15ـ مرحوم حاجى نورى در «دار السلام» نقل مى کند: دخترى از دنیا رفت، مادرش بعد از مدتى او را در خواب دید که در عذاب است و بعد از بیدار شدن بسیار محزون گردید که، چرا دخترش در عذاب است؟ و در رفع او چه کارى مى تواند بکند.
سپس بعد از زمانى دفعه دیگر دخترش را در خواب دید که برخلاف گذشته عذاب از وى برداشته شده است، پرسید: دخترم علت رفع عذاب و رسیدن به نعمت چه بود؟ جواب داد: مادر یک نفر از بندگان خدا از قبرستان مى گذشت، ایستاد و براى اهل قبور چند صلوات فرستاد، ثواب آن صلواتها را میان اهل قبرستان تقسیم کردند، به من هم آنقدر رسید که از عذاب خدا خلاص شده و در رحمت شدم.