توضیحات

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اهمیّت نماز و عالم برزخ
برزخ و ویژگیهاى آن الف) سؤال قبر




توضیحات
1ـ برزخ در روایات اسلامى
در احادیث اسلامى، به طور بسیار گسترده اى درباره عالم برزخ و ویژگیهاى آن سخن به میان آمده است. این روایات به قدرى زیاد است که مرحوم خواجه نصرالدین طوسى در «تجرید العقائد» ادعاى تواتر آنها را کرده است در آنجا که مى گوید: «و عذاب القبر واقع بالامکان و تواتر السمع بوقوعه; عذاب قبر واقعیّت دارد، چرا که عقلا ممکن است و روایات متواتر نیز از وقوع آن خبر داده است».
در اینجا به نمونه هاى روشنى از این روایات اشاره مى کنیم:
1ـ در حدیثى آمده است: «القبر اما روضه من ریاض الجنه او حفره من حفر النیران; قبر باغى از باغهاى بهشت یا حفره اى از حفره هاى دوزخ است».
این حدیث صحیح را ترمذى خود از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده، و مرحوم علاّمه مجلسى(رحمه الله) در «بحار الانوار» در یک جا از امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و در جاى دیگر از امام على بن الحسین(علیه السلام) آورده است.
2ـ در روایت معروفى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «هنگامى که اجساد کشتگان و مشرکان مکه را در جنگ بدر در چاهى ریختند در کنار چاه ایستاد و این جمله ها را فرمود: اى اهل چاه! آیا آنچه را که پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟ من که وعده پروردگارم را (در مورد پیروزى) حق یافتم.
گروهى عرض کردند: اى رسول خدا! آیا آنها مى شنوند؟ فرمود: شما نسبت به آنچه من مى گویم، از آنها شنواتر نیستید، ولى آنها امروز پاسخ نمى دهند».
همین مضمون با تعبیرهاى دیگر در روایت متعدد دیگر آمده است از آن جمله: در یک حدیث مى خوانیم پیامبر(صلى الله علیه وآله)گروهى از مشرکان را به نام خطاب کرد و فرمود: «اى ابوجهل! اى عتبه! اى شیبه! اى امیه! آیا آنچه خداوند به شما وعده داده بود حق یافتید؟ من آنچه را خداوند و به وعده داده بود حق یافتم، عمر گفت: اى رسول خدا! با اجسادى سخن مى گویى که روح در آنها نیست؟
فرمود: سوگند به کسى که جانم به دست اوست، شما نسبت به آنچه مى گویم از آنها شنواتر نیستید، فقط آنها نمى توانند پاسخى بگویند».
این احادیث نه تنها دلالت بر وجود عالم برزخ و نوعى حیات براى انسان بعد از مرگ جسمانى دارد، بلکه دلیل بر این است که آنها نوعى ارتباط با این جهان نیز دارند، و حداقل بعضى از سخنان را مى شنوند.
3ـ در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى خوانیم: هنگام مراجعت از جنگ صفین در کنار قبرستانى که پشت دروازه کوفه بود ایستاد، و با این کلمات با ارواح مردگان سخن گفت:
«شما بر ما پیشقدم شدید، و ما نیز به شما ملحق خواهیم شد، خانه هایتان را دیگران ساکن شدند، همسرانتان به ازدواج دیگران درآمدند، و اموالتان تقسیم شد اینها خبرهایى است که نزد ماست، نزد شما چه خبر؟
سپس رو به یاران کرد و فرمود: آگاه باشید اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود، به شما مى گویند که: بهترین زاد و توشه در سفر آخرت، پرهیزکارى است».
این حدیث نیز گواه بر آن است که، علاوه بر این که عالم برزخ براى ارواح مردگان واقعیّت دارد، با این جهان نیز ارتباط دارند.
4ـ باز در نهج البلاغه در خطبه هاى متعدد، با صراحت سخن از برزخ در میان آمده، در خطبه اى مى خوانیم: امام(علیه السلام) به گروهى از پیشینیان اشاره کرد و فرمود: «آنها پیش از شما به کام مرگ فرو رفتند و در درون عالم برزخ وارد شدند».
5ـ در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود: «و الله ما اخاف علیکم الا البرزخ; به خدا سوگند! من تنها از برزخ شما مى ترسم».
(اشاره به این که مؤمنان در قیامت مشمول شفاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم مى شوند، ولى حساب برزخ جداست.)
6ـ در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «البرزخ القبر و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الاخره; برزخ همان عالم قبر است و ثواب و عقابى است که در میان دنیا و آخرت وجود دارد».
7ـ در حدیث دیگرى، در تفسیر درّالمنثور از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «هنگامى که روح مؤمن قبض شود، بندگان خدا که اهل رحمتند به استقبال او مى آیند و مى گویند: مراقب تازه وارد باشید استراحت کند; چون در زحمت شدیدى بوده و سپس از حال بعضى از دوستان و آشنایان سؤال مى کنند، و هنگامى که متوجّه مى شوند بعضى از آنها قبل از این تازه وارد از دنیا رفته اند مى گویند: (إِنَّا للهِِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ) او را به دوزخ برده اند (لذا در اینجا اثرى از او نیست)».
8ـ روایات بسیارى از شادى ارواح مؤمنین به وسیله اعمال نیک بازماندگان خبر مى دهد، از آن جمله، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده: «ان المیت لیفرح بالترحم علیه و الاستغفار له کما یفرح الحى بالهدیه; میت به خاطر رحمت و استغفار براى او خوشحال مى شود، همان گونه که افراد زنده با هدایا خوشحال مى شوند».
همین مضمون در حدیث دیگرى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) آمده که فرمود: هدایاى زندگان براى مردگان، دعا و استغفار است.
9ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «من انکر ثلاثه اشیاء فلیس من شیعتنا; کسى که سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست; معراج، سؤال در قبر و شفاعت».
این قسمت را با حدیثى از «کنز العمال» از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم. (گرچه احادیث در این زمینه بسیار زیاد است.)
حضرت اشاره به شهداى احد کرد و فرمود: «اى مردم آنها را زیارت کنید و به سراغ آنها روید، و سلام بر آنها بفرستید، سوگند به کسى که جانم به دست اوست که، مسلمانى تا روز قیامت بر آنها سلام نمى فرستد; مگر این که سلام او را پاسخ مى گویند».
در همان کتاب در این زمینه، احادیث متعدد دیگرى نیز نقل شده است. در ضمن از این جا روشن مى شود، کسانى که زیارت اهل قبور را انکار مى کنند و آنها را موجوداتى هم چون سنگ و چوب مى پندارند، تا چه حد از احادیث اسلامى بى خبرند و از تعلیمهاى رسول گرامى دورند.
در اصل، تمام روایاتى که سخن از سؤال و فشار قبر مى گوید و روایاتى که از رسیدن نتیجه کارهاى نیک و بد انسان بعد از مرگ به او خبر مى دهد و روایاتى که در تماس ارواح خانواده هاى آنها و مشاهده وضع حال آنها بحث مى کند و روایاتى که در مورد حوادث شب معراج و تماس پیغمبر(صلى الله علیه وآله) با انبیا و پیامبران سخن مى گوید، همه اینها گواه بر وجود عالم برزخ است و بدون تصویر چنین عالمى تمام روایات مزبور و مانند آن نامفهوم خواهد بود.
2ـ برزخ در ترازوى عقل و احساس
گذشته از آیات و روایات بالا، که به وضوح وجود عالمى را در میان دنیا و آخرت اثبات مى کند، این مسئله از طریق عقلى و حسى نیز قابل اثبات است، زیرا تمام دلایلى که از وجود بقاى روح مستقل از بدن خبر مى دهد، دلیل بر وجود عالم برزخ است، چرا که طبق این دلایل، روح انسان با مرگ بدن فانى نمى شود، چون از عوارض جسم نیست که با فناى جسم از میان برود، بلکه گوهر مستقلى است که بدون جسم نیز بقاى خود را ادامه مى دهد، قبول این سخن مساوى است، با قبول عالم برزخ، چرا که سخن در اصل وجود عالم برزخ است، نه روحانى بودن آن.
از این گذشته، تمام ارتباط با عالم ارواح که امروز در میان دانشمندان این فن از مسلمات است به خوبى نشان مى دهد که، ارواح بعد از جدایى از بدن در عالمى مخصوص به خود باقى و برقرارند، و ادراکاتى وسیع تر و گسترده تر دارند و گاه بخشى از علوم خود را از طریق ارتباط با مردم این جهان به آنها منتقل مى کنند و بسیارند کسانى که از ارواح پیامهایى گرفته اند و بسیارند کسانى که مى گویند: روح را در «قالب مثالى» با چشم دیده اند، نمى گوییم همه مدعیان این مطلب درست مى گویند، چرا که افراد شیاد و سودجویان منحرف از این مسئله سوء استفاده فراوان کرده اند، ولى این سبب نمى شود که اصل موضوع که جنبه علمى و تجربى دارد به کلى زیر سؤال قرار گیرد یا مورد انکار واقع شود; زیرا که آن قدر افراد مورد اعتماد از تجربیات خود در این زمینه خبر داده اند و آنقدر محافل علمى و دانشمندان بزرگ در این زمینه کتاب نوشته اند که جایى براى انکار در اصل مسئله باقى نمانده است; حتى اگر بخواهیم به شرح گوشه اى از آن بپردازیم سخن بسیار دراز مى شود.
بنابراین عالم برزخ را از این طریق نیز مى توان اثبات کرد.
3ـ دور نمایى از عالم برزخ
صرف نظر از گفتگوهایى که درباره جزئیات عالم برزخ در میان دانشمندان اسلام وجود دارد، بر اصل وجود چنین عالمى همگى اتفاق نظر دارند، جز اندکى که قابل ملاحظه نیستند. دلیل این اتفاق نظر وجود آیات قرآنى و روایات فراوان است، آیاتى که با صراحت درباره حالات انسانى بعد از مرگ، پاداشها و کیفرها سخن مى گوید، و ارتباط آنها با این جهان و امثال این امور بحث مى کند.
بنابراین در اصل وجود عالم برزخ جاى بحث و گفتگو نیست، مهم آن است که بدانیم زندگى برزخى چگونه است؟ در اینجا تصویرهاى مختلفى از سوى دانشمندان ارائه شده است که، روشن ترین آنها که با احادیث اسلامى هماهنگى دارد این است که روح انسان بعد از پایان زندگى دنیا در جسم لطیفى قرار مى گیرد، که از بسیارى از عوارض جسم مادى برکنار است. ولى از نظرى که شبیه این جسم مادى عنصرى است به آن (بدن مثالى) یا «قالب مثالى» مى گویند: که نه کاملا مجرد است و نه مادى محض، بلکه داراى یک نوع (تجرد برزخى) است.
البتّه، همان گونه که در حقیقت زندگى عالم آخرت براى ما اسیران زندان عالم ماده غیر ممکن است، آگاهى از جهان برزخ هم، به طور کامل نیز ممکن نیست; چرا که مرتبه اى بالاتر از این جهان است و یا به تعبیر دیگر جهانى است محیط بر این جهان نه محاط از این جهان ولى به گفته بعضى از دانشمندان، مى توان آن را تشبیه به حالت خواب کرد. در خوابهاى راستین، روح انسان با استفاده از قالب مثالى، به نقاط مختلف پرواز مى کند و مناظرى را مى بیند و از نعمتهایى بهره مى گیرد و لذت مى برد و گاه مناظر هولناکى را مشاهده مى کند و سخت متألم مى گردد و فریاد مى کشد واز خواب بیدار مى شود.
مرحوم علاّمه مجلسى(رحمه الله) در «بحار الانوار» تصریح مى کند که، تشبیه عالم برزخ به حالت خواب و رویا، در بسیارى از اخبار وارد شده است.
سپس مى افزاید: حتّى امکان دارد که نفوس قویه عالیه داراى جسدهاى مثالى متعددى باشند، به این ترتیب روایاتى که مى گوید: به هنگام احتضار و جان دادن مردم، امامان(علیهم السلام) بر بالین هر کس حاضر مى شوند نیاز به توجیه و تفسیرى نخواهد داشت (دقّت کنید). بعضى تصریح مى کنند که قالب مثالى در باطن بدن هر انسانى وجود دارد، منتها به هنگام مرگ، این بدن جدا مى شود و زندگى برزخى خود را آغاز مى کند.
در خوابهاى مغناطیسى، روح به نقاط مختلف مى رود و فعالیّت دارد، و بالاتر از آن، بعضى ارواح قویه در حال بیدارى نیز مى توانند از طریق سفرهاى روحى به مناطق دور دست روند، و از اسرار آنها خبر دهند. این فعالیّتها نیز با قالب مثالى انجام مى گردد.
کوتاه سخن این که: جسم مثالى چنان که از نامش پیداست، شبیه این بدن است، ولى این ماده کثیف، عنصرى را ندارد، و جسمى لطیف نورانى و خالى از مواد و عناصر شناخته شده این جهان مادى است.
مرحوم کلینى در «فروع کافى» روایاتى نقل مى کند که، با صراحت از جسم مثالى خبر مى دهد. از جمله در روایت معتبرى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که، یکى از یارانش مى پرسد: عده اى معتقدند که ارواح مؤمنین در چینه دان پرندگان سبز رنگى در اطراف عرش خدا قرار مى گیرند.
امام فرمود: «لا المؤمن اکرم على الله من ان یجعل روحه فى حوصله طیر، ولکن فى ابدان کابدانهم; نه چنین نیست، مؤمن نزد خدا گرامى تر است از این که، روحش را در چینه دان پرنده اى قرار دهد، بلکه ارواح در بدنهایى شبیه بدنهاى سابق خواهند بود».
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى فرماید: هنگامى که از ارواح مؤمنان از آن حضرت سؤال شد فرمود: «آنها در حجره هایى از بهشت از طعام و شراب آن متنعم مى شوند، و مى گویند: پروردگارا! قیامت را براى ما برپا کن و وعده هایى که به ما داده اى وفا کن».
 
4ـ ویژگیهاى عالم برزخ
قرآن مجید توضیحات زیادى درباره این ویژگیها بیان نکرده و تنها مى گوید: برزخى هست و گروهى در آن در رحمت خداوند غرقند، گروهى هم در عذابند، ولى اینکه جزئیات آن چگونه است؟ مشخص نشده است. شاید به دلیل این است که سیره قرآن بیان اصول کلى است و جزئیات را به سنّت واگذار کرده است.
آنچه از سنّت در این زمینه استفاده مى شود امور زیر است:
 

برزخ و ویژگیهاى آن الف) سؤال قبر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma