تفسیر نمونه / جلد پانزدهم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 15


سوره هاى  فرقان ـ شعراء ـ نمل

 

سوره فرقان
 
این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 77 آیه است
 

 
هدف هاى ما در این تفسیر

چشم ها از سراسر جهان به اسلام دوخته شده، مى خواهند اسلام را از نو بشناسند...حتى خود مسلمانان!. و این به دلایل مختلفى است که از جمله «انقلاب اسلامى کشور ما» و «جنبش هاى اسلامى در نقاط مختلف دیگر جهان» را مى توان نام برد، که افکار همه، مخصوصاً نسل جوان را تشنه شناخت هر چه بیشتر اسلام ساخته است.
و براى شناخت اسلام هر کس مى داند نزدیک ترین راه و مطمئن ترین وسیله، غور و بررسى بیشتر در متن قرآن مجید کتاب بزرگ آسمانى ما است.
اما از سوى دیگر قرآن این کتاب عظیم و پرمحتوا، همانند کتب عادى، داراى یک بعد نیست، و به اصطلاح «بطون» مختلفى دارد، و در درون هر بطنى، بطن دیگر نهفته است.
و به تعبیر دیگر هر کس به مقدار عمق فکر خویش و به اندازه فهم و آگاهى و شایستگى اش از قرآن استفاده مى کند، بى آن که عمق کرانه هاى آن بر کسى ـ جز ائمه معصومین(علیهم السلام) ـ آشکار باشد، ولى مسلماً هیچ کس از کنار چشمه قرآن محروم باز نمى گردد!
با توجه به آنچه گفته شد نیاز به تفسیرهائى که مرکز پیوند افکار دانشمندان و محققان اسلامى است، و مى تواند راه گشاى اسرار مختلف قرآن گردد، کاملاً روشن است.
اما کدام تفسیر؟ و کدام مفسّر؟... آن تفسیر که آنچه قرآن مى گوید بازگو کند، نه آنچه خود مى خواهد و مى پسندد.
مفسّرى که خود را در اختیار قرآن بگذارد، و از مکتبش درس فرا گیرد نه آن کس که «نا آگاه» و یا «آگاهانه» با پیش داوریهایش مى کوشد در برابر قرآن «استاد» باشد و نه «شاگرد».

* * *

البته مفسران بزرگ و محققان عالى قدر اسلام از نخستین قرون اسلامى تا کنون تلاش ها و کوشش هاى بسیار ارزنده و شایان تقدیرى در این زمینه کرده اند و در عربى و فارسى و زبان هاى دیگر تفسیرهاى فراوانى نگاشته اند که در پرتو آن به گوشه اى از شگفتى هاى این کتاب بزرگ آسمانى مى توان راه یافت (شَکَرَ اللّه سَعْیَهُمْ).
این نکته نیز قابل ملاحظه است که با گذشت زمان «مسائل تازه اى» براى مردم حق طلب و حقیقت جو مطرح مى شود، و «سؤالاتى» از برخورد و تضاد مکتب ها، و گاه از وسوسه هاى منافقان و مخالفان، و زمانى در چگونگى تطبیق تعلیمات این کتاب بزرگ آسمانى بر نیازهاى زمان، پیش مى آید که باید تفسیرهاى امروز پاسخ گوى آنها باشند.
و از سوى دیگر تفسیرها همه نباید مجموعه اى از اقوال گوناگون و بحث هاى پیچیده و غیرقابل درک براى عموم باشد بلکه امروز تفسیرهائى لازم است که همچون خود قرآن جنبه همگانى داشته باشد و تمام قشرها اعم از «فضلاء» و «توده مردم» بتوانند از آن استفاده کنند(بى آن که از ارزش و عمق بحث ها کاسته شود).

* * *

توجه به این امور، سبب شد که گروهى از ما بخواهند که به نوبه خود دست به تألیف تفسیرى بزنیم به این امید که این نیازها را برطرف سازد، و چون این کار سنگین بود جمعى از اهل فضل را که همسفران خوبى در این راه طولانى و پرفراز و نشیب بوده و هستند به کمک و همکارى دعوت کردم تا با تشریک مساعى این مشکل حل شود، این کار به حمد اللّه قرین موفقیت شد، و محصولى داد که با استقبال فوق العاده همه قشرها مواجه گردید، به طورى که در اکثر نقاط مردم در سطوح مختلف به این تفسیر روى آوردند و مجلدات آن که تا کنون به چهارده جلد رسیده (و این پانزدهمین جلد آن است) کراراً چاپ و منتشر شده است «و خدا را بر این موفقیت سپاس مى گوئیم».

* * *

در مقدمه این جلد لازم است نظر خوانندگان عزیز را به چند نکته جلب کنم:

1 ـ کراراً سؤال مى کنند: مجموع این تفسیر در چند جلد تمام خواهد شد؟.
در جواب باید بگویم: ظاهراً از بیست جلد کمتر و از بیست و چهار جلد بیشتر نخواهد بود!
2 ـ کراراً مى گویند: چرا مجلدات تفسیر با فاصله زیاد زمانى منتشر مى شود؟
باید توجه داشت ما نهایت کوشش رادر سرعت بخشیدن به کار داریم و حتى در سفر وحضر، گاهى در تبعیدگاه، و گاهى در بستر بیمارى، آن را ادامه داده ایم، اما از آنجا که نمى توان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود باید کارى کرد که میان این هر دو تا آنجا که ممکن است جمع شود، و از سوى دیگر مشکلات فوق العاده چاپ و تهیه کاغذ و مانند آن را(مخصوصاً در زمان جنگ) نباید از نظر دور داشت که آن هم یک عامل مهم تأخیر بوده است.
3 ـ گاهى مى پرسند: اگر این تفسیر به قلم افراد مختلف تهیه گردد هماهنگ نمى تواند باشد.
در پاسخ مى گویم: در آغاز کار تا اندازه اى چنین بود، ولى به زودى براى تأمین همین هدف، بر آن شدیم که قلم تفسیر همه جا از اینجانب باشد و دوستان در جمع آورى مطالب کمک کنند. آنها نیز هر کدام کار خود را قبلاً به طور انفرادى انجام مى دهند و یادداشت هاى لازم را تهیه مى کنند ولى بعداً در جلسات دسته جمعى که با هم داریم هماهنگى لازم ایجاد مى گردد تا هیچگونه نوسانى در بحث ها و طرح مسائل گوناگون و سبک تفسیر پیدا نشود و همه یکدست و یکپارچه و منسجم باشد.
امیدوارم بتوانیم براى تعمیم منفعت بیشتر، این تفسیر را به زبان عربى و حتى زبان هاى دیگر ترجمه کنیم تا دیگران نیز بتوانند از آن بهره گیرند (این پیشنهاد از سوى خوانندگان عزیز نیز مطرح شده است).(1)

* * *


خداوندا! چشم ما را بینا و گوشمان را شنوا و فکرمان را صائب و زاینده و کارساز فرما، تا بتوانیم به عمق تعلیمات کتابت راه یابیم و از آن چراغ پرفروغى براى خود و دیگران فراهم سازیم.
خداوندا! آتش هائى که دشمنان انقلاب ما خصوصاً، و دشمنان اسلام عموماً پیرامون ما برافروخته اند و فکر ما را دائماً به خود مشغول داشته است، در پرتو مجاهدت هاى پیگیر و سعى و تلاش بى امان این امت اسلامى، خاموش بگردان تا یک جا دل را به تو بندیم و در راه تو و خدمت به بندگان مستضعف تو گام برداریم.
بار الها! به ما توفیق و عمر مرحمت فرما که بتوانیم این تفسیر را به پایان بریم و این خدمت ناچیز را به آخر برسانیم و یک جا به پیشگاهت تقدیم داریم. (اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدِیْرٌ)(2)

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
بهمن ماه 1362

* * *

1 ـ این آرزو به حمد اللّه به حقیقت پیوسته است.
2 ـ این آرزو نیز به حمد اللّه در سال 1365 (هـ .ش) تحقق یافته است.




محتواى سوره فرقان

این سوره، به حکم آن که از سوره هاى «مکّى»(1) است بیشترین تکیه اش بر مسائل مربوط به «مبدأ و معاد»، و بیان نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و مبارزه با «شرک و مشرکان» و انذار از عواقب شوم «کفر» و «بت پرستى» و گناه است.
این سوره، در حقیقت از سه بخش تشکیل مى شود:
بخش اول، که آغاز این سوره را تشکیل مى دهد، منطق مشرکان را شدیداً درهم مى کوبد، و بهانه جوئى هاى آنها را مطرح کرده و پاسخ مى گوید، و آنها را از عذاب خدا و حساب قیامت و مجازات هاى دردناک دوزخ بیم مى دهد، و به دنبال آن قسمت هائى از سرگذشت اقوام پیشین را که بر اثر مخالفت با دعوت پیامبران گرفتار سخت ترین بلاها و کیفرها شدند، به عنوان درس عبرت، براى این مشرکان لجوج و حق ستیز بازگو مى کند.
در بخش دوم، براى تکمیل این بحث، قسمتى از دلائل توحید و نشانه هاى عظمت خدا را در جهان آفرینش، از روشنائى آفتاب گرفته، تا ظلمت و تاریکى شب، و وزش بادها، و نزول باران، و زنده شدن زمین هاى مرده، و آفرینش آسمان ها و زمین ها در شش دوران، و آفرینش خورشید و ماه و سیر منظم آنها در بروج آسمانى و مانند آن سخن مى گوید.
در حقیقت بخش اول مفهوم «لا اِلهَ» را مشخص مى کند و بخش دوم «اِلاَّ اللّه» را.
بخش سوم، فشرده بسیار جامع و جالبى از صفات مؤمنان راستین (عِبادُ الرَّحْمان) و بندگان خالص خدا است که در مقایسه با کفار متعصب و بهانه گیر و آلوده اى که در بخش اول مطرح بودند، موضع هر دو گروه کاملاً مشخص مى شود و چنان که خواهیم دید این صفات مجموعه اى است از اعتقادات، عمل صالح، مبارزه با شهوات، داشتن آگاهى کافى، و تعهد و احساس مسئولیت اجتماعى.
و نام این سوره، از آیه اول آن گرفته شده که از قرآن تعبیر به «فرقان» (جدا کننده حق از باطل) مى کند.

* * *

1 ـ بعضى از مفسران، اصرار بر این دارند که: سه آیه از این سوره (68 ـ 69 و 70) در «مدینه» نازل شده است، شاید به خاطر این که: در این چند آیه، سخن از احکامى مانند حرمت قتل نفس و زنا مطرح شده، در حالى که دقت در آیات قبل و بعد از آن، به خوبى نشان مى دهد که یک رشته کاملاً متصل و منسجم پیرامون بندگان خاص خدا (عباد الرحمان) و اوصاف آنها را بیان مى کند، لذا ظاهر این است که: همه سوره در «مکّه» نازل شده است.



فضیلت سوره فرقان

در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین آمده است: منْ قَرَأَ سُورَةَ الْفُرْقَانِ بُعِثَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ یُؤْمِنُ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیهَا، وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ:
«کسى که «سوره فرقان» را بخواند (و به محتواى آن بیندیشد و در اعتقاد و عمل از آن الهام گیرد) روز قیامت مبعوث مى شود در حالى که در صف مؤمنان به رستاخیز است، کسانى که یقین داشتند که قیامت فرا مى رسد، و خداوند مردگان را به زندگى جدید، باز مى گرداند».(1)
در حدیث دیگرى از «اسحاق بن عمّار» از حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر(علیه السلام) چنین نقل شده که به او فرمود: لاتَدَعْ قِرَاءَةَ سُورَةِ تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ فَإِنَّ مَنْ قَرَأَهَا فِی کُلِّ لَیْلَة لَمْ یُعَذِّبْهُ اللَّهُ أَبَداً وَ لَمْ یُحاسِبْهُ وَ کانَ مَنْزِلُهُ فِی الْفِرْدَوْسِ الأَعْلى:
«تلاوت سوره تبارک (فرقان) را ترک مکن; چرا که هر کس آن را در هر شب بخواند، خداوند او را هرگز عذاب نمى کند، و او را مورد حساب قرار نمى دهد، و جایگاهش در بهشت برین است».(2)
و چنان که در تفسیر این سوره خواهیم دید، آنچنان صفات بندگان خالص خدا در آن تشریح شده که: هر کس به راستى آن را از جان و دل بخواند و صفات و اعمال خود را بر آن منطبق سازد جایگاهش فردوس اعلى است.

* * *

1 ـ «مجمع البیان»، جلد 7، صفحه 159، ذیل آیه مورد بحث.
2 ـ «ثواب الاعمال صدوق»، صفحه 109 ـ «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 2.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma