ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال نهم - شماره هشتاد و هفتم - فروردین 1402)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال نهم - شماره هشتاد و هفتم - فروردین 1402)

طلیعه سخن

دین مولّفه ای است استدلالی و برهانی که در تنها در صورت ارضای قلوب و اقناع عقلی موثّر خواهد بود، در این بین تکرار در دین و تقلیل آن به هیجانات دینی و شعارهای ایدئو لوژیک(دین مناسکی)، فارغ از عقلانیت دینی و اقناع و استدلال، بی معنایی را رقم خواهد زد.

باید اذعان نمود رسانه بهترین تکنولوژی برای خدمت به دین و بسط و گسترش فرهنگ دینی است، اما متأسفانه دین در رسانه های ایران به شدت تکراری، روتین و مناسکی است و عوام گرایی دینی عرصه را بر جامعۀ نخبگانی از جمله نخبگان حوزه و دانشگاه به شدت تنگ کرده است.

از جمله آسیب های رسانه ملی در انتقال معارف دینی به ویژه در ماه مبارک رمضان غفلت از تناسب بین پیام و رسانه است که در قالب خام گرایی در انتقال معارف مذهبی چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ فرم خودنمایی می کند؛ فقدان خلاقیت های محتوایی و فرمی و ضعف در بازتولید برنامه های معارفی در قالب فرآورده های تلویزیونی، بر بحران تلویزیون زدگی افزوده است.

عجز و ناتوانی و ناکارآمدی متولیان فرهنگی و هنری کشور در تبیین مباحث وجود شناختی عالی ترین مباحث عرفانی هم چون برزخ، چشم برزخی و.. دیگر مباحث از این دست در قالب شعبده بازی و جادو و خواب از یک سو و ترسیم دین مارکسیستی در قالب شخصیت های داستانی فقیر و غنی و ارائه چهره سیاه و سفید از آنها در برخی تولیدات نمایشی ماه رمضان، هم چنین عدم استفاده تخصصی صداوسیما از برخی روحانیون در برنامه های مذهبی با عنوان کارشناس مذهبی که از تخصص های لازم در زمینه های دینی و رسانه ای برخوردارنیستند همه و همه آسیبی است که دود آن به چشم حوزه، دانشگاه و مردم می رود و اینچنین رسانه ملی از بعد نرم افزاری به ابتذال کشیده می شود.

قدم نخست بازگشت به دین کلامی، اقناعی و ارتباطی است؛ یعنی عرفان باید به فلسفه تبدیل شود تا از تجمیع آن حکمت به وجود آید؛ چرا که اتّکای عرفان به اومانیسم عرفانی و خداگرایی انسان، به شرک منتهی شود و در عمل شیطان پرستی ترویج می شود.

از سوی دیگر فلسفه با اومانیسم فلسفی دکارت و شعار (می اندیشم پس هستم) عقل فعال و فیض خدایی که از وجود خدا در انسان سرچشمه می گیرد به سوژه محوری و ذهن فاعلی و عقل خودبنیاد تبدیل می شود و اینچنین شرک زایی و خودپرستی در جامعه گسترش می یابد.

اسلام مکتب صیرورتی و زمان محور است، یعنی تجلّی خدا در زمان محقق می شود و مکان تابع زمان است، حال هر چه بیشتر به خدا نزدیک شویم یقیناً زمان بسط(ملکوتی) خواهد یافت و هر چه از خدا دور شویم زمان منقبض(ناسوتی) خواهد شد، در این بین ماه رمضان، ماه مبارک(زیادت داشتن) و پدیده ای زمانی است.

سیرو سلوک پس از شروع صیرورت در ماه رجب (ماه امام علی(علیه السلام)) سپس ماه شعبان(ماه انسان کامل، پیامبر(صلی الله علیه و آله)) در ماه رمضان(ماه خدا) در سایۀ معرفت به مقام «رب» (اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ) کامل می شود.

صیرورت رمضانی انسان را از شرک و شک دکارتی(شک می کنم پس هستم) و واقعیت گرایی هگلی می رهاند و به سوی حقیقت رهنمون می سازد؛ در این سیرو سلوک، نزول قرآن بر انسان کامل برای تکمیل صیرورت و بازگشت انسان به خدا محقق می شود و این بسط زمانی در شب قدر مقدمه ای خواهد بود برای بسط مکانی حج و ملاقات با خدا، بدین معنی که تقدیر حج از خداوند درخواست می شود: « اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ» و اینچنین انسان با روز عرفه و دعای عرفه به حقیقت هدایت خواهد شد.

ماه رمضان توسط رب پرورش یافته است؛«لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» یعنی بسط یافتگی به لحاظ زمان که اوج آن شب قدر است؛ نزول قرآن در اوج پرورش زمان یعنی شب قدر است لذا قرائت و تلاوت قرآن و اعمال نیک انسان را ملکوتی می سازد چرا که زمان انسان در آن ماه مبارک بسط یافته است.

شاخصۀ اصلی ورود به ماه مبارک رمضان پرهیز و تقواست که اوج آن در قواعد شرعی و فقه در قالب احکام پنجگانه تکلیفی (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) تجلی می یابد؛ تقوا به معنی دیگر تهی شدن از خود و خود را ندیدن و فضیلت ایثار است که حقیقت عملی اخلاص است و در دو بُعد فردی و اجتماعی محقق می شود.

تقوا وجه عملی توحید به شمار می آید: «أَخْلِصْنِي بِخَالِصَةِ تَوْحِيدِكَ» و در نهایت به حکمت می رسد، که بسط یافتگی زمان در رمضان در قالب وجه نظری توحید و وجه عملی اخلاص در همدلی و هم یاری به منصۀ ظهور می رسد؛ فهم گرسنگان و دعا برای آنها و هم یاری در قالب اطعام و افطاری داد مصداق حقیقی این مسأله است.

حکمت بُعد معرفتی حکومت است که بر فطرت و عقل عملی(جمهوریت) بنا می شود؛ ماه مبارک رمضان بنیان عملی حکمت و حکومت است؛ همانگونه که اعلام آغاز و پایان ماه مبارک رمضان در شئونات حکومت است و رهبر مسلمانان از باب حفظ نظم اجتماعی مسئولیت اعلام زمان وقوع مناسک های اجتماعی را برعهده دارد.

از سوی دیگرمقولۀ حکمت بر مدار مردم محوری تواضع، خلوص و توحید را جاری می سازد و اینچنین جامعۀ فاضله ایجاد می شود.

حکمت منطبق بر قدر و تقدیر است؛ عرفان منهای حکمت به انحطاط و انحراف می انجاد و فلسفه فاقد حکمت (فلسفه تحلیلی) جدل را نهادینه می سازد. عرفان متکی بر قضاست و تکیه فلسفه بر قدر،حال آنکه اتکای حکمت بر قضاست با توجه به قدر، در نتیجه تجمیع میان عرفان و فلسفه در چارچوب حکمت صلح و صلاح و سلامت را ایجاد می کند: (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ).

پیام ها و بیانیه ها

پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته)
به گردهمایی رؤسا و مدیران دانشگاه آزاد اسلامی با موضوع مهدویت

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدا لازم است از همه مسئولان و دست اندرکاران و شرکت کنندگان در این مراسم مبارک که به نام امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف مزین گردیده است تقدیر و تشکر نمایم و برای همه کسانی که در راه تعظیم شعایر الهی و به خصوص ترویج اندیشه مهدوی تلاش میکنند آرزوی توفیق کنم.

بیتردید دلهای مشتاقان حضرت بقیة الله الاعظم ارواحناه فداه در این روزها و در آستانه نیمه شعبان، انس و همراهی بیشتری با یاد و نام آن حضرت برقرار نموده و برای ظهور این موعود آماده میشوند؛ اینجانب نیز به چند نکته در این باره اشاره میکنم.

١. نیازمندی انسان به منجی الهی در این دوران معنای جدید و ضرورت بیشتری یافته است، جهان متلاطم و رنجها و دردهای متراکم، قدرت روزافزون ظالمان و بیرحمی انسانها نسبت به همنوعان خود در جنگها و تحریمها همگی گواه بر این مطلبند که میباید زمام امور بشر در دست رهبر معصوم الهی باشد و او هدایت انسان را بر عهده گیرد تا بشر را به ساحل امن و آرام رهنمون سازد و عدالت و سعادت را برای او به ارمغان آورد.ـ

٢. تجربه نشان داده که نظام نوین زندگی پاسخگوی نیازهای انسان نیست بلكه بايد طرحی نو در جهانی نو پیاده شود و اين تحول و نوسازى نیازمند یک جهش و انقلاب است. انقلابى عظيم و فوق العاده وسيع كه امواج آن‏ سراسر عالم هستى را بپوشاند.ی

٣. بی تردید سرنوشت بشر پس از ظهور امام عادل بسیار بهتر خواهد بود. پردههاى غفلت كنار رفته، عقلها بيدار شده و برای پذیرش حکومت الهی مهیا گردیده است.ـ

٤. آنان که به سعادت بشر میاندیشند و به دنبال اصلاح امور انسان هستند در لزوم منجی تردید ندارند؛ لکن آشنا کردن مردم جهان با این حرکت و منجی موعود که رهبری این حرکت را بر عهده دارد نیز ضروری است. این کار هم مدعیان دروغین را برملا کرده و ناکام میسازد و هم انگیزه و شوق را در دلهای منتظران واقعی ظهور بیشتر میکند.ـ

٥. کتب، مقالات و همایشها و فعالیتهای علمی، تبلیغی در راستای تبیین و نشر این هدف متعالی، تلاشی مهم و ضروری است. لازم است مراکز علمی، تبلیغی و فرهنگی به این امر اهتمام ورزند و گامهای مفیدی رادر این باره بردارند.

اینجانب بار دیگر از همه کسانی که در برپایی این مراسم تلاش کردهاند تقدیر و تشکر مینمایم و از خداوند تعجیل در ظهور آن حضرت، گسترش عدل و داد در گیتی، سربلندی کشور اسلامی و توفیقات روزافزون شما را خواستارم.

پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته)
در پی درگذشت متعلقه ی حضرت آیت الله شهید مطهری( ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

إنا لله وإنا إلیه راجعون

خبر درگذشت متعلقه ی حضرت آیت الله شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه موجب تأثر گردید.

سالها همراهی با آن فیلسوف مجاهد و صبر و بردباری پس از شهادت وی، کارنامهای پربار برای این همسر وفادار و مادر آگاه، رقم زد که اجر آن نزد خداوند متعال محفوظ می باشد.

اینجانب فقدان این بانوی مؤمنه و صالحه را به بیت مکرم ایشان خصوصاً فرزندان و دامادهای گرامی و عموم وابستگان تسلیت عرض نموده، علوّ درجات برای آن مرحومه و همسر بزرگوارشان و صبر و اجر برای بازماندگان را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم.

سخنرانی ها

حضور امام معصوم علیه السلام مایهی حیات معنوی جامعه است

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم عمامه گذاری جمعی از طلاب حوزه های علمیه، با اشاره به آیهی (قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ)، فرمودند: زمین از دو لایهی نفوذپذیر و نفوذناپذیر تشکیل شده که آبهای سطحی از لایههای نفوذپذیر زمین گذر کرده و در سطح نفوذناپذیر باقی میماند و تشکیل منابع آبی زیرزمینی را میدهد که اگر این لایههای سخت و نفوذناپذیر نبود، امکان دسترسی بشر به آبهای زیرزمینی وجود نداشت.

ایشان به بعضی از تفسیرهای پیرامون این آیه که وجود امام معصوم علیه السلام را به ماء معین تشبیه نموده، افزودند: همچنان که آب، مایهی حیات مادّی و زندگی تمامی موجودات است، حضور امام معصوم علیه السلام نیز مایهی حیات معنوی جامعه است.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به طلابی که مفتخر به لباس روحانیت شدند، فرمودند: از امروز شما شخصیت جدیدی پیدا کردهاید که لازمهی آن، مسئولیتهای جدید در برابر خانواده، بستگان و مردم است که باید نسبت به آن متعهد باشید.

ایشان افزودند: باید مطابق با آنچه مقتضای سربازی امام زمان علیه السلام است، عمل نمایید. رفتار، گفتار و کردار شما باید متناسب با شخصیت جدیدتان باشد و از خداوند بخواهید که شما را در این امر موفق بدارد.

گزارش تصویری

گزارش تصویری مراسم جشن میلاد با سعادت امام حسین، امام سجاد و حضرت ابالفضل علیهم السلام و عمامه گذاری تعدادی از طلاب

گزارش تصویری مراسم جشن میلاد با سعادت یگانه منجی عالم بشریت قائم آل محمد علیهم السلام و عمامه گذاری تعدادی از طلاب

تصویرسازی

یادداشت

١

حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه اهل سنت
از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظله)

بر خلاف آنچه بعضی از ناآگاهان تصور می کنند اعتقاد به قيام مهدی عليه السلام و حکومت جهانی او مخصوص شيعه و پيروان مکتب اهل بيت عليهم السلام نيست؛ بلکه تمام فرق اسلامی بدون استثناء ظهور مردی از دودمان پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم را در آخر الزمان به نام‏ «مهدی» که دنيا را پر از عدل و داد می کند پذيرفته ‏اند و روايات آن را در کتب خود از پيامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل کرده‏ اند.

تواتُر احادیث مهدویت در میان اهل سنت

احاديث در زمينه اين‏که حکومت جهانی توأم با صلح و عدالت به وسيله فردی از خاندان پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به نام‏ «مهدی» تحقّق می يابد در منابع حديث «شيعه» و «اهل سنّت» به قدری زياد است که از حدّ «تواتر» نيز می گذرد.

دانشمندان بزرگ اهل تسنّن‏ مانند بخاری و مسلم و ابی داود ترمذی که همه آن ها پيش از تولّد امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و يا اندکی پس از تولّد وی در گذشته ‏اند، احاديث مربوط به حضرت را در صحاح و سنن خود آورده و گروهی از آنان کتاب‏ های مستقلّی پيرامون آن حضرت نوشته‏ اند و کمتر موضوعی مانند آن، اين همه احاديث و روايات پيرامون آن وارد شده است.

شوکانی از علمای معروف اهل سنت در کتابی که پيرامون تواتر احاديث مربوط به مهدی عليه السلام و خروج دجال و بازگشت مسيح نوشته، بعد از بحث مشروحی در زمينه تواتر احاديث مربوط به مهدی علیه السلام می نويسد: «هذا يَکفی لِمَنْ کانَ عِنْدَهُ ذَرَّةٌ مِنَ الإيمانِ وَ قَلَيلٌ مِنْ انْصافٍ؛ آنچه گفته شده برای کسانی که يک ذره ايمان و يک جو انصاف دارند کافی است»!

حتّی ابن خلدون که معروف به مخالفت با احاديث مهدی عليه السلام است نيز شهرت اين احاديث را در ميان همه دانشمندان اسلام نتوانسته است انکار کند.

بشارت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم به حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف

احمد حنبل از ائمّه چهارگانه اهل سنّت در کتاب مسند خود از ابوسعيد خدری نقل می کند که پيامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی تَمْتَلِئَ الْأَرْضُ ظُلْمًا وَعُدْوَانًا، قَالَ: ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي - أَوْ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي - مَنْ يَمْلَؤُهَا قِسْطًا وَعَدْلًا، کمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَعُدْوَانًا؛ قيامت برپا نمی شود تا آن زمانی که زمين پر از ظلم و ستم گردد؛ سپس مردی از عترت - يا اهل بيت من - قيام می کند و زمين را پر از قسط و عدل می سازد آن گونه که ظلم و ستم آن را پرکرده بود».

همين معنی را حافظ ابوداود سجستانی در کتاب سنن خود با مختصر تفاوتی نقل کرده است.

ترمذی محدّث معروف به سند صحيح - طبق تصريح منصور علی ناصف در التّاج - از عبداللَّه از پيامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل می کند که فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا الّا يومٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلِک الْيَوْمَ حَتّی يَبْعَثَ رَجُلًا مِنّی اوْ مِنْ اهْلِ بَيْتی يَواطِئُ اسْمُهُ اسْمی وَ اسْمُ ابيهِ اسْمَ ابی يَمْلُا الارْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا کما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً؛ اگر باقی نماند از عمر دنيا مگر يک، خداوند آن يک روز را چنان طولانی می کند که مبعوث کند مردی را از من يا از اهل بيت من که اسم او اسم من، و اسم پدرش، اسم پدر من است‏ زمين را پر از عدل و داد می کند آن گونه که از ظلم و ستم پر شده است».

و نيز در صحيح «ابی داود» از امّ سلمه نقل شده است که می گويد: من از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم شنيدم چنين می فرمود: «الْمَهْدی مِنْ عِتْرَتی مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ؛ مهدی علیه السلام از خاندان من است از فرزندان فاطمه سلام الله علیها».

حاکم نيشابوری در مستدرک، حديث مشروح ‏تری در اين زمينه از ابوسعيد خدری از پيامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل می کند که فرمود: «يَنْزِلُ بِامَّتی فی آخِرِ الزِّمانِ بَلاءٌ شَديد مِنْ سُلْطانِهِمْ، لَمْ يُسْمَعْ بَلاءٌ اشَدُّ مِنْهُ، حَتّی تَضيقَ عَنْهُمُ الارْضُ الرَّحْبَةُ، وَ حَتّی يَمْلُا الارْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً، لايَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَأً يَلْتَجِا الَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ رَجُلًا مِنْ عِتْرَتی، فَيَمْلَأُ الارْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا کما مُلِئَتْ طُلْماً وَ جَوْراً، يَرْضی عَنْهُ ساکنُ السَّماءِ وَ ساکنُ الارْضِ، لاتَدَّخِرُ الارْضُ مِنْ بَذْرِها شَيْئاً الّا اخْرَجَتْهُ، وَلَا السَّماءُ مِنْ قَطْرِها شَيْئاً الّا صَبَّهُ الَّهُ عَلَيْهِمْ مِدْراراً؛ در آخر زمان بلای شديدی بر امّت من از سوی سلطان آن ها وارد می شود؛ بلايی که شديد تر از آن شنيده نشده! تا آنجا که زمين وسيع و گسترده، بر آن ها تنگ می شود، و تا آنجا که زمين پر از جور و ظلم می گردد؛ و مؤمن پناه‏گاهی برای پناه جستن به آن از ظلم نمی يابد در اين هنگام خداوند متعال مردی از عترتم را مبعوث می کند که زمين را پر از عدل و داد کند؛ آن گونه که از ظلم و ستم پر شده بود.

ساکنان آسمان (فرشتگان) از او خشنود می شوند؛ و همچنين ساکنان زمين، زمين تمام بذرهای خود را بيرون می فرستد و بارور می شود؛ و آسمان تمام دانه‏ های باران را بر آن ها فرو می بارد (و همه جا را سيراب و پربرکت می کند)».

حکومت صالحان در زمین

شک نيست که بندگان صالح خدا ممکن است بخشی از حکومت روی زمين را در اخيتار بگيرند، همانگونه که در عصر رسول اللَّه صلّی الله علیه وآله وسلّم و بعضی از اعصار ديگر واقع شد، ولی قرار گرفتن حکومت تمام روی زمين در اختيار صالحان تنها در عصر مهدی عليه السلام صورت می گيرد، و روايات فراوانی که از طرق اهل سنت در اين زمينه رسيده‏ است در سر حد تواتر است.

شيخ منصور علی ناصف نويسنده کتاب «التاج الجامع للاصول» کتابی که اصول پنجگانه معروف اهل سنت در آن گردآوری شده و تقريظ های مهمی از علمای الازهر بر آن نوشته‏ اند، در کتاب مزبور چنين آورده است: «اشْتَهَرَ بَيْنَ الْعُلَماءِ سَلَفاً وَ خَلَفاً انَّهُ فی آخِرِ الزَّمانِ لابُدَّ مِنْ ظهورِ رَجُلٍ مِنْ اهْلِ الْبَيْتِ مُسَّمَی الْمَهْدی يَسْتَوْلی عَلی الْممالِک الاسْلاميَّةِ وَ يَتَّبِعُهُ الْمُسْلِمُونَ وَ يَعْدِلُ بَيْنَهُمْ وَ يُؤيِّدُ الدِّينَ؛ در ميان همه دنشمندان امروز و گذشته مشهور است که در آخر الزمان به طور يقين مردی از اهل بيت عليهم السلام ظاهر می شود که بر تمام کشورهای اسلامی مسلط می گردد؛ و همه مسلمانان از او پيروی می کنند و در ميان آن ها عدالت را اجرا می نمايد و دين را تقويت می کند».

سپس می افزايد: «وَ قَدْ رَوی احاديثَ الْمَهدی جَماعَةٌ مِنْ خيارِ الصِّحابَة، وَ اخْرَجَها اکابِرُ الُمحَدّثين: کابی داود، و ترمذی، و ابن ماجة، و الطبرانی، و ابی يعلی و البزار و الامام احمد والحاکم(رض)؛ احاديث مهدی عليه السلام را گروهی از اصحاب خوب پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل کرده و بزرگان اهل بيت عليهم السلام مانند ابوداود و ترمذی و ابن ماجه و طبرانی و ابويُعلی و البزاز و امام احمد و حاکم(رض) درکتاب های خود آورده ‏اند».

عدالت گستری حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف

محمد شبلنجی از دانشمندان معروف مصری در کتاب «نورالابصار» می گويد: «تَواتَرت الأخبارُ عَنِ النَّبِی صلّی الله علیه وآله وسلّم عَلی انَّ المَهدی مِنْ اهْلِ بَيْتِهِ وَ انَّه يَمْلأُ الارضَ عَدلًا؛ اخبار متواتری از پيامبر  صلّی الله علیه وآله وسلّم به ما رسيده است که مهدی عليه السلام از خاندان او است و تمام روی زمين را پر از عدالت می کند».

و نيز در کتاب ينابيع المودة «شيخ سليمان قندوزی» به نقل از «کتاب مناقب» حديث ديگری است که امامان دوازده‏گانه را با اسم و القاب بيان کرده، و در مورد حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف اشاره به غيبت و سپس قيام او، و پر کردن صفحه زمين از عدل و داد، آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد، می کند.

سخن آخر: (پاسخ جالب توجه مرکز مهم وهابیت)

گفتنی است کتاب ‏های فراوانی در اين زمينه به وسيله دانشمندان اهل سنّت نگاشته شده که روايات آن متواتر و قطعی است و همه محققان اسلامی صرف نظر از مذهب خاص خود آن را پذيرفته ‏اند. تنها عده محدودی مانند ابن خلدون و احمد امين مصری در صدور اين روايات از پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم ترديد کرده ‏اند؛ و قرائنی در دست داريم که انگيزه آن ها از اين کار ضعف روايات نبوده بلکه شايد فکر می کردند که روايات مربوط به قيام مهدی عليه السلام مشتمل بر خارق عاداتی است که به سادگی نمی توانند آن را باور کنند.

اين در حالی است که متعصب‏ ترين‏ فرق‏ اسلامی  يعنی‏ وهابی‏ها نيز آن را پذيرفته، و به متواتر بودن احاديث آن اعتراف کرده‏ اند. تا آنجا که در رساله ‏ای که از طرف‏ «رابطة العالم اسلامی»، از بزرگ‏ترين مراکز دينی اهل حجاز، در پاسخ سؤالی که از آن ها درباره ظهور حضرت مهدی عليه السلام شده بود چنين می خوانيم: «او آخرين خلفای راشدين دوازده‏گانه است که پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در احاديث صحاح از آن خبر داد، و احاديث مهدی از بسياری از صحابه از پيامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم  نقل شده است».

سپس بعد از ذکر نام «بيست نفر از صحابه» که احاديثِ مهدی عليه السلام را از پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل کرده‏ اند، چنين ادامه می دهد: «غير از آن ها نيز گروه بسيار ديگری احاديث را نقل کرده‏ اند ... بعضی از دانشمندان اهل سنّت کتب خاصّی پيرامون اخبار مهدی نوشته ‏اند از جمله ابونعيم اصفهانی، ابن‏حجر هيثمی و شوکانی و ادريس مغربی و ابوالعبّاس ابن عبدالمؤمن هستند». سپس می افزايد: «گروهی از بزرگان گذشته و امروز از علمای اهل سنّت تصريح به متواتر بودن اخبار مهدی کرده ‏اند».

در ادامه بعد از ذکر نام گروهی از آنان گفتار خود را با اين عبارت پايان می دهد: «جمعی از حفاظ و محدثين صريحاً گفته ‏اند که احاديث مهدی هم از نوع حديث صحيح است و هم از نوع حديث حسن و مجموع آن قطعاً متواتر است، و اعتقاد به قيام مهدی واجب می باشد و اين از عقايد مسلّم اهل سنّت و جماعت است و هيچ کس جز افراد جاهل و بدعت‏گذار آن را انکار نمی کند».،

یادداشت

٢

مولّفه های صلح مهدوی
از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دام ظله)

افراد لجوج و عنودى اصرار دارند از اسلام یک چهره خشن و جنگ طلب معرّفى کنند. برخی افراد در نوشته و گفته ها چنان منعکس می کنند که وقتی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کرد، جامعه بشری را به عقب برمی گرداند و همه این اختراعات و اکتشافات بی اثر می شود؛ در این رویکرد حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف مظهر خشونت معرفی می شود؛ این افراد می گویند حضرت آنقدر می کشد که خون زمین را فرا می گیرد و به رکاب حضرت می رسد.

در پاسخ‏ به این شبهه توجّه به نکات دقیقى لازم است که توجّه به آن، اشکال را برطرف می کند:

صلح؛ اصل نخستین

در همه جا اصل نخستین، صلح‏ و صفا و دوستى و سازش است، و نزاع و کشمکش و جدایى بر خلاف طبع سلیم انسان و زندگى آرام بخش او است؛ لذا اصل و اساس بر صلح، و جنگ بر خلاف اصل و یک استثنا است. در نتیجه هرکارى که کمک به بر هم زدن صلح و آرامش کند یک عمل شیطانى است؛ زیرا جنگ آتش سوزانى است که تمام نیروهاى مادّى و معنوى، انسانى و غیر انسانى را در کام خود فرو می برد، و خاکستر می کند.

دعوت برای صلح

اسلام آیین سلامت است. و در همه جا دعوت به محبّت و دوستى و همزیستى مسالمت آمیز می کند و از خشونت و عداوت و کینه‏توزى بر حذر می دارد: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! همگى در صلح‏ و آشتى در آیید».

«سلم» و «سَلم» هر دو به معنی  «صلح» است و از مادّه سلامت گرفته شده، و یکى از نام هاى خدا «سلام» است؛ چرا که ذات پاکش منبع صلح و ارامش و سلامت است. اساساً اسلام را از آن رو اسلام نامیده‏اند؛ که مایه صلح و سلامت در دنیا و آخرت است و حالت تسلیم و صلح و صفا دارد. سلامى هم که مسلمانان به یکدیگر می کنند پیام صلح و دوستى است.

از سوی دیگر واژه‏ «کافة» (همگى) نشان می دهد؛ که هیچ گونه استثنایى در قانون صلح نیست؛ و جنگ بر خلاف تعلیمات اسلام و قرآن است و جز به شکل تحمیلى تصوّر نمی شود.

احیای سنت نبوی

حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف براساس مسیر و برنامه رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم  عمل می کنند و مظهر عطوفت، رحمت، محبت و مصداق «رحمت للعالمین» هستند.

یامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلم سیزده سال قبل از هجرت به مدینه، در مکه مکرمه بسیار آزار دید، به گونه‏اى که مکه یادآور آلام و مصیبتها و نامردمیها و مشکلات و گرفتاریهاى فراوانى براى آن حضرت بود؛ چرا که سرسخت‏ ترین دشمنان آن حضرت در مکه بودند؛ ولى هنگامى که سپاه اسلام مکه را فتح کرد و پیامبر(ص) بر آن دشمنان لجوج و عنود، که منشأ تمام مصیبتها و مشکلات بودند پیروز شد، با یک جمله زیبا همه آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى قرار داد و خطاب به آنها فرمود :«اذْهَبُوا انْتُمُ الطُّلَقاء؛ تمام شما آزادید، به هر کجا مایلید بروید!».

حتّى وقتى خبر دادند که یکى از سربازان اسلام پرچمى به دست گرفته، و شعار انتقام جویى سر می دهد، حضرت ناراحت شد، و پرچم را از دست آن سرباز گرفت و به جاى شعار انتقام، شعار صلح‏ و دوستى سرداد: «الْیوْمَ یوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛ امروز روز رحمت و محبّت است!».

به سوی صلح توحیدی

یکى از برنامه هاى اساسى آن مصلح و انقلابى بزرگ، توحید صفوف در سایه توحید مذهب است. ولى نباید تردید به خود راه داد که این توحید نه ممکن است اجبارى باشد؛ و نه اگر امکان اجبار در آن بود، منطقى بود اجبارى شود. مذهب با قلب و روح آدمى سر و کار دارد و می دانیم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بیرون است؛ و دست کسى به حریم آن دراز نمی شود. به علاوه، روش و سنّت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم - چنانکه قرآن هم گواهى می دهد - بر اجبار نبوده که: «لَا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ؛ در قبول دین، اکراهی نیست».

در حقیقت آن حضرت در پی ساختن جامعه‏اى توحیدى بر اساس آراستگى به ارزش هاى انسانى است که جامعه را به‏سوى هدف تکاملى خود سوق می دهد و محیطى امن و امان، آکنده از صلح‏ و صفا و آباد و آزاد به وجود می آید.

ولى با این همه نمی توان گفت که اقلّیت هاى کوچکى از پیروان ادیان آسمانى دیگر مطلقاً وجود نخواهد داشت چرا که انسان داراى آزادى اراده است و اجبارى در چنین نظام حکومتى در کار نیست؛ و امکان دارد افرادى بر اثر اشتباه یا تعصّب بر عقیده پیشین باقى بمانند، هر چند اکثریت گرایش به نظام توحیدى اسلام خواهند کرد، و این یک امر طبیعى است. ولى به هر حال، اگر چنین اقلّیتى هم وجود داشته باشد، به صورت یک اقلّیت سالم و با حفظ شرایط «اهل ذمّه» مورد حمایت آن حکومت اسلامى خواهند بود.

صلح پایدار در سایه ی خودآگاهی

فشار جنگ ها، فشار مظالم و بیدادگری ها، فشار تبعیض ها و بی عدالتی ها، توأم با ناکامى و سرخوردگى انسان ها از قوانین فعلى واکنش شدید خواست هاى واپس‏زده انسانى، در پرتو آگاهى روزافزون ملّت ها را رقم خواهد زد.

قرائن موجود نشان می دهد که سرانجام جهان، صلح است نه تباهى و نابودى نسل بشر؛ در این بین گسترش آمادگی هاى روحى فرهنگى و اجتماعى زمینه ساز تحقّق یافتن‏ «صلح و عدالت جهانى» است.

در واقع یک «تشنگى عمومى» نسبت به «آب حیات صلح» همگان را فرا گرفته، و به راستى توده‏ هاى مردم جهان آن را به عنوان پایه اصلى براى پیشبرد همه برنامه‏ ها می طلبند.

لذا در عصر ظهور به سبب خودآگاهی، مسأله «نژاد» یا «مناطق مختلف جغرافیائى» مسئله قابل توجّهى در زندگى بشر نیست. و مرزهاى ساختگى نمی تواند انسان ها را از هم دور سازد. و دنیا عملًا به یک کشور «جهان وطنى» تبدیل می شود.

اخلاق و نقش آن در صلح

اخلاق فردى و اجتماعى سبب نجات بشر از مشکلات و پیشرفت‏ در همه کارها و صفا و صمیمیت همه گروه ها و صلح‏ و امنیت در جامعه بشرى است. بی شک اگر بنا هست جهان به سوى «عدل» و «صلح» و «برادرى» گام بردارد، اجراى این اصول بدون استمداد از اصول معنوى و ارزش  هاى اصیل انسانى ممکن نیست.

لذا در عصر آن مصلح بزرگ جهان زنده کردن روح «خودآگاهى» و «خودیارى» عمومى از طریق آموزش و تربیت صحیح اثر عمیقى در مبارزه با فساد و تجاوز و انحرافات اجتماعى و اخلاقى و در نتیجه هدایت انسان‏ ها، تقویت نفوس، برقرارى عدالت و فراهم آوردن صلح‏ و سازش دارد.

از سوی دیگر اجراى عدالت اجتماعى و تقسیم عادلانه ثروت، ریشه بسیارى از مفاسد اجتماعى که از تنازع و کشمکش بر سر اندوختن ثروت ها و استثمار طبقات ضعیف، و حیله و تزویر، و انواع تقلّب ها، و دروغ و خیانت و جنایت به خاطر در آمد بیشتر از هر راه با هر وسیله، سرچشمه می گیرد، بر چیده می شود؛ با از میان رفتن ریشه اصلى، شاخ و برگ ها خود به خود می خشکد.

صلح سازی ایمان محور

شرط برخوردارى از نعمت امنیت و صلح؛ ورود همه به منطقه امن‏ «ایمان و خداپرستى و حق‏طلبى» است؛ در این منطقه است که هرکس باید منافع دیگرى را همچون منافع خود بشمارد و آنچه را براى خود می پسندد، براى دیگران هم بپسندد و آنچه را تنفر دارد براى دیگران نیز نخواهد و در این‏جا است که گذشت و ایثار براى خدا و در راه او درخشندگى خاصى داشته و از بارزترین صفات انسانى محسوب می گردد.

سخن آخر: (مهدی موعود؛ امام صلح)

با این تفاسیر می توان دریافت حکومت موعود جهانی نه برای جنگ‏ طلبى بلکه‏ در خدمت پایان دادن به مسابقه کمرشکن تسلیحاتى؛ براى پایان دادن به کشمکش هاى روزافزون قدرت هاى بزرگ؛ براى کنار زدن دنیا از لب پرتگاه جنگ و برچیدن مرزهاى ساختگى و دردسرساز به‏عنوان یک «ضرورت» و «یک واقعیت اجتناب‏ناپذیر» است؛ جهانی که در آن نه از مسابقه کمرشکن تسلیحاتی  خبرى باشد؛ و نه از اینهمه کشمکش هاى خسته‏کننده و پیکارهاى خونین و استعمار و استبداد و ظلم و فساد و خفقان. و این بارقه دیگرى است از آینده روشنى که جامعه جهانى در پیش دارد.

معرفی کتاب

سیری در کتاب
«احکام ویژه ٦٠٠ مساله مورد نیاز»

یکی از دغدغه های انسان عاقل آن است که راه و رسم زندگی و روش مواجه با موضوعات مختلف را از کارشناسان امر سوال نماید و یا با تحقیق به روش مطلوب دست پیدا نماید.

هدف اصلی انسان رسیدن به سعادت است و راه سعادت مانند تمام راه های دیگر نیازمند راهنما است و طبیعتاً راهنما باید از منبع اطلاعاتی کاملی برخوردار باشد. ما معتقدیم که خداوند حکیم انسان را خلق نمود و راه و رسم زندگی جاودان و سعادتمندانه را به وسیله فرستادگانش برای او روشن ساخت.

بشریّت همیشه مُحتاج تعالیم حَقّه الهی بوده، تا بتواند به آرامش برسد و مسیر تکامل را طی نماید و امروز پیمودن این راه فقط در پرتو فقه شیعی و عملکردن به اوامر الهی در قرآن و بیانات پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام و عالمان و فقیهانِ واجد شرایط ممکن است؛ زیرا فقه جعفری مجموعه قوانین عملی اسلام است که فقها از کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله استنباط و تدوین کرده و در رساله ها و کتاب های فقهی به صورت گسترده بیان کرده و در اختیار مسلمانان گذاشته اند.

از سوی دیگر از نظر همۀ مسلمانان، احکام فقهی و مراجعه به علمای متخصص دینی جایگاه ویژه ای در اعتقادات دارد بدین نحو که هر فرد مسلمان در زمینۀ امور دینی و احکام، یا خود باید فقیه و متخصص باشد و یا به متخصصان این امر یعنی فقها و مراجع تقلید، مراجعه و به دستورهای آن ها عمل کند تا از راه حق منحرف نشود، همانطور که بیمار برای بهبودی باید به پزشک مراجعه و طبق نسخۀ او عمل کند؛ از این رهگذر آنان که از پرتو فقاهت دور شدند، در ظلمت دنیا اسیر شیطان و شیطان صفتان گشته، دنیا و آخرت خود را تباه شده دیدند.

در این میان کتاب «احکام ویژه» شامل نظرات فقیه عالیقدر جهان تشیّع آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی) پیرامون ششصد مسئله مورد نیاز است که منطبق بر نیازهای فقهی جامعه اسلامی گزینش شده و با نثری روان و قابل فهم برای عموم افراد، ویرایش گردیده و در اختیار علاقه‍ مندان قرار گرفته است.

احکام ویژه در یک نگاه

کتاب «احکام ویژه؛ ٦٠٠ مساله مورد نیاز» موضوعات گوناگون احکام شرعی رایج، مورد نیاز و روزمره را در بر می گیرد و در زمینه های مختلفی هم چون: مسایل اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، معاملات، مسایل عبادی، آداب و رسوم اسلامی، اهلبیت(علیهم السلام) و مسایل متفرقه شرعی بر طبق فتاوای شرعی آیةالله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی) ارائه شده است.

از جمله حکم شرعی مسایلی مانند: آثار گناهان، توبه و استغفار، غیبت کردن و راه های جبران آن، استخاره و انواع آن، ازدواج و محرمیت، رسانه، فرق و ادیان، مسایل جنسی، ادعیه زیارات معصومین(علیهم السلام)، احکام ارث و وصیت، فلسفه نصف بودن ارث زنان نسبت به مردان، موانع ازدواج، شرایط عقد نکاح، ولایت پدر در عقد ازدواج، احکام متعه، احکام نفقه و مهریه زنان، حقوق و مسئولیت های متقابل زن و شوهر در زندگی مشترک، تعدد زوجات، عصمت پیامبران و امامان(علیهم السلام)، ، مهدویت و انتظار، عزاداری، توسل به معصومین، قوانین بانکی، احکام پزشکی، احکام مربوط به پوشش و حجاب، آرایش و پیرایش زنان و مردان، تقلید و بلوغ شرعی، حقالناس و حقوق والدین، احکام حج و عمره، حدود و دیات و احکام مربوط به خمس و مسایل متفرقه در بخش ها و شاخه های مختلف در این کتاب ذکر شده است.

این گنجینۀ فقهی حاصل تعامل دفتر معظم له با مردم است؛ بدین نحو که با انجام نیازسنجی، تعارفات مرسوم را کنار گذاشته و مستقیم به اصل مطلب پرداخته و سوالات مردم را بهطور اجمال و بدون توضیح اضافه پاسخ داده است.

از آنجایی که بیشترین مقلدان معظم له را جوانان و دانشجویان شامل میشوند، حجم عمده احکام این اثر مربوط به مسایل و مشکلات روز جامعه جوان کشور است.

هم چنین در این اثر ارزشمند سعی شده است تا علاوه بر ذکر حکم شرعی، تکلیف مسایل جانبی آن حکم هم روشن شود.

انگیزۀ تألیف اثر

از مهم ترین دلایل گردآوری كتاب احكام ویژه، دستیابی آسان مردم به مسائل شرعی مورد نیاز و توجه به بیشترین سوالات درباره احکام و مسایل شرعی به ویژه مسائل مربوط به موضوعات روز است که ذهن مردم را به خود مشغول کرده که با مطالعه این كتاب پاسخ بسیاری از سوالات شرعی كه در ذهن است به دست می آید.

گفتنی است ارائۀ گزیده احکام پرکاربرد در این کتاب برآیند رصد چهار میلیون سوال درباره مسایل و احکام شرعی و حاصل سال ها تجربه و بررسی کارشناسانه در مورد نیازهای فقهی جامعه امروز است.

این سوالات از طریق سامانه های ارتباطی به دفتر آیتالله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی) ارسال شده که با توصیه معظم له به دلیل اهمیت و در اولویت بودن سوالات مردم، جمعآوری و تبدیل به کتاب شده اند.

ساختار اصلی کتاب

عناوین اصلی کتاب «احکام ویژه؛ ٦٠٠ مساله مورد نیاز» عبارتند از:

پیشگفتار، اخلاق، استخاره، ادعیه و زیارات، ازدواج و محرمیت، اهل بیت علیهم السلام، پزشکی، پوشش، نگاه و ارتباط، آرایش و پیرایش، تقلید و بلوغ، حجّ و عمره، حدود و دیات، حقّ الناس و حقّ والدین، خمس، خوردنی ها و نوشیدنی ها، خون های سه گانه، رسانه، روزه و اعتکاف، طلاق و عدّه، طهارت و نجاست، عزاداری، علم جفر، جن، روح و خرافات، غسل و وضو، فِرق و ادیان، فلسفه احکام و مباحث کلامی، قرآن، قوانین و بیت المال، مسائل جنسی، مسجد، معاملات و مسائل مربوط به آن، موسیقی و مجالس شادی، نذر، نماز و اذان، ورزش های سالم و ناسالم، وطن و احکام مسافر، وقف، متفرقه و سایر مسائل به ترتیب حروف الفبا.

احکامی درباره روزه

تشخیص ضرر برای روزه : هر که می داند روزه برای او ضرر دارد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست. همچنین اگر یقین ندارد امّا احتمال قابل توجّهی می دهد که روزه برای او ضرر دارد؛ خواه این احتمال از تجربه شخصی حاصل شده باشد یا از گفته طبیب.

تزریق آمپول و سرم در حال روزه: تمام انواع آمپول های دارویی یا تقویتی که به صورت عضلانی تزریق می شوند و همچنین تزریق عضلانی واکسن اشکالی ندارد ولی تزریق آمپول، و سرم های وریدی (که در رگ تزریق می شوند) جایز نیست.

عدم توانایی بر پرداخت کفاره عمد: کسی که قادر بر انجام کفاره عمد نیست هرچند «مُد» که می تواند به فقرا اطعام کند و اگر نتواند باید ١٨ روز روزه بگیرد و اگر نتواند هرچند روز که می تواند به جا آورد و اگر نتواند استغفار کند و همین اندازه که در قلب بگوید: «استغفرالله» کافی است و واجب نیست بعداً که قدرت پیدا کرد کفاره را بدهد.

حكم استفاده از لاك ناخن در وضو و غسل

در غسل باید تمام موانع برطرف شود و در وضو انگشتان دست باید از لاک پاک شود، ولی در انگشتان پا اگر یک انگشت (جز انگشت کوچک) خالی از لاک باشد و بر روی آن مسح بکشند، صحیح است.

جراحی زیبایی

جرّاحی زیبایی : هرگاه آمیخته با حرام یا ضرر مهمّ دیگری نباشد ذاتاً اشکالی ندارد،ولی چنانچه مستلزم حرام (مانند لمس و نظر حرام) باشد، فقط در صورت ضرورت جایز است.

مانع در وضو و غسل

اگر مانع بسيار كوچك باشد (به اندازه يك عدس) وضو و غسل صحيح است و الّا بايد مانع را برطرف كنند و دوباره وضو بگيرند و در غسل همان قسمت را به نيت غسل زير آب بگيرند (نياز به تكرار غسل نيست) و نمازهايى كه در اين مدت خواندهاند را قضا نمايند.

رقص

رقصیدن : فقط رقص زن برای شوهرش جایز است و بقیّه اشکال دارد. البتّه منظور رقص لهوی است، نه هرگونه حرکات منظّم و موزون.

گفتنی است اين اثر نفیس با تحقیق و تنظیم حجه الاسلام وحید علیان نژاد نخستین مرتبه در سال ١٣٩١ه ش در یک جلد، در١٦٠صفحه و در قطع رقعی، از سوی انتشارات امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) به زیور طبع آراسته شده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

معارف اسلامی

وارثان حکومت جهانی، در آخرالزمان از منظر منابع دینی

پرسش :

از دید منابع دینی، اختیار حکومت آخرالزمان در زمین به دست چه کسانی خواهد افتاد؟

پاسخ اجمالی:

به تصريح آيات ١٠٥ و ١٠٦ سوره «انبياء» در نهايت، این «صالحان» هستند که حكومت زمين را در دست ميگيرند. با توجّه اطلاق کلمه «ارض»، این حکمرانی تمام كره زمين و سراسر جهان را شامل مى شود و از آنجا كه اين معنى در گذشته تحقق نيافته، بايد در آينده در انتظار آن بود؛ و اين همان چيزى است كه به عنوان «حكومت جهانى مهدى(عج)» از آن ياد مى كنيم.

پاسخ تفصیلی:

در سوره «انبياء» آيات ١٠٥ و ١٠٦ مى خوانيم: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ * اِنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقُوم عابِدينَ»؛ (در زبور بعد از ذكر [تورات] نوشتيم: بندگان شايسته ام وارث [حكومت] زمين خواهند شد. در اين، پيام روشنى است براى گروه عبادت كنندگان [پروردگار]).

اين آيات، به دنبال آياتى قرار گرفته كه پاداش اخروى صالحان را بيان مى كند و در واقع بيانگر پاداش دنيوى آنان است، پاداش بسيار مهمى كه زمينه ساز اجراى احكام الهى توسط صالحان و در نهایت سعادت و نجات جامعه انسانى است.

با توجّه به اينكه «ارض» به طور مطلق تمام كره زمين و سراسر جهان را شامل مى شود ـ مگر اينكه قرينه خاص در ميان باشد ـ اين آيه بشارتى است در زمينه حكومت جهانى صالحان و از آنجا كه اين معنى در گذشته تحقق نيافته است، بايد در آينده در انتظار آن بود؛ و اين همان چيزى است كه به عنوان «حكومت جهانى مهدى» از آن ياد مى كنيم.

اين نكته نيز قابل توجه است كه آيه مى گويد: ما اين وعده را در كتب انبياء پيشين نيز نوشته ايم، اشاره به اينكه اين وعده تازه نيست؛ بلكه امرى است ريشه دار كه در ادیان و مذاهب ديگر نيز آمده است.

منظور از «زبور» به احتمال قوى همان «زبور داود(علیه السلام)» است كه مجموعه اى از مناجاتها و نيايشها و اندرزهاى داود پيامبر(علیه السلام) مى باشد كه در كتب عهد قديم (كتب وابسته به تورات) به عنوان «مزامير داود» از آن ياد شده است.

جالب اينكه در همين كتاب مزامير داود ـ با تمام تحريفاتى كه در كتب عهد قديم به مرور زمان صورت گرفته ـ باز اين بشارت بزرگ ديده مى شود. در مزمور ٣٧ جمله ٩ مى خوانيم: «... زيرا كه شروران منقطع مى شوند و اما متوكلان به خداوند وارث زمين خواهند شد و ... شرير نيست مى شود، هر چند مكانش را استفسار نمايى ناپيدا خواهد شد!». و در جمله يازدهم همين «مزمور» آمده است: «امّا متواضعان وارث زمين شده و از كثرت سلامتى متلذّذ خواهند شد». و نيز در همين «مزمور» در جمله ٢٧ همين معنى با عبارت زير آمده است: «زيرا متبركان خداوند، وارث زمين خواهند شد امّا ملعونان وى منقطع خواهند شد!». و در جمله ٢٩ آمده است: «صديقان وارث زمين شده، ابداً در آن ساكن خواهند شد».

روشن است تعبيراتى مانند «صديقان»، «متوكلان»، «متبركان» و «متواضعان» اشاره به همان «مؤمنان و صالحان» است كه در قرآن آمده. منظور از «ذكر» در آيه فوق نيز به اعتقاد بسيارى از مفسّران، تورات است و آيه ٤٨ سوره انبياء، به آن گواهى مى دهد: «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوْسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْرى لِلْمُتَّقينَ»؛ (ما به موسى و هارون چيزى كه وسيله جدايى حق از باطل و روشنايى و يادآورى پرهيزگاران بود بخشيديم). بعضى نيز احتمال داده اند كه منظور از «ذكر»، «قرآن» است و منظور از «زبور» تمام كتب انبياى پيشين است. بنابراين معنى آيه چنين مى شود «ما در تمام كتب انبياى پيشين علاوه بر «قرآن» اين بشارت را داده ايم ...».

به هر حال اين بشارت در پاره اى از ملحقات تورات مانند كتاب «اشعياء نبى» نيز آمده است؛ چنانكه در فصل يازدهم اين كتاب مى خوانيم: «ذليلان را به عدالت حكم و براى مسكينان زمين به راستى تنبيه [و مايه بيدارى] خواهد بود. كمربند كمرش عدالت و وفا نطاق ميانش خواهد بود و گرگ با بره سكونت داشته و طفل كوچك شبان ايشان خواهد بود ... زيرا كه زمين از دانش خداوند مثل آبهايى كه دريا را فرو مى گيرند پر خواهد شد!».

در خود تورات نيز اشاره هايى به اين معنى ديده مى شود از جمله در فصل ١٣ شماره ١٥ آمده است: «زمين را به يكى از اولاد ابراهيم مى دهيم اگر كسى غبار زمين را بشمارد ذريت او را خواهد شمرد!». و در فصل ١٧ جمله ٢٠ آمده است: «او [اسماعيل] را بركت دادم و او را بارور گردانيده [فرزندانش را] به غايت زياد خواهم نمود و دوازده سرور به وجود خواهد آورد و او را امت عظيمى خواهد داد». از جمله «دوازده سرور به وجود خواهد آورد» معلوم می شود كه امامان و پيشوايان دوازده گانه همه از فرزندان او هستند.(توجه كيند)

و در فصل ١٨ جمله ١٨ آمده است: «جميع اقوام دنيا در او متبرك خواهند بود» و تعبيرات و اشارات ديگرى از اين قبيل كه ذِكر همه آنها به طول مى انجامد.

علاوه بر اشاره روشنى كه در آيه فوق نسبت به قيام مهدى(عليه السلام) شده در روايات اسلامى نيز اين مسأله به طور صريح آمده است؛ از جمله مرحوم طبرسى در «مجمع البيان» در ذيل همين آيه از امام باقر(عليه السلام) چنين نقل مى كند: «هُمْ اَصْحابُ الْمَهْدىِّ فى آخِرِ الزَّمانِ»؛ (آنها ـ بندگان صالحى را كه خداوند در اين آيه بعنوان وارثان زمين ذكر فرموده است ـ ياران مهدى(عليه السلام) در آخر الزمان هستند).

در «تفسير قمى» نيز در ذيل اين آيه چنين آمده است: «قالَ الْقائِمُ وَ اَصْحابُه»؛ (منظور از اين آيه، قائم (مهدى(عليه السلام)) و ياران او هستند).

شك نيست كه بندگان صالح خدا ممكن است بخشى از حكومت روى زمين را در اختيار بگيرند، همانگونه كه در عصر رسول الله(صلى الله عليه و آله) و بعضى از اعصار ديگر واقع شد؛ ولى قرار گرفتن حكومت تمام روى زمين در اختيار صالحان تنها در عصر مهدى(عليه السلام) صورت مى گيرد و روايات فراوانى كه از طرق اهل سنت و شيعه در اين زمينه رسيده است در سر حد تواتر است.

شيخ منصور على ناصف نويسنده كتاب «التاج الجامع للاصول» [كتابى كه اصول پنجگانه معروف اهل سنت در آن گردآورى شده و تقريظ هاى مهمى از علماى الازهر بر آن نوشته اند] چنين آورده است: «اِشْتَهَرَ بَيْنَ الْعُلَماءِ سَلَفاً وَ خَلَفاً اَنَّهُ فى آخِرِ الزَّمانِ لابُدَّ مِنْ ظهورِ رَجُل مِنْ اَهْلِ الْبَيْتِ مُسمَى الْمَهْدى يَسْتَوْلى عَلى الْممالِك الاِسْلاميَّةِ وَ يَتَّبِعُهُ الْمُسْلِمُونَ وَ يَعْدِلُ بَيْنَهُمْ وَ يُؤيِّدُ الدِّينَ»؛ (در ميان همه دانشمندان امروز و گذشته مشهور است كه در آخر الزمان به طور يقين مردى از اهل بيت(عليهم السلام) ظاهر مى شود كه بر تمام كشورهاى اسلامى مسلط مى گردد و همه مسلمانان از او پيروى مى كنند و در ميان آنها عدالت را اجرا مى نمايد و دين را تقويت مى كند). سپس مى افزايد: «وَ قَدْ رَوى اَحاديثُ الْمَهدى جَماعَة مِنْ خيارِ الصِّحابَة، وَ اَخْرَجَها اَكابِرُ الُمحَدّثين كابى داود، ترمذى، ابن ماجة، الطبرانى، ابى يعلى، البزار و الامام احمد الحاكم»؛ (احاديث مهدى(عليه السلام) را گروهى از اصحاب خوب پيامبر(صلى الله عليه و آله) نقل كرده اند که آنها را بزرگان از محدثین مانند ابوداود، ترمذى، ابن ماجه، طبرانى، ابويُعلى، البزاز، امام احمد و حاكم (رض) در كتابهاى خود آورده اند).(١)

حتّى ابن خلدون كه معروف به مخالفت با احاديث مهدى(عليه السلام) است نيز شهرت اين احاديث را در ميان همه دانشمندان اسلام نتوانسته است انكار كند.(٢)

از كسان ديگرى كه تواتر اين اخبار را در كتاب خود آورده اند «محمد شبلنجى» دانشمند معروف مصرى در كتاب «نور الابصار» است، او مى گويد: «تَواتُر الأخبار عَنِ النَّبِىّ(صلى الله عليه وآله) عَلى اَنَّ المَهدى مِنْ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ اَنَّه يَمْلاءُ الاَرضَ عَدلا»؛ (اخبار متواترى از پيامبر(صلى الله عليه و آله) به ما رسيده است كه مهدى(عليه السلام) از خاندان او است و تمام روى زمين را پر از عدالت مى كند).

اين تعبير در بسيارى از كتب ديگر نيز آمده است تا آنجا كه شوكانى از علماى معروف اهل سنت در كتابى كه پيرامون تواتر احاديث مربوط به مهدى(عليه السلام) و خروج دجال و بازگشت مسيح نوشته است، بعد از بحث مشروحى در زمينه تواتر احاديث مربوط به مهدى(عليه السلام) مى نويسد: «هذا يَكْفى لِمَنْ كانَ عِنْدَهُ ذَرَّةٌ مِنَ الايمانِ وَ قَلَيلٌ مِنْ اِنْصاف»(٣)؛ (آنچه گفته شده براى كسانى كه يك ذره ايمان و يك جو انصاف دارند كافى است!).

خوب است در اينجا حداقل چند روايت برگزیده كه در معروفترين منابع اسلامى آمده است به عنوان «مشت نمونه خروار» بياوريم:

١ـ احمد حنبل از ائمّه چهارگانه اهل سنّت در كتاب «مسند» خود از ابوسعيد خدرى نقل مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) فرمود: «لاتَقُومَ السّاعَةَ حَتّى تَمْتلاُ الاَرْضَ ظُلْماً وَ عُدْواناً، قال ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُل مِنْ عِتْرَتى اَوْ مِنْ اَهِل بَيْتى يَمْلاُها قِسْطاً وَ عَدْلا كما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ عُدواناً»(٤)؛ (قيامت برپا نمى شود تا آن زمانى كه زمين پر از ظلم و ستم گردد؛ سپس مردى از عترت يا اهل بيت(عليهم السلام) من قيام مى كند و زمين را پر از قسط و عدل مى سازد آن گونه كه ظلم و ستم آن را پركرده بود).

٢ـ همين معنى را حافظ ابوداود سجستانى در كتاب «سنن» خود با مختصر تفاوتى نقل كرده است.(٥)

٣ـ ترمذى محدّث معروف به سند صحيح (طبق تصريح منصور على ناصف در التّاج) از عبدالله از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يومٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَبْعَثَ رَجُلا مِنّى اَوْ مِنْ اَهْلِ بَيْتى يَواطِئُ اِسْمُهُ اِسْمى وَ اِسْمُ اَبيهِ اِسْمَ اَبى يَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»(٦)؛ (اگر باقى نماند از عمر دنيا مگر يك روز، خداوند آن يك روز را چنان طولانى مى كند كه مبعوث كند مردى را از من يا از اهل بيت من [ترديد از راوى روايت است و مفهوم و محتوا يكى است] كه اسم او اسم من و اسم پدرش، اسم پدر من است). زمين را پر از عدل و داد مى كند آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده است.(٧)

شبيه همين حديث را با مختصر تفاوتى حاكم نيشابورى در «مستدرك» آورده و در پايان آن مى گويد: اين، حديث صحيحى است هر چند بخارى و مسلم آن را ذكر نكرده اند.(٨)

٤ـ در صحيح «ابى داود» از امّ سلمه نقل شده است كه مى گويد: من از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) شنيدم چنين مى فرمود: «اَلْمَهْدىُّ مِنْ عِتْرَتى مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ»(٩)؛ (مهدى(عليه السلام) از خاندان من است از فرزندان فاطمه(عليه السلام)).

٥ـ حاكم نيشابورى در مستدرك، حديث مشروح ترى در اين زمينه از ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «يَنْزِلُ بِاُمَّتى فى آخِرِ الزِّمانِ بَلاءٌ شَديد مِنْ سُلْطانِهِمْ، لَمْ يُسْمَعْ بَلاءٌ اَشَدُّ مِنْهُ، حَتّى تَضيقَ عَنْهُمُ الاَرْضُ الرَّحْبَةُ وَ حَتّى يَمْلاُ الاَرْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً، لايَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَأً يَلْتَجِاُ الَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ فَيَبْعَثُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ رَجُلا مِنْ عِتْرَتى، فَيَمْلَأُ الاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا كَما مُلِئَتْ طُلْماً وَ جَوْراً، يَرْضى عَنْهُ ساكِنُ السَّماءِ وَ ساكِنُ الاَرْضِ، لاتَدَّخِرُ الاَرْضُ مِنْ بَذْرِها شَيْئاً اِلاّ اَخْرَجَتْهُ، وَ لاَ السَّماءُ مِنْ قَطْرِها شَيْئاً اِلاّ صَبَّهُ اللهُ عَلَيْهِمْ مِدْراراً»(١٠)؛ (در آخر زمان بلاى شديدى بر امّت من از سوى سلطان آنها وارد مى شود؛ بلايى كه شديدتر از آن شنيده نشده! تا آنجا كه زمين وسيع و گسترده، بر آنها تنگ مى شود و تا آنجا كه زمين پر از جور و ظلم مى گردد و مؤمن پناه گاهى براى پناه جستن به آن از ظلم نمى يابد در اين هنگام خداوند متعال مردى از عترتم را مبعوث مى كند كه زمين را پر از عدل و داد كند؛ آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده بود. ساكنان آسمان [فرشتگان] از او خشنود مى شوند و همچنين ساكنان زمين، زمين تمام بذرهاى خود را بيرون مى فرستد و بارور مى شود و آسمان تمام دانه هاى باران را بر آنها فرو مى بارد [و همه جا را سيراب و پربركت مى كند]). حاكم بعد از ذكر حديث مى گويد: اين حديث صحيح است هر چند بخارى و مسلم آن را در كتاب خود نياورده اند.

اين گونه احاديث از راويان مختلف، در منابع مشهور، فراوان است و نشان مى دهد كه سرانجام حكومت جهانى به دست با كفايت مهدى(عليه السلام) برپا مى شود و همه جا پر از عدل و داد مى گردد و مضمون آيه فوق، «انَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ» تحققّ مى يابد.(١١)

پی نوشت:

(١). التاج‏ الجامع‏ للاصول، شيخ منصور ناصف، دار احياء التراث العربى، بيروت، ١٣٨١ ق، چاپ سوم، ج ٥، ص ٣٤١. (پاورقی)

(٢). ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد مراجعه: زکار، سهیل محقق: شحاده، خلیل، دار الفکر، بیروت، ١٤٠٨ قمری، ج ‏٤، ص ١٤٨، (الخبر عن نسب الطالبيين و ذكر المشاهير من أعقابهم).

(٣). التاج‏ الجامع‏ للاصول، همان، ج ٥، ص ٣٦٠.

(٤). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل، محقق: السيد أبو المعاطي النوري، عالم الكتب، بيروت، ١٤١٩ ق. ١٩٩٨ م، چاپ اول، ج ٣، ص ٣٦.

(٥). سنن أبي داود، أبو داود السجستاني، سليمان بن الأشعث، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، دار الفكر، بی تا، ج ٢، ص ٥٠٨.

(٦). بعضى از بزرگان علما تصريح كرده اند كه صحيح در اينجا، اسم ابيه اسم ابنى (اسم پدرش اسم فرزند من است) و به اين ترتيب با نام مبارك حضرت مهدى به عقيده شيعه (محمد بن الحسن العسكرى) كاملا موافق است.

(٧). التاج‏ الجامع‏ للاصول، همان، ج ٥، ص ٣٤٣.

(٨). المستدرك على الصحيحين، حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، تحقيق: مصطفى عبدالقادر عطا، دار الكتب العلمية، بيروت، ١٤١١ ق. ١٩٩٠ م، چاپ اول، ج ٤، ص ٥١١.

(٩). سنن أبي داود، همان، ج ٢، ص ٥٠٩.

(١٠). المستدرك على الصحيحين، همان، ج ٤، ص ٥١٢.

(١١). گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ١٣٨٦ ش، چاپ ششم، ج ٩، ص ٤٢٤

احکام شرعی

احکام کفاره روزه

وظیفه شخص در صورت ناتوانی در پرداخت کفاره غیر عمد

چنانچه فردی توانایی پرداخت کفارهی غیر عمد را نداشته باشد، وظیفهی او چیست؟

هر زمآنکه توانست بهصورت تدریجی یا یکجا بپردازد و چنانچه به این صورت نیز ممکن نیست به هر مقداری که توان دارد عمل کند و اگر نتواند استغفار كند.

کفاره بطلان روزهی قضا با حرام

اگر انسان روزهی قضا را با فعل حرام باطل نماید، آیا کفارهی جمع دارد؟

در فرض سؤال؛ مرتکب گناه بزرگی شده است اما اگر قبل از ظهر بوده است کفاره ندارد و اگر بعد از اذان ظهر بوده است کفاره آن سیر کردن ده فقیر و درصورتیکه نتواند، باید سه روز روزه بگیرد. (بنابراحتیاط مستحب، این سه روز، پشت سر هم باشد.)

کفاره تأخیر و عذر

مقدار کفارهای که باید بابت عذر یا بهجا نیاوردن روزهی قضا تا سال بعد پرداخت شود، چیست؟

کفاره تأخير و عذر، به ازاء هرروز يک مد طعام (معادل ٧٥٠ گرم گندم و مانند آن) و يا اطعام يک فقير است بهگونهای که يک انسان را سير کند، همچنین پرداخت پول بجای کفاره کافی نیست مگر اینکه یقین داشته باشد که فقیر، آن را صرف نان میکند.

کفاره در صورت گذشت سنوات

چنانچه فردی کفاره روزه را چند سال پرداخت ننماید، آیا باید چند برابر پرداخت نماید؟

اگرچند سال بگذرد و كفّاره را بهجا نياورد چيزى بر آن اضافه نمیشود.

کفاره در صورت بطلان روزه واجب غیر رمضان با حرام

اگر کسی در هنگام روزه واجب غیر از ماه رمضان، مثل روزه قسم یا نذر؛ روزه خود را باکار حرام مثل استمناء باطل کند، آیا کفاره جمع دارد؟

در فرض سؤال، کفاره جمع ندارد و اگر روز معین باشد باید کفارهی شکستن روزه قسم یا نذر را بدهد.

پرداخت کفاره روزه در همان روز برای معذور

آیا کسی که براثر عذر شرعی روزه نگرفته است و تا ماه رمضان سال آینده نیز عذر او برطرف نمیشود میتواند در همان روز، کفاره را پرداخت نماید؟

در فرض سؤال درصورتیکه یقین دارد تا رمضان آینده توان قضا کردن روزه را ندارد میتواند کفاره هرروز از ماه رمضان را بعد از همان روز پرداخت نماید.

عدم تکرار کفاره تأخیر

اگر کسی روزه قضا داشته باشد و تا سال بعد نتواند آن را بگیرد و کفاره آن را هم داده باشد آیا اگرچند سال دیگر هم بگذرد و بازهم نتواند آن روزهها را بگیرد آیا باید مجدداً برای آن روزهها کفاره بدهد؟

پرداخت کفاره مجدد لازم نیست.

وظیفه زن و فرزند در پرداخت کفاره

زن و فرزندی که درآمدی ندارند کفارهی روزههایی که نگرفتهاند بر عهدهی کیست؟

پرداخت کفاره، بر عهده خودشان است؛ هر زمان توانستند می پردازند و اگر توانایی نداشتند استغفار نمایند و کفاره ساقط می شود.

مسئول پرداخت کفارهی زن باردار و شیرده

کفاره زنی که بهواسطه شیر دادن یا باردار بودن نتوانسته روزه بگیرد، بر عهده کیست؟

درصورتیکه روزه گرفتن براي خود مادر ضرر داشته پرداخت کفاره آن نيز بر عهده خودش میباشد اما اگر براي بچه ضرر داشته بنابراحتياط واجب بر عهده شوهر است.

عدم وجوب کفاره تأخیر برای زنان باردار و شیرده

آیا زنان باردار و شیرده که عذر آنها به خاطر ضرر داشتن روزه برای بچه تا سال بعد ادامه دارد، باید علاوه بر قضا و کفاره روزههای بارداری و شیردهی، کفاره تأخیر نیز بپردازند؟

در فرض سؤال، باید قضا کنند و یک کفاره بپردازند و کفاره تأخیر ندارد.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1402/01/05 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 3146