تفسیر نمونه / جلد بیست و سوم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 23



سوره هاى

قمر ـ الرحمن ـ واقعه ـ حدید ـ مجادله ـ حشر

سوره قمر
این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 55 آیه است

چگونه خدا را شکر نگوئیم؟

خدا را شکر که تلاش هاى مستمر چهارده ساله دسته جمعى سبب شد که، تفسیر نمونه وارد بیست و سومین جزء خود شود، و تدریجاً قلوب همه مشتاقان و عاشقان قرآن را تسخیر کند.
و تا پایان کار، راه زیادى در پیش نیست، فقط «دو جلد دیگر» باقى مانده که امید است لطف خداوند بزرگ در باقیمانده این راه طولانى نیز یار و مددکار باشد، و این خدمت با موفقیت به پایان رسد.
این در حالى است که، ترجمه آن به زبان «اردو» تا جلد پنجم، با زیباترین صورتى، در «هند» و «پاکستان» انتشار یافته، و جلد اول ترجمه «عربى» زیر چاپ، و مقدمات ترجمه به زبان «انگلیسى» نیز فراهم مى گردد.
اما هر قدر به اواخر قرآن نزدیک تر مى شویم، شتاب مشتاقانه ما، توأم با دلهره، بیشتر مى شود، «شتاب» به خاطر فوت نشدن هفته ها و روزها، بلکه ساعت ها ودقائق، و «دلهره» به خاطر این که، شاید بحث هائى در مجلدات سابق بوده که حق آن کاملاً ادا نشده، و باید در این مجلدات جبران گردد، یا وعده هائى که درباره شرح مسائلى داده ایم مبادا از قلم بیفتد.
بحمد اللّه نه تنها با گذشت این مدت، خستگى و فتورى در کار تفسیر حاصل نشده، بلکه تلاش ها و کوشش ها فزون تر شده است، و لذا امید مى رود که هر چه جلوتر مى رویم بحث ها پربارتر گردد، به خصوص این که از تمام تجربیات گذشته براى وصول به این هدف کمک گرفته مى شود.
در اینجا لازم است نکاتى را که با گذشت دهها سال کار غیر مرتب، و بیش از چهارده سال کار مرتب، روى تفسیر قرآن مجید درباره این کتاب بزرگ آسمانى بر ما روشن شده است، در اختیار پژوهشگران قرآن قرار دهیم، شاید گام مؤثرى در راه شناخت قرآن باشد.

* * *

ما معتقدیم:

1 ـ هر قدر انسان به قرآن نزدیک تر مى شود، بهتر این حقیقت را لمس مى کند که قرآن دریاى عظیم و بى کرانى است، که هر اندازه درباره آن سخن گفته شود کم است، هر زمان غواصان در آن فرو روند، گوهرهاى تازه اى استخراج مى کنند، و باز هم آنچه ناگفته مانده در برابر آنچه گفته شده، بسیار زیاد است.
فراموش نمى کنم در ابتداى کار تفسیر، یکى از علماى شهرستان ها مى گفت: بعد از تفسیر «مجمع البیان» جائى براى تفسیر دیگرى باقى نیست (مقصودش این بود که ما خود را به زحمت نیاندازیم!).
گفتم: گمان مى کنم وقتى مرحوم «طبرسى» مشغول تفسیر «مجمع البیان» شده بود، به او نیز گفتند چون «شیخ طوسى» تفسیر «تبیان» را نوشته، دیگر جائى براى «مجمع البیان» نیست، ولى گذشت زمان نشان داد که نه تنها جا براى «مجمع البیان» وسیع بوده، بلکه اگر صدها تفسیر دیگر براى قرآن از سوى متفکران نوشته شود، هنوز مطالب ناگفته بسیار است.
و باید هم چنین باشد; چرا که قرآن سخن خدا است، و سخن خدا از علم بى پایان او سرچشمه گرفته، آن هم باید بى انتها باشد.

* * *

2 ـ به راستى هر قدر انسان با قرآن آشناتر مى شود، به عمق این گفتار على(علیه السلام)که در «نهج البلاغه» آمده است بهتر پى مى برد که فرمود: «درمان دردهاى خود را از قرآن بخواهید» (فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ اَدْوائِکُمْ).
و اگر مسلمین جهان امروز با مشکلات و درد و رنج هاى بسیارى رو به رو هستند، همه به خاطر فراموش کردن این کتاب آسمانى است; چرا که در لابلاى آیاتش دستورهائى نهفته، که به کار گرفتن آنها مى تواند به همه بدبختى هاى کنونى پایان دهد، توطئه هاى دشمنان را در هم بشکند، فتنه ها را خاموش سازد، صفوف را متحد کند، زنجیرهاى اسارت را پاره نماید، سطح افکار را بالا ببرد، نیات را خالص، و شرّ جنایتکاران بزرگ جهان را دفع کند و به نابسامانى ها سامان بخشد، ولى «وَ ما یَعْقِلُها اِلاَّ ا لْعالِمُونَ»!
عیب بزرگ اینجاست که، گروهى اصلاً قرآن را نمى خوانند، و آنها که مى خوانند آخرین همتشان این است که تجوید و آهنگ آن را دست کنند.

* * *

3 ـ این که مى گوئیم قرآن نور و روشنائى است «قَدْ جائَکُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِیْنٌ»، حقیقتى است که ما آن را لمس کرده ایم، اگر براى بعضى از دورافتادگان این سخن نسیه باشد، براى ما کاملاً نقد است، به خدا سوگند که ادامه کار روى قرآن و بررسى آیات نورانى آن در قلب و جان انسان، چنان نورانیت فوق العاده و لذت توصیف ناپذیرى ایجاد مى کند، که جلوه هاى خدا را در این آیات به خوبى مى توان مشاهده کرد، و از باده طهور عشق حق سرمست شد، هر چند بى خبران هنوز چیزى درنیافته اند.
به همین دلیل، به همه راهیان راه حق و مشتاقان مخلص شناخت اسلام از تمام قشرها، توصیه مى کنیم هر چه مى توانید به قرآن نزدیک و نزدیک تر شوید، و جمال و جلال و عظمت خدا و عظمت اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حل مشکلات بزرگ اجتماعى را در آئینه آن ببینید.

* * *

4 ـ این که مى گوئیم قرآن بزرگ ترین معجزه جاویدان است، سخنى است که در نخستین برخورد با قرآن قابل اثبات است، ولى عمق این مطلب وقتى درک مى شود که انسان روى قرآن کار کند، ریزه کارى ها، ظرافت ها، دقت ها، لطف ها و قهرها، بشارت ها و انذارها، الگوها و اسوه ها، پیام ها و رهنمودها، مثل ها و تاریخ ها، تفسیرها و تحلیل ها، دلائل محکم، تصویر زیبا، منطق شیرین، بیان جذاب و خلاصه نکته هاى غیر قابل توصیف قرآن را از نزدیک در لابلاى آیاتش مشاهده کند، آنگاه با تمام وجود اعتراف خواهد کرد:
«اللّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیْثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِىَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِیْنَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِیْنُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ اِلى ذِکْرِ اللّهِ ذلِکَ هُدِىَ اللّهِ یَهْدِى بِهِ مَنْ یَشاءُ» «خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابى که آیاتش (از نظر لطف و زیبائى و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است، آیاتى مکرر دارد (اما تکرارى شوق انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که در برابر پروردگارشان خاشعند مى افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خداى مى گردد، این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمائى مى کند»(1).
به امید آن روز که قرآن در متن زندگى همه مسلمانان نفوذ کند، و در همه صحنه هاى اجتماعى آنان حضور یابد.« آمین »

قم ـ حوزه علمیه
ناصر مکارم شیرازى

* * *

1 ـ زمر، آیه 23.


محتواى سوره قمر

این سوره ویژگى سوره هاى مکّى را، که بحث هاى داغ از مبدأ و معاد است در بر دارد، و مخصوصاً بیانگر کیفرهاى گروهى از اقوام پیشین است، که بر اثر لجاجت و عناد و پیمودن راه کفر و ظلم و فساد، یکى پس از دیگرى، به عذاب هاى کوبنده الهى گرفتار، و هلاک شدند.
و به دنبال هر یک از این سرگذشت ها، جمله: وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلْذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِر: «ما قرآن را براى تذکر سهل و آسان ساختیم، آیا کسى هست که پند گیرد» تکرار مى کند، تا درسى باشد براى مسلمین و کفار!
روى هم رفته محتواى این سوره را در هفت بخش، مى توان خلاصه کرد:
1 ـ آغاز سوره، از مساله نزدیکى قیامت و موضوع «شق القمر» و اصرار مخالفان در انکار آیات الهى سخن مى گوید.
2 ـ در بخش دیگر، از نخستین قوم سرکش و متمرد و لجوج یعنى قوم «نوح» و مساله «طوفان» به صورت فشرده اى بحث مى کند.
3 ـ بخش دیگر، داستان قوم «عاد» و عذاب دردناک آنها را شرح مى دهد.
4 ـ در چهارمین بخش، سخن از قوم «ثمود» و مخالفت آنها با پیامبرشان «صالح»(علیه السلام) است، و همچنین «معجزه ناقه»، و بالاخره مجازات آنها با «صیحه آسمانى» است.
5 ـ سپس، به سراغ قوم «لوط» مى رود، و ضمن اشاره گویا و فشرده اى به کفر و انحراف اخلاقى آنها، به قسمتى از عذاب دردناکشان اشاره مى کند.
6 ـ در بخش دیگر، سخن بسیار کوتاهى از «آل فرعون» و مجازات آنها آمده.
7 ـ و در آخرین بخش، مقایسه اى میان این اقوام و مشرکان «مکّه» و مخالفان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کرده، آینده خطرناکى را که در صورت ادامه این راه در پیش دارند، بازگو مى کند، و سوره را با شرح قسمتى از مجازات مجرمان در قیامت، و پاداش هاى عظیم پرهیزگاران، پایان مى دهد.
آیات سوره، غالباً کوتاه، و بسیار داغ و تکان دهنده است.
نام گذارى سوره به نام «قمر»، به مناسبت نخستین آیه این سوره است که، از «شقّ القمر» بحث مى کند.

* * *

فضیلت تلاوت این سوره

در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: وَ مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ فِی کُلِّ غِبّ بُعِثَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ وَجْهُهُ عَلى صُورَةِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ وَ مَنْ قَرَأَهَا کُلَّ لَیْلَة کَانَ أَفْضَلَ وَ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ وَجْهُهُ مُسْفَرٌّ عَلَى وُجُوهِ الْخَلائِقِ : «هر کس سوره «اقتربت» را یک روز در میان بخواند، روز قیامت در حالى برانگیخته مى شود که، صورتش همچون ماه در شب بدر است، و هر کس آن را هر شب بخواند، افضل است، و در قیامت نور و روشنائى صورتش بر سایر خلایق برترى دارد».(1)
مسلماً این درخشندگى صورت در صحنه قیامت، نشانه ایمان قوى و راستینى است که در سایه تلاوت این سوره، و تفکّر، و سپس، عمل به آن حاصل شده است، نه تلاوت خالى از اندیشه و عمل.

* * *

1 ـ «مجمع البیان»، جلد 9، آغاز سوره «قمر».
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma