بازخوانی سبک ازدواج اميرالمؤمنين علی(ع) و حضرت زهرا(س)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

بازخوانی سبک ازدواج اميرالمؤمنين علی(ع) و حضرت زهرا(س)

تهیه و تحقیق: معاونت پژوهش پایگاه اینترنتی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem news

Chekideh: تاریخ ازدواج حضرت اميرالمومنين علی(س) و حضرت زهرا(س) / ازدواجى كه عقدش در ملكوت آسمان‏ها بسته شد / سن حضرت زهرا(س) و امیر المؤمنین(ع) در زمان ازدواج / خواستگاری امام علی(ع) از حضرت زهرا(س) / مهر فاطمه(س) / جهیزیه فاطمه(س) / مراسم عروسی
Keywords: ازدواج,الگو,اسوه,شفاعت,حقوق زن,حضرت فاطمه,فاطمه زهرا,عقد,ام سلمه,تجملات,حضرت زهرا(س),امام علی,مدینه,حضرت علی,مهریه,خواستگاری,جهیزیه,امیر مؤمنان,حضرت خدیجه,جشن عروسی,ولیمه,ام ایمن,همسرداری,امیر المومنین,سبک زندگی,تشریفات,عروسی,ذی الحجه,پیامبر اکرم(ص)

بازخوانی سبک ازدواج اميرالمومنين علی(ع) و حضرت زهرا(س)

تهیه و تحقیق: معاونت پژوهش پایگاه اینترنتی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


ازدواج مولای متقیان امام علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) یکی از با برکت ترین ازدواج ها و مهم ترین اتفاقات صدر اسلام بود. در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «لَو لَمْ يُخْلَقْ عَلِيٌّ لَمْ يَكُنْ لِفاطِمَةَ كُفْوٌ»(1)؛ (اگر على آفريده نمى‏ شد، كسى كه لايق همسرى فاطمه باشد وجود نداشت).


تاریخ ازدواج حضرت اميرالمومنين علی(س) و حضرت زهرا(س)

درباه تاریخ ازدواج امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) اتفاق چندانی میان مورخان و سیره‌نگاران نیست؛ تاریخ هایی که گاه بیانگر زمان صیغه خواندن می باشد و گاه بیانگر زمان عروسی و رفتن حضرت زهرا(س) به خانه امیرالمؤمنین(ع) است؛ این تاریخ ها عبارت اند از:

مشهورترین تاریخ روز اول ذى حجه عقد فاطمه(سلام الله علیها) و روز سه شنبه ششم همان ماه، ازدواج حضرت بوده است.(2) برخی هم نوشته اند در ماه شوال پس از بازگشت حضرت علی(علیه السلام) از جنگ بدر بوده است.(3) بنابر روایتی از امام صادق(علیه السلام): عقد على و فاطمه(سلام الله علیها) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى حجّه سال دوم هجرى بوده است.(4) برخی نیز بر این عقیده اند که: عقد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در اواخر ماه صفر و ازدواج در ماه ذی حجه بوده است.(5) در برخی منابع هم تاریخ هایی غیر از ذی الحجه برای این ازدواج بیان شده است؛ از جمله اینکه: زفاف فاطمه در شب پنج شنبه، بیست و یکم ماه محرم سال سوم هجرت بوده است...(6) و عده ای نیز گفته اند که عقد در ماه ربیع الأول بوده و در همان ماه ازدواج صورت پذیرفته است.(7) ابن سعد روایت کرده است که ازدواج فاطمه(سلام الله علیها) با على(علیه السلام) پنج ماه پس از ورود پیغمبر(صلی الله علیه و آله) به مدینه در ماه رجب صورت پذیرفت و پس از بازگشت از بدر او را به خانه على(ع) فرستاد.(8)


ازدواجى كه عقدش در ملكوت آسمان‏ها بسته شد

كمالات فوق العاده فاطمه(سلام الله علیها) از يک سو، و انتسابش به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) از سوى ديگر، و شرافت خانوادگى ایشان، سبب شد كه مردان زيادى از بزرگان ياران پيامبر(ص) به خواستگارى او بيايند، اما همه جواب رد شنيدند.(9) و جالب اين‏كه غالباً پيامبر در پاسخ آنها مى‏ فرمود: «امْرُها الى رَبِّها»(10)؛ (كار فاطمه به دست پروردگار فاطمه است).

از همه عجيب‏ تر خواستگارى «عبدالرحمن بن عوف» بود، همان مرد ثروتمندى كه مطابق راه و رسم جاهليّت، به همه چيز از دريچه مادى‏ مى ‏نگريست، و مهريّه سنگين را دليل بر شخصيت زن و موقعيت ممتاز شوهر مى‏ پنداشت. او به خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد و عرض كرد: «اگر فاطمه را به همسرى من درآورى يكصد شتر كه بار همه آنها پارچه‏ هاى گران قيمت مصرى باشد به اضافه ده هزار دينار طلا مهريه او مى ‏كنم!». پيامبر(ص) از اين خواستگارى زشت و بى‏ معنا چنان خشمگين شد كه مشتى سنگريزه برداشت و به طرف عبدالرحمن پاشيد و گفت: «تو گمان كردى من بنده پول و ثروتم كه با پول و ثروت مى‏ خواهى بر من فخر بفروشى!».(11) آرى، بايد در خواستگارى فاطمه الگوهاى اسلامى مشخص شود، سنّت‏ هاى جاهليّت پايمال گردد و معيارهاى ارزش اسلامى معلوم شود.

مردم مدينه در اين گفتگوها بودند که ناگهان اين صدا در همه جا پيچيد كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى‏ خواهد تنها دخترش را به همسرى على بن ابى‏طالب(عليه السلام) درآورد. على بن ابى‏طالب(علیه السلام) دستش از مال و ثروت دنيا كوتاه بود و از معيارهاى عصر جاهلى چيزى نداشت، اما وجودش از فرق تا قدم مملو از ايمان و ارزش‏ هاى اصيل اسلامى بود. هنگامى كه تحقيق كردند، معلوم شد رهنمون پيامبر(ص) در اين ازدواج مبارك تاريخى، وحى آسمانى بوده است، زيرا خودش فرمود: «اتانِي مَلَكٌ فَقالَ: يا مُحَمَّدُ انَّ اللهَ يَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامُ وَ يَقُولُ لَكَ: انِّي قَدْ زَوَّجْتُ فاطِمَةَ ابْنَتَكَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ ابِي‏طالِب فِي الْمَلَا الْاعْلى، فَزَوِّجْها مِنْهُ فِى الْارْضِ‏»(12)؛ (فرشته ‏اى از سوى خدا آمد و به من گفت: خداوند بر تو سلام مى‏ فرستد و مى‏ گويد من دخترت فاطمه را در آسمان‏ها به همسرى على بن ابى‏ طالب درآوردم، تو نيز در زمين او را به ازدواج على درآور).(13)


سن حضرت زهرا(س) و امیر المؤمنین(ع) در زمان ازدواج

علماى شیعه در تعیین سن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به هنگام ازدواج از چهارده سال بیشتر نگفته ‌اند.(14) اکثر عالمان شیعه معتقدند که، سن حضرت در زمان ازدواج، 9 یا 10 یا حداکثر 11 سال بوده است.(15) همچنین سن امیر مؤمنان(علیه السلام) 21 سال و 5 ماه بوده است.(16)


خواستگاری امام علی(ع) از حضرت زهرا(س)

در روایات شیعه و سنی آمده است که قبل از امیرالمؤمنین(علیه السلام) برخی از اشراف قریش از جمله عمر و ابوبکر به خواستگاری حضرت زهرا(سلام الله علیها) رفته بودند و جواب رد شنیده بودند.(17) هنگامى كه اميرمؤمنان على(ع) به خواستگارى فاطمه(س) آمد پیامبر(صلى الله عليه وآله) در خانه ام سلمه بود. حضرت علی(ع) وارد خانه شد در حالی که چهره مباركش از شرم گلگون شده بود. پيامبر(ص) با مشاهده او شاد و خندان فرمود: براى چه نزد من آمدى؟ ولى اميرمؤمنان على(ع) به خاطر ابهت پيامبر(ص) نتوانست خواسته خود را مطرح كند، و لذا سكوت كرد. پيامبر(ص) كه از درون اميرمؤمنان على(ع) با خبر بود، چنين فرمود: «لَعَلَّكَ جِئْتَ تَخْطِبُ فاطِمَةَ؟»؛ (شايد به خواستگارى فاطمه آمدى؟). عرض كرد: آرى، براى همين منظور آمدم. پيامبر فرمود: اى على! قبل از تو مردان ديگرى نيز به خواستگارى فاطمه آمدند، هرگاه من با خود فاطمه اين مطلب را در ميان مى‏ نهادم روى‏ موافق نشان نمى ‏داد، و اكنون بگذار تا اين سخن را نيز با خود او در ميان نهم.

درست است كه اين ازدواج آسمانى است و بايد بشود، اما شخصيت فاطمه(سلام الله علیها) خصوصاً، و احترام و آزادى زنان در انتخاب همسر عموماً ايجاب مى‏ كند كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) بدون مشورت با فاطمه(س) اقدام به اين كار نكند. هنگامى كه پيامبر(ص) فضايل اميرمؤمنان على(علیه السلام) را براى دخترش بازگو كرد و فرمود: من مى‏ خواهم تو را به همسرى بهترين خلق خدا در آورم، نظر تو چيست؟ فاطمه كه غرق در شرم و حيا بود سر به زير انداخت و چيزى نگفت و سكوت كرد. پيامبر(ص) سر برداشت و اين جمله تاريخى را كه سندى است براى فقها در مورد ازدواج دختران باكره، بيان فرمود: «اللهُ اكْبَرُ! سُكُوتُها اقْرارُها»(18)؛ (خداوند بزرگ است! سكوت او دليل بر اقرار اوست). و در پى اين ماجرا عقد ازدواج بوسيله پيامبر(ص) بسته شد.(19)


مهر فاطمه(س)

اكنون ببينيم مهريّه فاطمه چه بود؟ بدون شك ازدواج بهترين مردان جهان با سيّده زنان عالم دختر پيامبر بزرگ اسلام بايد از هر نظر الگو باشد، الگويى براى همه قرون و اعصار، لذا پيامبر(صلى الله عليه وآله) رو به اميرمؤمنان على(عليه السلام) كرد و فرمود: چيزى دارى كه مهريه همسرت قرار دهى؟ عرض كرد: پدر و مادرم به فدايت، تو از زندگى من به خوبى آگاهى كه جز شمشير و زره و شتر چيز ديگرى ندارم. پيامبر(ص) فرمود: درست است، شمشيرت به هنگام كارزار با دشمنان اسلام مورد نياز است؛ و با شتر نيز بايد نخلستان را آب دهى، و در مسافرت ها از آن استفاده كنى؛ بنابراين تنها زره را مى توانى مهريه همسرت بنمايى، و من دخترم فاطمه را در برابر همين زره به عقد تو درآوردم».(20)

شايد بيشترين قيمتى كه در تواريخ درباره اين زره نوشته شده، پانصد درهم است؛ اين از يك سو اما از سوى ديگر در حديثى مى‏ خوانيم كه: فاطمه (عليها السلام) از پدرش خواست مهر او را شفاعت گنهكاران امت در قيامت قرار دهد، اين درخواست قبول شد و جبرئيل فرمان آن را از آسمان بر پيامبر(ص) نازل كرد.(21) آرى اين گونه بايد ارزش هاى غلط درهم بشكند، و ارزش هاى اصيل جانشين آن گردد، و اين گونه است راه و رسم مردان و زنان با ايمان، و اين چنين است برنامه زندگى رهبران راستين بندگان خدا.(22)


جهیزیه فاطمه(س)

هميشه «مهريه» و «جهيزيه» و «تشريفات عروسى» سه مشكل بزرگ بر سر راه خانواده ها در مسأله ازدواج بوده است، مشكلاتى كه گاهى تمام دوران حيات ازدواج را مى پوشاند و آثار نكبت بارش تا پايان عمر دو همسر باقى مى ماند. گاه دعواها و مشاجرات لفظى، و گاه نزاع هاى خونين، بر سر اين امور رخ داده است، و چه سرمايه هايى كه بر اثر چشم و هم چشمى ها و رقابت هاى زشت و كودكانه در اين راه از ميان رفته است، و متأسفانه هنوز هم رسوبات اين افكار جاهلى در كسانى كه دم از اسلام مى زنند، كم نيست. ولى بايد جهيزيه بانوى اسلام همچون مهريه اش الگويى براى همگان باشد.

اگر تعجب نكنيد پيامبر(صلى الله عليه وآله) دستور داده زره اميرمؤمنان على(عليه السلام) بفروشند و پولش را كه حدود پانصد درهم بود نزد او آورند. پيامبر آن را سه قسمت كرد: قسمتى را به بلال داد تا از آن عطرى خوشبو تهيه كند و دو قسمت ديگر را براى تهيه وسائل زندگى و لباس تعيين فرمود. پيداست وسايلى كه با اين پول ناچيز مى توان خريد چقدر ساده و ارزان قيمت بايد باشد! در تواريخ آمده است كه هجده قلم جهيزيه با آن پول تهيه شد كه قلم هاى مهم آن چنين بود:

يك عدد روسرى بزرگ به چهار درهم، يك قواره پيراهن به هفت درهم، يك تخت كه با چوب و برگ خرما تهيه شده بود، چهار عدد بالش از پوست گوسفند كه از گياه خوشبوى «اذخر» پر شده بود، يك پرده پشمى، يك قطعه حصير، يك عدد دستاس (آسياب كوچك دستى)، يك مشك چرمى، يك طشت مسى، يك ظرف بزرگ براى دوشيدن شير، يك سبوى گِلى سبز رنگ... و مانند اينها. آرى چنين بود جهيزيه بانوى زنان جهان.(23)


مراسم عروسی

پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) در اين مراسمى كه براى تشكيل خانواده اى بود كه بخش مهمى از تاريخ اسلام را دگرگون ساخت و جانشينان معصوم پيامبر(عليه السلام) همگى از آن به وجود آمدند، آنچنان برنامه اى اجرا نمود كه دشمنان را خشمگين و دوستان را سربلند و دورافتادگان را وادار به تفكّر نمود.

«امّ سلمه» و «امّ ايمن» كه دو زن با شخصيت در اسلام بودند و علاقه بسيارى به بانوى بزرگ فاطمه زهرا(عليها السلام) داشتند خدمت پيامبر(ص) آمدند و چنين گفتند: اى پيامبر گرامى خدا! راستى اگر خديجه زنده بود با تشكيل مراسم جشن عروسى فاطمه چشمانش روشن مى ‏شد، چنين نيست؟

رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از شنيدن نام آن بانوى فداكار، اشك در چشمانش حلقه زد، و به ياد آن همه مهربانى‏ ها و ايثارگرى‏ هاى خديجه افتاد و فرمود: كجا مانند خديجه زنى پيدا مى ‏شود؟ آن روز كه همه مردم مرا تكذيب كردند، او مرا تصديق نمود و تمام ثروت و زندگى خود را براى نشر آيين خداوند در اختيار من گذارد. او همان بانويى بود كه خداوند به من دستور داد به او مژده دهم كه قصرى از زمرّد در بهشت برين به او عنايت خواهد فرمود.

امّ سلمه هنگامى كه اين سخن را شنيد و انقلاب و سوز درونى پيامبر(صلى الله عليه وآله) را مشاهده كرد، عرض نمود: اى رسول خدا! پدر و مادرم فدايت باد، شما هر قدر درباره خديجه بگويى عين حقيقت است، ولى به هر حال او دعوت الهى را لبيك گفته و به جوار رحمت حق شتافته، اميد است خداوند او را در بهترين جاى بهشت جاى دهد، ولى مطلبى را كه به خاطر آن به محضر مباركت آمدم چيز ديگرى بود و آن اين‏كه برادر و پسر عمويت على دوست دارد اجازه دهيد همسرش فاطمه را به خانه خود ببرد، و از اين راه به زندگى خويش سر و سامانى بخشد.

پيامبر(ص) فرمود: چرا على شخصاً اين پيشنهاد را با من در ميان نگذاشت؟ امّ سلمه عرض كرد: شرم و حيا مانع بود. در اين جا پيامبر(صلى الله عليه وآله) به امّ ايمن فرمود: على را خبر كن. اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمد و در مقابل پيامبر(ص) نشست، اما سر خود را از شرم به زير افكنده بود. پيامبر(ص) فرمود: آيا ميل دارى همسرت را به خانه ببرى؟ اميرمؤمنان على (ع) در حالى كه سرش را به زير انداخته بود، عرض كرد: آرى، پدر و مادرم به قربانت باد.

جالب اين‏كه برخلاف آنچه در ميان مردم تجمل‏ پرست معمول است كه از ماه ‏ها قبل دست به كار اين برنامه‏ ها مى‏ شوند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) با خوشحالى فرمود: همين امشب يا فردا شب ترتيب كار را خواهم داد. و همانجا دستور فراهم ساختن مقدمات جشن بسيار ساده ‏اى كه مملو از روحانيت و معنويت بود را صادر فرمود.

اين جشن ملكوتى و مراسم مربوط به آن، آن قدر بى تكلف و ساده برگزار شد كه شنيدنش امروز براى ما تعجب آور است. اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى‏ گويد: مقدارى از پول همان زرهى را كه قبلا فروخته بودم پيامبر(صلى الله عليه وآله) نزد امّ سلمه به امانت گذارده بود، و به هنگام مراسم زفاف ده درهم از آن را از وى گرفت، و به من داد و فرمود: مقدارى روغن و خرما و كشك با اين پول خريدارى كن. من اين كار را انجام دادم، سپس پيامبر(ص) شخصاً آستين را بالا زد و سفره تميزى طلبيد و آنها را با هم با دست خود مخلوط كرد و غذايى تهيه نمود و با همان غذا از مردم پذيرايى به عمل آورد.

اميرمؤمنان على(عليه السلام) شخصاً مأمور شد به مسجد بيايد و اصحاب را دعوت كند، هنگامى كه به مسجد آمد خواست فقط برخى را دعوت كند، حيا مانع شد، از اين رو صداى خود را بلند كرد و فرمود: «اجِيبُوا الى وَلِيمَةِ فاطِمَةَ»؛ (شما را به ميهمانى عروسى فاطمه دعوت مى‏ كنم). حضرت مى‏ گويد: مردم دسته دسته به راه افتادند و من از كثرت جمعيّت و كمى غذا شرمنده شدم، همين كه پيامبر(ص) از ماجرا آگاه شد به من فرمود: غصه مخور، من دعا مى ‏كنم تا خداوند غذا را بركت دهد؛ و چنين شد همگى از آن غذاى كم خوردند و سير شدند.(24)

جالب اين‏كه در پايان مراسم، به هنگامى كه مردم به خانه‏ هاى خود بازگشتند و خانه خلوت شد پيامبر(صلى الله عليه وآله) فاطمه(سلام الله علیها) را در سمت چپ و اميرمؤمنان على(عليه السلام) را در سمت راست خود نشانيد و از آبى كه با دهانش تبرك كرده بود كمى بر بدن زهرا(س) و كمى بر بدن اميرمؤمنان على(ع) پاشيد و درباره آنها دعا كرد و گفت: «اللّهُمَّ انَّهُما مِنِّي وَ انَا مِنْهُما، اللّهُمَّ كَما اذْهَبْتَ عَنِّي الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَنِي تَطْهِيراً فَاذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»؛ (خداوندا! اينها از منند و من از آنها هستم، بارالها! همان‏طور كه هر گونه رجس و پليدى را از من دور كرده ‏اى از آنها نيز دور كن و آنها را پاكيزه فرما). سپس فرمود: برخيزيد و به خانه خود رويد، خداوند بر شما هر دو مبارك گرداند.(25)

دنياپرستان مادى و مؤمنان ضعيف الايمانى كه تحت تأثير زرق و برق مادى اين جهانند و آبرو و شخصيت و عظمت يك خانواده و مباركى و شكوه مراسم عروسى را در آن تشريفات و تجملات كمر شكن و طاقت فرسا مى ‏دانند، باید ببينند و عبرت بگيرند، ببينند و از اين برنامه انسان ساز كه مايه خوشبختى همه پسران و دختران جوان است الهام بگيرند و نمونه تعليمات اسلام را به صورت زنده و عملى در ماجراى «خواستگارى»، «مهريه»، «جهيزيه» و «مراسم جشن عروسى» فاطمه زهرا(عليها السلام) با چشم خود در صفحات تاريخ مشاهده كنند.(26)


مطالعه بیشتر درباره:  فاطمة الزهراء (س)

Source:
.
Peinevesht:

(1). بحارالانوار، مجلسى، محمد باقر، محقق / مصحح: جمعی از محققان، دارالاحیاء التراث العربی، بيروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج ‏40، ص 77.

(2). المناقب، ابن شهرآشوب‌، مؤسسه انتشارات علامه، قم‌، 1379 هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص 357.

(3). الأمالی، شیخ طوسی، محمد بن حسن، دار الثقافة، قم، 1414 هـ ق، الطبعة الاولی، ص 43.

(4). کشف الغمة، إربلی، علی بن عیسی، مکتبة بنی هاشم، تبریز، 1381 هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 364.

(5). بحار الأنوار، همان، ج 19، ص 192-193.

(6). إقبال، سید بن طاوس، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1367 هـ ش، چاپ اول، ص 584.

(7). بحار الأنوار، همان.

(8). الطبقات الکبرى، ابن سعد، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1410 هـ ق، الطبعة الأولى، ج 8، ص 18.

(9). الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، أحمد بن محمد بن علی بن حجر الهيتمی، المحقق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، مؤسسة الرسالة، لبنان، 1417 هـ ق / 1997 م، الطبعة الأولى، ج 2، ص 471.

(10). بحارالانوار، همان، ج ‏43، ص 124.

(11). تذكرة الخواص، ابن جوزی، منشورات الشريف الرضى، قم، 1418 هـ ق‏، چاپ اوّل، ص 306.

(12). صحيفة الإمام الرضا(ع‏)، على بن موسى(ع‏)، محقق / مصحح: نجف، محمد مهدى‏، كنگره جهانى امام رضا(ع)، مشهد، 1406 هـ ق‏، چاپ اول‏، ص 94.

(13). زهرا(س) برترين بانوى جهان، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، بی تا، چاپ اول، ص 37.

(14). أعیان الشیعة، امین، سید محسن، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406 هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 313.

(15). الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء، انصاری، اسماعیل، انتشارات دلیل ما، قم، 1428 هـ ق، چاپ اول، ج ‌4، ص 21.

(16). الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، ابن عبد البر، دار الجیل، بیروت، 1412 هـ ق/ 1992 م، الطبعة الأولى، ج 4، ص 1893.

(17). الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، همان؛ الغدیر، امينى، شيخ عبدالحسين، دارالكتب الاسلامية، تهران، 1366 هـ ش، چاپ دوم، ‏ج 3، ص 20.

(18). ر.ک: بحارالانوار، همان، ج ‏43، ص 112 - 119.

(19). زهرا(س) برترين بانوى جهان، همان، ص 39.

(20). احقاق الحق، تسترى، قاضى نور اللَّه، انتشارات مكتبة اسلاميه، تهران، 1418 هـ ق، چاپ اول، ج 10، ص 358.

(21). اخبار الدول، ابن ظافر الأزدی، عالم الکتب، بیروت، بی تا، الطبعة الأولی، ص 88.

(22). زهرا(س) برترين بانوى جهان، همان، ص 40.

(23). همان، ص 41.

(24). بحارالانوار، همان، ج ‏43، ص 95.

(25). همان، ج 43، ص 142.

(26). ر.ک: زهرا(س) برترين بانوى جهان، همان، ص 42-45.

TarikheEnteshar: « 1399/04/31 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 11704