هـ ) بهره گیرى ارواح از اعمال نیک دیگران

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اهمیّت نماز و عالم برزخ
د) رابطه روح با این جهان استقلال روح و بقاى آن


این نکته نیز قابل توجّه است که، روایات زیادى که در منابع مختلف اسلامى آمده است نشان مى دهد که، اعمال خیرى که براى گذشتگان انجام داده مى شود، به صورت هدایایى به آنها مى رسد، این مطلب از یک سو، دلالت بر وجود عالم برزخ دارد، و از سوى دیگر دلیل بر ارتباط آنها با این جهان است.
در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى خوانیم: «هیچ مؤمنى نیست که زیارت کند قبر مؤمنى را، و هفت مرتبه «انا انزلناه» را بر او بخواند; مگر این که خدا او ـ و صاحب قبر را مى آمرزد».
بلکه، از پاره اى از روایات استفاده مى شود که، حضرت مسیح(علیه السلام) از کنار قبرى گذشت و صاحب آن را در عذاب الهى دید. سال دیگر که از آنجا مى گذشت، آرامشى بر او مشاهده کرد. هنگامى که از پیشگاه خداوند سؤال کرد خطاب آمد: این به خاطر کار خیرى است که فرزند صالح او انجام داد، جاده اى را اصلاح کرد و یتیمى را پناه داد.
حتّى از روایات زیادى استفاده مى شود که، اگر انسان سنّت حسنه اى در میان مردم بگذارد، یا سنّت سیئه اى، آثارش به او مى رسد و همچنین صدقات جاریه (کارهاى نیکى که اثر مستمر دارد) برکاتش به او واصل مى گردد.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «شش چیز است که مؤمن بعد از مرگش از آن بهره مى گیرد; فرزند شایسته اى که براى او استغفار کند، قرآنى که مردم در آن بخوانند، چاه آبى که حفر کرده است، درختى که نشانده، آب جارى که در اختیار مردم بگذارد، و سنّت نیکى که بعد از وى به آن عمل کنند».
 
5ـ آیا برزخ جنبه همگانى دارد؟
آیا تمام کسانى که از دنیا مى روند و به جهان برزخ منتقل مى شوند همه حیات آگاهانه اى دارند؟ یا گروهى همانند کسانى که به خواب فرو مى روند حیات
برزخیشان ناآگاهانه است، و گویى در قیامت از خواب بیدار مى شوند و هزاران سال را ساعتى مى پندارند؟
از آیه 55 سوره روم، معناى دوم استفاده مى شود: «(ویَومَ تَقومُ السّاعَةُ یُقسِمُ المُجرِمونَ ما لَبِثوا غَیرَ ساعَة); روزى که قیامت برپا مى شود، گناهکاران سوگندیاد مى کنند که جز ساعتى (در عالم برزخ) توقف نکرده اند.» البته این در صورتى است که، آیه را به معناى ناچیز بودن عالم دنیا یا عالم برزخ در برابر قیامت تفسیر نکنیم (دقّت کنید).
ولى بعضى از آیاتى که به مسئله برزخ اشاره مى کند، در ظاهر مطلق و عام است، مانند: آیه 100 سوره مؤمنون، که ظاهراً درباره همه کفار است، مى گوید: «(ومِن ورائِهِم بَرزَخٌ اِلى یَومِ یُبعَثون); و در پیش روى آنها برزخى است تا روز رستاخیز...».
در روایات نیز به طور مکرّر به این معنا اشاره شده که، سؤال قبر تنها از دو گروه است:
کسانى که داراى ایمان خالص و یا کفر خالصند، امّا بقیه به حال خود رها مى شوند. این روایت را در بحث گذشته آوردیم.(1)
امّا تعبیر، «یلهى عنهم» (آنها را به حال خود رها مى کنند، یا از آنها صرف نظر مى کنند)، مفهومش این نیست که، آنها برزخ ندارند، بلکه سؤال قبر درباره آنها نیست. به عکس از روایات فشار قبر استفاده مى شود که، عمومیّت دارد و همه به استثناى بعضى از «اولیاء الله» به آن گرفتارند. روایات این بحث را در گذشته ذکر کردیم.
6ـ فلسفه برزخ
فلسفه زندگى دنیا به خوبى روشن است، چرا که محل امتحان، آموختن، پرورش و تحصیل کمالات علمى و عملى براى عالم دیگر است، دنیا به تعبیر روایات اسلامى و بعضى از آیات قرآن مزرعه، تجارت خانه، دانشگاه و میدان تمرین و یا به تعبیر دیگر به منزله «عالم جنین» براى جهان دیگر است.
آخرت مرکز انوار الهى، دادگاه بزرگ حق، و محل رسیدگى به حساب اعمال و جوار قرب و رحمت خداوند است.
در اینجا این سؤال باقى مى ماند که فلسفه برزخ چیست؟
در پاسخ این سؤال مى توان گفت که: فلسفه عالم برزخ که در میان دنیا و آخرت قرار دارد مانند: فلسفه هر مرحله متوسط دیگر است، زیرا انتقال از محیطى به محیط دیگر که از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود که مرحله میانه اى وجود داشته باشد و مرحله اى که بعضى از ویژگیهاى مرحله اوّل و پاره اى از ویژگیهاى مرحله دوم در آن جمع باشد.
به علاوه، قیامت براى همه انسانها در یک روز تحقق مى یابد، چرا که زمین و آسمان باید دگرگون شود و عالمى نو ایجاد گردد و حیات نوین انسانها در آن عالم صورت گیرد. با این حال راهى جز این نیست که در میان دنیا و آخرت برزخى باشد، و ارواح بعد از جدا شدن از بدنهاى مادى عنصرى به برزخ منتقل گردند و تا پایان دنیا در آنجا بمانند، و پس از پایان دنیا و آغاز شدن قیامت، همه با هم محشور شوند، زیرا ممکن نیست هر انسانى براى خود، قیامت مستقلى داشته باشد، چرا که قیامت بعد از فناى دنیا و تبدیل زمین و آسمانها به زمین و آسمانهاى دیگر است. از این گذشته، از روایاتى استفاده مى شود که در برزخ پاره اى از کمبودهاى تعلیم و تربیت افراد مؤمن جبران مى گردد، و درست است که آنجا جاى انجام عمل صالح نیست، ولى چه مانعى دارد که محل معرفت بیشتر و آگاهى افزونتر باشد؟
در حدیثى از موسى بن جعفر(علیه السلام) مى خوانیم: «هر کسى از دوستان و پیروان ما بمیرد، و هنوز قرآن را کامل فرا نگرفته باشد، در قبرش به او تعلیم مى دهند تا خداوند به این وسیله درجاتش را بالا برد; چرا که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است و به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند و بالا مى رود...».
خداوندا! مى دانیم سفر بزرگ و پر خطرى در پیش داریم، که هنوز خود را براى آن آماده نکرده ایم، توفیق آمادگى هرچه بیشتر و سریعتر را به ما مرحمت فرما.
پروردگارا! بنده خاص تو على(علیه السلام) اشک مى ریخت و مى فرمود: سفرى است طولانى، و زاد و توشه «على» براى این سفر کم است. ما چه بگوییم با این دست خالى، تکیه گاه ما فقط لطف بى پایان تو است...».(2)


(1). براى آگاهى بیشتر از آنها به بحارالانوار، ج 6، ص 260 مراجعه کنید.
(2). برگرفته از تفسیر پیام قرآن ج 5 ـ نوشته آیت الله العظمى مکارم شیرازى.

 

د) رابطه روح با این جهان استقلال روح و بقاى آن
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma