تفسیر نمونه / جلد شانزدهم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 16

سوره هاى  قصص ـ عنکبوت ـ روم

 

سوره قصص
این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 88 آیه است

 

هدف هائى که در این تفسیر تعقیب مى شود

امروز چشم ها از سراسر جهان به اسلام دوخته شده، مى خواهند اسلام را از نو بشناسند...حتى خود مسلمانان!. و این به دلایل مختلفى است که از جمله «انقلاب اسلامى کشور ما» و «جنبش هاى اسلامى در نقاط مختلف دیگر جهان» را مى توان نام برد، که افکار همه، مخصوصاً نسل جوان را تشنه شناخت هر چه بیشتر اسلام ساخته است.
و براى شناخت اسلام هر کس مى داند نزدیک ترین راه و مطمئن ترین وسیله، غور و بررسى بیشتر در متن قرآن مجید کتاب بزرگ آسمانى ما است.
اما از سوى دیگر قرآن این کتاب عظیم و پرمحتوا، همانند کتب عادى، داراى یک بعد نیست، و به اصطلاح «بطون» مختلفى دارد، و در درون هر بطنى، بطن دیگر نهفته است.
و به تعبیر دیگر هر کس به مقدار عمق فکر خویش و به اندازه فهم و آگاهى و شایستگى اش از قرآن استفاده مى کند، بى آن که عمق کرانه هاى آن بر کسى ـ جز ائمه معصومین(علیهم السلام) ـ آشکار باشد، ولى مسلماً هیچ کس از کنار چشمه قرآن محروم باز نمى گردد!
با توجه به آنچه گفته شد نیاز به تفسیرهائى که مرکز پیوند افکار دانشمندان و محققان اسلامى است، و مى تواند راه گشاى اسرار مختلف قرآن گردد، کاملاً روشن است.
اما کدام تفسیر؟ و کدام مفسّر؟... آن تفسیر که آنچه قرآن مى گوید بازگو کند، نه آنچه خود مى خواهد و مى پسندد.
مفسّرى که خود را در اختیار قرآن بگذارد، و از مکتبش درس فرا گیرد نه آن کس که «نا آگاه» و یا «آگاهانه» با پیش داوریهایش مى کوشد در برابر قرآن «استاد» باشد و نه «شاگرد».

* * *

البته مفسران بزرگ و محققان عالى قدر اسلام از نخستین قرون اسلامى تا کنون تلاش ها و کوشش هاى بسیار ارزنده و شایان تقدیرى در این زمینه کرده اند و در عربى و فارسى و زبان هاى دیگر تفسیرهاى فراوانى نگاشته اند که در پرتو آن به گوشه اى از شگفتى هاى این کتاب بزرگ آسمانى مى توان راه یافت (شَکَرَ اللّهُ سَعْیَهُمْ).
ولى این نکته نیز قابل ملاحظه است که با گذشت زمان «مسائل تازه اى» براى مردم حق طلب و حقیقت جو مطرح مى شود، و «سؤالاتى» از برخورد و تضاد مکتب ها، و گاه از وسوسه هاى منافقان و مخالفان، و زمانى در چگونگى تطبیق تعلیمات این کتاب بزرگ و آسمانى بر نیازهاى زمان، پیش مى آید که باید تفسیرهاى امروز پاسخ گوى آنها باشند.
و از سوى دیگر تفسیرها همه نباید مجموعه اى از اقوال گوناگون و بحث هاى پیچیده و غیرقابل درک براى عموم باشد بلکه امروز تفسیرهائى لازم است که همچون خود قرآن جنبه همگانى داشته باشد و تمام قشرها اعم از «فضلاء» و «توده مردم» بتوانند از آن استفاده کنند (بى آن که از ارزش و عمق بحث ها کاسته شود).

* * *

توجه به این امور سبب شد که گروهى از ما بخواهند که به نوبه خود دست به تألیف تفسیرى بزنیم به این امید که این نیازها را برطرف سازد، و چون این کار سنگین بود جمعى از اهل فضل را که همسفران خوبى در این راه طولانى و پرفراز و نشیب بوده و هستند به کمک و همکارى دعوت شدند تا با تشریک مساعى این مشکل حل شود، این کار بحمد اللّه قرین موفقیت شد، و محصولى داد که با استقبال فوق العاده همه قشرها مواجه گردید، به طورى که در اکثر نقاط مردم در سطوح مختلف به این تفسیر روى آوردند و مجلدات آن که تا کنون به پانزده جلد رسیده (و این شانزدهمین جلد آن است) کراراً چاپ و منتشر شده است «و خدا را بر این موفقیت سپاس مى گوئیم».

* * *

در مقدمه این جلد لازم است نظر خوانندگان عزیز را به چند نکته جلب کنم:

1 ـ کراراً سؤال مى کنند مجموع این تفسیر در چند جلد تمام خواهد شد؟ در جواب باید بگویم: ظاهراً از بیست جلد کمتر و از بیست و چهار جلد بیشتر نخواهد بود.
2 ـ کراراً مى گویند چرا مجلدات تفسیر با فاصله زیاد زمانى منتشر مى شود؟
باید توجه داشت ما نهایت کوشش رادر سرعت بخشیدن به کار داریم و حتى در سفر وحضر، گاهى در تبعیدگاه، و گاهى در بستر بیمارى، آن را ادامه داده ایم، اما از آنجا که نمى توان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود باید کارى کرد که میان این هر دو تا آنجا که ممکن است جمع شود، و از سوى دیگر مشکلات فوق العاده چاپ و تهیه کاغذ و مانند آن را (مخصوصاً در زمان جنگ) نباید از نظر دور داشت که آن هم یک عامل مهم تأخیر بوده است.
3 ـ گاهى مى پرسند اگر این تفسیر به قلم افراد مختلف تهیه گردد هماهنگ نمى تواند باشد.
در پاسخ مى گویم در آغاز کار، تا اندازه اى چنین بود، ولى به زودى براى تأمین همین هدف بر این شدیم که قلم تفسیر همه جا از اینجانب باشد، و دوستان در جمع آورى مطالب کمک کنند که آنها نیز هر کدام کار خود را قبلاً به طور انفرادى انجام مى دهند و یادداشت هاى لازم را تهیه مى کنند ولى بعداً در جلسات دسته جمعى که با هم داریم هماهنگى لازم ایجاد مى گردد تا هیچگونه نوسانى در بحث ها و طرح مسائل گوناگون و سبک تفسیر پیدا نشود و همه یک دست و یک پارچه و منسجم باشد. این تفسیر در زمانى رو به گسترش مى رود که حکومت جمهورى اسلامى بحمد اللّه به رهبرى امام خمینى(مدظله) بال و پر خود را بر این کشور اسلامى گشوده، و جنب و جوشى در سایر کشورهاى اسلامى براى تشکیل حکومت الهى به وجود آورده، و منافع ابرقدرت هاى شرق و غرب را سخت به مخاطره افکنده، به همین دلیل مردم جهان را جویاى توضیح بیشتر درباره اسلام و قرآن ساخته است و ما امیدواریم که این تفسیر کمکى به این خواسته عمومى کند، هم اکنون این تفسیر به همّت جمعى از دانشمندان به سه زبان معروف دنیا در دست ترجمه است:
1 ـ به زبان عربى که از جلد اول تا سوم آن، ان شاء اللّه به زودى به زیر چاپ مى رود.
2 ـ به زبان اردو که تا کنون هشت جلد آن ترجمه شده و جلد اول زیر چاپ است.
3 ـ به زبان ساحلى (زبانى که در ده کشور آفریقائى بیش از هشتاد میلیون نفر به آن تکلّم مى کنند).
از خدا مى خواهیم توفیق تکمیل این خدمت و هم چنین نشر آن را به زبان هاى دیگر و کمک به شناخت هر چه بیشتر اسلام در صف جهانى عنایت فرماید.

* * *

خداوندا! چشم ما را بینا و گوشمان را شنوا و فکرمان را صائب، زاینده و کارساز فرما، تا بتوانیم به عمق تعلیمات کتابت راه یابیم و از آن چراغ پرفروغى براى خود و دیگران فراهم سازیم.
خداوندا! آتش هائى که دشمنان انقلاب ما خصوصاً، و دشمنان اسلام عموماً پیرامون ما برافروخته اند و فکر ما را دائماً به خود مشغول داشته است، در پرتو مجاهدت هاى پیگیر و سعى و تلاش بى امان این امت اسلامى، خاموش بگردان تا یک جا دل را به تو بندیم و در راه تو و خدمت به بندگان مستضعف تو گام برداریم.

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
اردیبهشت ماه 1363



محتواى سوره قصص

معروف این است که، این سوره در «مکّه» نازل شده است، بنابراین، محتواى کلّى و خطوط اصلى آن، همان محتوا و خطوط سوره هاى مکّى است(1).
گرچه بعضى از مفسران، آیه 85 این سوره، یا آیه 52 تا 55 را استثناء کرده اند، و معتقدند اوّلى در «جحفه» (سرزمینى است میان «مکّه» و مدینه) و پنج آیه دیگر، در مدینه نازل شده است، ولى دلیل روشنى بر گفته آنان در دست نیست. شاید محتواى آیات پنج گانه، که سخن از «اهل کتاب» مى گوید، و اهل کتاب بیشتر ساکن «مدینه» بوده اند، سبب چنین تصورى شده است، در حالى که چنین نیست که قرآن در «مکّه»، تنها سخن از مشرکان بگوید، به خصوص که اهل «مکّه» و مدینه» رفت و آمد فراوانى با هم داشتند.
البته شأن نزولى براى آیات 52 تا 55 ذکر کرده اند که، تناسب با مدنى بودن آن دارد و به خواست خدا در جاى خود از آن بحث خواهیم کرد.
آیه 85، که سخن از بازگشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به موطن اصلى، یعنى «مکّه» مى گوید: هیچ مانعى ندارد، به هنگام هجرت و خروجش از «مکّه» در نزدیکى این سرزمین مقدس، نازل شده باشد، چرا که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سرزمین «مکّه» که حرم امن خدا و مرکز خانه توحید بود، عشق مىورزید، و خداوند در این آیه به او بشارت مى دهد که سرانجام، تو را به این شهر بازمى گردانم.
بنابراین، آیه مزبور نیز مى تواند، مکّى باشد، و به فرض که در سرزمین «جحفه» نازل شده باشد، آن نیز به «مکّه» از «مدینه» نزدیک تر است.
بنابراین، نمى توان در تقسیم دوگانه آیات به «مکّى» و «مدنى» جائى براى این آیه 85 در غیر آیات مکّى باز کرد.
آرى این سوره در «مکّه» نازل شده است، در شرائطى که مؤمنین در چنگال دشمنان نیرومندى گرفتار بودند، دشمنانى که هم از نظر جمعیت و تعداد، و هم قدرت و قوت، بر آنها برترى داشتند، این اقلیت مسلمان، چنان تحت فشار آن اکثریت بودند، که جمعى از آینده اسلام، بیمناک و نگران به نظر مى رسیدند.
از آنجا که، این حالت شباهت زیادى به وضع «بنى اسرائیل» در چنگال «فرعونیان» داشت، بخشى از محتواى این سوره را داستان «موسى»(علیه السلام) و «بنى اسرائیل» و «فرعونیان» تشکیل مى دهد، بخشى که در حدود نیمى از آیات این سوره را در برمى گیرد.
مخصوصاً از زمانى سخن مى گوید که، «موسى»(علیه السلام) طفل ضعیف شیرخوارى در چنگال فرعونیان بود، اما آن قدرت شکست ناپذیرى که بر سراسر عالم هستى سایه افکنده، این طفل ضعیف را در دامان دشمنان نیرومندش، بزرگ کرد، و سرانجام، آن قدر قدرت و قوت به او بخشید که دستگاه فرعونیان را در هم پیچید و کاخ بیدادگریشان را واژگون ساخت.
تا مسلمانان به لطف پروردگار، و قدرت بى انتهاى او دلگرم باشند، و از فزونى جمعیت و قدرت دشمن، هراسى به خود راه ندهند.
آرى، بخش اول این سوره را، همین تاریخچه پر معنى و آموزنده تشکیل مى دهد، و مخصوصاً در آغازش نوید حکومت حق و عدالت را براى مستضعفین و بشارت در هم شکستن شوکت ظالمان را، بازگو مى کند، بشارتى آرام بخش و قدرت آفرین.
مى گوید: بنى اسرائیل تا آن زمان که رهبر و پیشوائى نداشتند و در زیر چتر ایمان و توحید قرار نگرفته بودند، و فاقد هرگونه حرکت و تلاش و کوشش منسجم و متحدى بودند، زنجیر اسارت و بردگى را در گردن داشتند، اما به هنگامى که رهبر خود را یافتند، و قلب خود را به نور علم و توحید روشن نمودند ، چنان بر فرعونیان تاختند که، حکومت را براى همیشه از دست آنها بیرون آورده و بنى اسرائیل را آزاد نمودند.
بخش دیگرى از این سوره را، داستان «قارون» آن مرد ثروتمند مستکبر را که تکیه بر علم و ثروت خود داشت، بازگو مى کند که بر اثر غرور، سرنوشتى همچون سرنوشت فرعون پیدا کرد.
او در آب فرو رفت، و این در خاک، او تکیه بر قدرت نظامى و حکومت داشت، و این تکیه بر ثروت.
تا روشن شود، نه «ثروتمندان مکّه»، نه «قدرتمندان مشرک» در آن سرزمین، و نه «بازیگران سیاسى» آن محیط، توانائى دارند که در برابر اراده اللّه که به پیروزى «مستضعفان» بر «مستکبران» تعلق گرفته، کمترین مقاومتى نشان دهند.
این بخش، در اواخر سوره آمده است.
و میان این دو بخش، درس هاى زنده و ارزنده اى از توحید و معاد، و اهمیت قرآن، و وضع حال مشرکان در قیامت، و مسأله هدایت و ضلالت، و پاسخ به بهانه جوئى هاى افراد ضعیف، آمده است که، در حقیقت نتیجه اى است از بخش اول، و مقدمه اى است براى بخش دوم.

* * *

1 ـ به «تاریخ القرآن» «ابو عبداللّه زنجانى»، و «فهرست» «ابن ندیم» و کتب تفسیر مراجعه شود.




فضیلت تلاوت سوره قصص

در حدیثى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: وَ مَنْ قَرَءَ طسم القَصص اُعْطِىَ مِنَ الاَجْرِ عَشْرُ حَسَنات بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ بِمُوسى وَ کَذَّبَ بِهِ، وَ لَمْ یَبْقَ مَلَکٌ فِى السَّماواتِ وَ الاَرْضِ اِلاّ شَهِدَ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَنَّهُ کانَ صادِقاً: «کسى که سوره قصص را بخواند به تعداد هر یک از کسانى که موسى را تصدیق یا تکذیب کردند، ده حسنه به او داده خواهد شد، و فرشته اى در آسمان ها و زمین نیست، مگر این که روز قیامت گواهى بر صدق او مى دهد»(1).
در حدیث دیگرى، از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «کسى که طواسینِ ثلاث (سوره قصص و نمل و شعراء) را در شب جمعه، بخواند از دوستان خدا، و در جوار او، و در کنف حمایت او قرار خواهد گرفت، و در دنیا هرگز فقر و ناامنى و ناراحتى شدید پیدا نخواهد کرد، و در آخرت خداوند آن قدر از مواهب خود به او مى بخشد که راضى شود و برتر از راضى بودن»(2).
بدیهى است، این همه اجر و پاداش از آن کسانى است که، با خواندن این سوره در صف موسى(علیه السلام) و مؤمنان راستین، و در خط مبارزه با فرعون ها و قارون ها قرار گیرند، در مشکلات در برابر دشمن زانو نزنند، و ذلت تسلیم را بر خود هموار نکنند، که این همه موهبت را ارزان به کسى نمى دهند، مخصوص آنها است که مى خوانند و مى اندیشند و برنامه عمل خویش قرار مى دهند.

* * *

1 ـ تفسیر «مجمع البیان»، آغاز سوره قصص.
2 ـ «ثواب الاعمال» طبق نقل تفسیر «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 106، در آغاز سوره قصص.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma