، ولى با کمى دقت روشن مى شود: حداقل پنج نوع تفسیر براى قرآن تصور مى شود که بعضى از آنها تا کنون مورد بررسى دانشمندان قرار گرفته، و روى آن کتاب یا کتاب ها تدوین کرده اند. در حالى که بعضى یدگر هنوز به درستى مورد مطالعه قرار نگرفته است:
1 ـ تفسیر مفردات قرآن
در این مرحله، تمام همت مفسر بر این است که هر یک از واژه هاى قرآن را جداگانه به صورت «معجم» و به ترتیب «الفبا» مورد بررسى قرار دهد، و ریشه اصلى این مفردات، و موارد استعمالش را در قرآن مجید مشخص مى کند.
در این زمینه کتاب هاى متعددى نوشته شده که معروف ترین آنها کتاب «المفردات فى غریب القرآن» نوشته ابوالقاسم حسین بن محمّد بن المفضل الراغب الاصفهانى (از علماى قرن پنجم هجرى) و کتاب «وجوه قرآن» تألیف ابوالفضل حبیش بن ابراهیم تفلیسى (از علماى قرن ششم هجرى) است.
2 ـ تفسیر ترتیبى
رایج ترین نوع تفسیر قرآن است که آیات را بر اساس سوره هاى قرآن به ترتیب، مورد بحث و بررسى قرار مى دهند، و اکثریت قریب به اتفاق تفسیرهاى موجود علماى اسلام بر همین اساس است، و صدها تا هزاران کتاب در این زمینه نوشته شده است.
3 ـ تفسیر موضوعى
در این مرحله، مفسر از تفسیر ترتیبى گذشته، و آیات مربوط به یک قسمت را در کل قرآن جمع آورى کرده، و در کنار هم مى چیند، فى المثل کل آیات مربوط به «جهاد» یا مربوط به عقائد و اصول دین، در زمینه توحید یا معاد را پهلوى هم قرار مى دهد، و از مجموع آنها حقایق تازه اى را کشف مى کند، و به گوهرهاى گران بهائى در این اقیانوس عمیق دست مى یابد در این زمینه تا کنون کارهاى گران بهائى شده، ولى باید اعتراف کرد، این بخش از تفسیر قرآن هنوز دوران طفولیت خود را مى گذراند.
4 ـ تفسیر ارتباطى (یا زنجیره اى)
مى دانیم نه در کتاب تکوین، موضوعات جهان از هم جدا هستند، و نه در کتاب تدوین یعنى قرآن مجید، بلکه همواره روابط و پیوندهاى قوى موجودات جهان از یکسو و حقایق قرآن را از سوى دیگر به هم مربوط مى سازد.
در اینجا وظیفه مفسر این است که بعد از فراغت از تفسیر موضوعى موضوعات را که جداگانه مورد مطالعه قرار داده بوده در کنار هم بچیند و آنها را در ارتباط با یکدیگر مورد بررسى قرار دهد.
فى المثل رابطه ایمان را با تقوا، و رابطه تقوا را با جهاد، و رابطه جهاد را با عمل صالح، و رابطه عمل صالح را با شفاعت و همچنین، قرآن را به صورت ارتباط موضوعى و زنجیره اى مورد بررسى قرار دهد.
این نوع از تفسیر قرآن تا آنجا که ما مى دانیم هنوز مورد توجه قرار نگرفته، واسم بالا که براى بیان آن انتخاب شده مى تواند اجمالاً دورنماى وسیعى براى این نوع بررسى قرآن مجید در برابر چشم ما مجسم کند.
5 ـ تفسیر کلى یا جهان بینى قرآن
در اینجا مفسر، کل محتواى قرآن را در رابطه با عالم هستى در نظر مى گیرد، و به تعبیر زنده تر، کتاب تکوین و تدوین را به یکدیگر پیوند مى دهد و هر دو را در رابطه با هم مى بیند، و هر دو را در پرتو هم تفسیر مى کند.
و این مطمئناً کارى است که مى باید در زمینه تفسیر قرآن انجام گیرد ولى شاید براى امروز زود باشد و ما با آن فاصله زیاد داریم; چرا که طىّ این مرحله بدون پیمودن مراحل قبل ممکن نیست، یعنى باید قبلاً تفسیر موضوعى قرآن به حدّ کافى رشد کند، و سپس تفسیر ارتباطى تشکیل و توسعه یابد، و بعد کل این مسائل در رابطه با کل عالم هستى مورد توجه مفسر واقع شود، و این کارى است که عمر ما شاید کفاف آن را ندهد و بر عهده آیندگان باشد.
به هر حال، تفسیر نمونه که از نوع تفسیر ترتیبى است با این جلد (جلد 25) و جلد آینده (جلد 26) که نزدیک به اتمام است به خواست خداوند بزرگ پایان مى گیرد(1) و ما از هم اکنون خود را براى مرحله بعد یعنى تفسیر موضوعى قرآن به شکل تازه اى آماده مى کنیم، و به یارى و هدایت پروردگار با تجربیاتى که در طول چهارده سال تنظیم تفسیر نمونه داشته ایم در این وادى گام مى نهیم و امیدواریم این مرحله از تفسیر نمونه (یعنى تفسیر نمونه موضوعى) نیز در نوع خودش نمونه و ممتاز باشد و گام نمونه اى در این زمینه محسوب شود.(2)
و این جز با لطف و یارى و هدایت صاحب این کلام بزرگ و نازل کننده این کتاب عظیم ممکن نیست که اگر یک لحظه به حال خود واگذار شویم گرفتار لغزش ها و خطاها خواهیم شد.
اینجا است که با تمام وجود خود دست تضرع به درگاهش بر مى داریم و عرضى مى کنیم:
بار الها! ما تو را شکر و سپاس مى گوئیم که در مرحله نخست به ما توفیق مرحمت کردى و توانستیم به اندازه خود این بار را برداریم و به یارى تو به مقصد برسانیم.
در این مرحله جدید که مرحله اى است مشکل تر و پیچیده تر، تو یار و یاور ما باش تا بتوانیم اثر مفید و ارزنده اى فرا راه بندگان مخلص و مشتاق و تشنگان سرچشمه زلال قرآن قرار دهیم.

* * *

آمِیْنَ یا رَبَّ الْعالَمِیْنَ

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
10 / 3 / 1363


1 ـ این پیش بینى نیز مانند پیش بینى هاى سابق درست از آب در نیامد.
بلکه تفسیر با 27 جلد پایان گرفت و همه به دلیل این بود که به هنگام نوشتن نمى شد از آن کم گذاشت.
2 ـ یادآورى کرده ایم تفسیر در 27 جلد در سال 1365 پایان گرفت و تفسیر موضوعى به نام «پیام قرآن» در 10 جلد (بحثهاى اعتقادى) و «اخلاق در قرآن» در 3 جلد انجام یافت. بحمد اللّه و منّه (27/1/83)




محتواى سوره معارج

معروف، در میان مفسران این است: سوره «معارج»، از سوره هاى مکّى است، و بر اساس «فهرست ابن ندیم»، «کتاب نظم الدرر» و «تناسق الآیات و السور» مطابق نقل «تاریخ القرآنِ» «ابو عبداللّه زنجانى» این سوره هفتاد و هفتمین سوره اى است که در «مکّه» نازل شده است.
ولى، این مانع از آن نخواهد بود که: بعضى از آیات آن، در «مدینه» نازل شده باشد، و این منحصر به سوره «معارج» نیست، در بسیارى از سوره هاى قرآن که «مکّى» است، آیه یا آیاتى وجود دارد که در «مدینه» نازل شده، و به عکس، بعضى از «سوره هاى مدنى» آیات «مکّى» دارد.
نمونه هاى زیادى از این موضوع را «علامه امینى» در «الغدیر» آورده است.(1)
دلیل بر این که: آیات آغاز این سوره، در «مدینه» نازل شده، روایات زیادى است که در تفسیر این آیات، به خواست خدا، خواهد آمد.
به هر حال، ویژگى هاى سوره هاى مکّى، مانند بحث پیرامون اصول دین، مخصوصاً معاد و انذار مشرکان و مخالفان، در این سوره کاملاً نمایان است، و روى هم رفته، این سوره داراى چهار بخش است:
بخش اول، از عذاب سریع کسى سخن مى گوید که بعضى از گفته هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله)را انکار کرد، و گفت: «اگر این سخن حق است، عذابى بر من نازل شود» و نازل شد (آیات 1 تا 3).
بخش دوم، بسیارى از خصوصیات قیامت و مقدمات آن و حالات کفار در آن روز آمده است (آیات 4 تا 18).
بخش سوم این سوره، بیانگر قسمت هائى از صفات انسان هاى نیک و بد است که او را بهشتى یا دوزخى مى کند (آیات 19 تا 34).
بخش چهارم، شامل انذارهائى است نسبت به مشرکان و منکران، و بار دیگر به مسأله رستاخیز بر مى گردد و سوره را پایان مى دهد.

* * *

1 ـ «الغدیر»، جلد 1، صفحات 255 تا 257.


فضیلت تلاوت این سوره

در حدیثى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: مَنْ قَرَأَ «سأَلَ سَائِلٌ» أَعْطاهُ اللَّهُ ثَوَابَ الَّذِینَ هُمْ لاِ َمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ:
«کسى که سوره «سأل سائل» را بخواند، خداوند ثواب کسانى را به او مى دهد که، امانات و عهد و پیمان خود را حفظ مى کنند، و کسانى که مواظب و مراقب نمازهاى خویشند».(1)
حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: من أَدْمَنَ قِرائَةَ «سَأَلَ سَائِلٌ» لَمْ یَسْأَلْهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَنْ ذَنْب عَمِلَهُ وَ أَسْکَنَهُ جَنَّتَهُ مَعَ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله):
«کسى که پیوسته سوره «سأل سائل» را بخواند، خداوند در قیامت او را از گناهانش بازپرسى نمى کند، و او را در بهشتش، با محمّد(صلى الله علیه وآله) سکونت مى دهد».(2)
همین مضمون، از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است.
بدیهى است، آنچه انسان را مشمول این همه ثواب عظیم مى کند، تلاوتى است که با عقیده و ایمان، و سپس با عمل همراه باشد، نه این که: آیات و سوره را بخواند، و هیچ انعکاسى در روح و فکر و عملش نداشته باشد.

* * *

1 ـ «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 350.
2 ـ «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 351.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma