معظم له در ادامه خاطرات زندان فرمودند:
«تصمیم گرفتیم از فرصتى که در زندان به دست آمده بود بهترین استفاده را ببریم تا هم روحیّه زندانیان خراب نشود، هم زمان به کندى نگذرد و هم از علوم و دانش یکدیگر بهره بگیریم، لذا در کنار فعّالیت هاى ورزشى و مباحث سیاسى، مباحث عقیدتى، دینى و اخلاقى منظّمى داشتیم که هر روز پیگیرى مى کردیم. بحث ها به قدرى داغ و شیرین بود که توجّه مأموران زندان را هم به خود جلب کرد. آن ها پشت پنجره ها مى آمدند و گوش مى دادند. این مسأله موجب نگرانى مسئولان زندان شد، تا آن جا که روزى مقدارى آجر و سیمان آوردند و تمام پنجره ها را بستند تا صداى ما به گوش مأموران زندان هم نرسد!».