6ـ دلیل ترس از مرگ

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اهمیّت نماز و عالم برزخ
4 و 5 ـ حال مؤمنان و ظالمان در لحظه مرگ 8 و 9ـ مقدمه ها و سکرات موت


چهره مرگ معمولا براى افراد وحشتناک است و دلیل آن به طور کلى یکى از دو چیز است; یا مرگ را پایان همه چیز و مرادف معناى فنا دانستن، و یا آلودگى به گناهان و دلبستگى به دنیاست.
امّا کسى که مرگ را تولد جدید، و سرآغازى براى انتقال به جهان وسیع تر و زندگى والاتر مى داند و کوله بارى بزرگ از اعمال صالح براى این سفر فراهم کرده و دلبستگى خاصى به دنیا ندارد براى چه از مرگ بترسد؟
در «ششمین آیه» اشاره ظریفى به این موضوع نموده و مى فرماید: «بگو اى یهودیان! اگر گمان مى کنید که شما دوستان خدا هستید و دیگران نیستند، آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گویید، تا به لقاى محبوبتان برسید (قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ للهِِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوْا الْمَوْتَ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ)».
سپس مى افزاید: «ولى آنها هرگز تمناى مرگ نمى کنند به خاطر اعمالى که از پیش فرستادند و خداوند ظالمان را به خوبى مى شناسد (وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ)».
قابل توجّه این که یهود همیشه ـ و حتّى امروز ـ خود را نسل برگزیده خداوند مى پنداشتند، و براى خود یک سلسله امتیازهاى خیالى و پندارى نسبت به دیگران قائل بودند. گاه خود را فرزندان خدا مى شمردند، و گاه اولیاء و دوستان خاص او و گاهى مى گفتند: آتش دوزخ هرگز دامن ما را فرا نمى گیرد هر چند گناهکار باشیم مگر چند روزى محدود.
قرآن به آنها مى گوید: «اگر در این اعتقاد خود صادقید، چرا این همه از مرگ وحشت دارید؟ مگر دوست از لقاى دوست خود مى ترسد؟ و مگر انتقال از زندان به یک باغ خرم و سرسبز وحشتناک است؟
شبیه همین معنا در قرآن(1) آمده است: «(قُلْ إِنْ کَانَتْ لَکُمْ الدَّارُ الاْخِرَةُ عِنْدَ اللهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوْا الْمَوْتَ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ); بگو: اگر سراى آخرت در
نزد خدا مخصوص است نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گویید».
دیگر این که آنها مردم دنیاپرست و دلبسته عالم ماده بودند، به علاوه دامنشان با گناهان زیاد و خونهاى بى گناهان آلوده بود، به همین دلیل به شدت از مرگ هراسان بودند.
لذا قرآن(2) مى گوید: «(وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاة); آنها را حریص ترین مردم بر زندگى پست مادى مى یابى».
و در سوره بقره، آیه 95 مى گوید: «(وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ); آنها هرگز آرزوى مرگ نمى کنند به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستاده اند».
به این ترتیب، قرآن مجید هم علل ترس از مرگ را روشن بیان کرده و هم طریق نجات از این ترس و وحشت عمومى را. بعضى از مفسّرها آیه فوق را درباره یهود نوعى مباهله دانسته اند، که یکى از طرق مبارزه مدعیان دروغین است، و آن این که براى اثبات صدق مدعاى خود از پیشگاه خدا تقاضا کنند که اگر دروغگو هستند، رسوا شوند (و اگر شرایط مباهله در آن جمع باشد اثر مى کند.)
شاهد این سخن آنکه در روایات آمده است، اگر این مدعیان دروغین، یعنى یهود، در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله)تمنّاى مرگ مى کردند. بلافاصله همان جا آب دهانشان گلوگیرشان مى شد و مى مردند (والذى نفسى بیده لا یقولها احداً منکم الاغص بریقه).(3)
7ـ فلسفه مرگ و حیات
زندگى انسان به هر حال محدود است، و هر حیاتى با مرگ همراه خواهد بود. در این جا نخستین سؤالى که پیش مى آید این است که هدف از حیات و مرگ چیست. قرآن مجید در هفتمین آیه مورد بحث به این مطلب پرداخته، مى گوید: «زوال ناپذیر و پربرکت است کسى که، حکومت جهان هستى به دست اوست، و بر همه چیز قادر است (همان کسى که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک بهتر عمل مى کنید و او عزیز و غفور است) (تَبَارَکَ الَّذِى بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَىْء قَدِیرٌ * الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ)».
دراین جا نخست، آفرینش مرگ را به عنوان نشانه اى از قدرت بى پایانش معرفى مى کند، سپس مى فرماید: «هدف از این آفرینش، آزمایش حسن عمل است. آزمایشى که به معناى پرورش انسانها و هدایت آنها به سوى مسیر قرب پروردگار است.»
از این آیه چند امر استفاده مى شود:
اوّل: مرگ و حیات هر دو مخلوقند، اگر به معناى فنا و نیستى بود مخلوق بودن آن معنا نداشت، این به خاطر آن است که مرگ انتقالى است از جهانى به جهان دیگر; ولذا یک امر وجودى است و قابل آفرینش (چون حیات یعنى ایجاد روح در بدن و مرگ یعنى اخراج روح از بدن و این هر دو امر مثبت است نه منفى).
دوم: مرگ قبل از حیات است و یا به خاطر این که اشاره به مرگ دنیا و حیات جهان آخرت است، یا این که مرگ اشاره به مرحله خاک بودن انسان و حیات آفرینش از خاک است، و یا هر دو.
سوم: دنیا به عنوان یک میدان آزمایش معرفى شده، میدانى براى آزمایش بهترین افراد ازنظر عمل، و به طبع نتیجه این آزمون در سراى دیگر آشکار مى شود.
چهارم: معیار ارزش انسان در پیشگاه خدا، حسن عمل است.
بدیهى است، اعمال نیکو از عقاید پاک و قلب مؤمن و نیت خالص سرچشمه مى گیرد، چرا که همیشه عمل بازتابى از این امور است.
و شاید به همین دلیل در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که در تفسیر جمله «احسن عملا» فرمود: «اتمکم عقلا و اشدکم لله خوفاً و احسنکم فیما امرالله به و نهى عنه نظراً و ان کان اقلکم تطوعاً؟; منظور این است که کدام یک از شما از نظر عقل و خرد کاملتر، و از جهت خداترسى قویتر و داراى آگاهى فزونتر نسبت به اوامر و نواهى الهى هستید؟ (هر چند اعمال مستحب شما کمتر باشد)».
و از این جا روشن مى شود که تفسیرهاى مختلفى که براى «احسن عملا» ذکر کرده اند مانند: اعمال خالص تر، عقل بیشتر، زهد فزونتر، یاد مرگ کردن و بیشتر (آماده این سفر بودن) همه با یکدیگر ارتباط دارند و تفسیرهاى متفاوتى محسوب نمى شوند، چرا که همه شاخ و برگ، ریشه، ساقه و میوه یک شجره است.
پنجم: ارزش واقعى بر اساس «کیفیّت عمل است»، نه کمیّت و حجم آن. و چه بسا عمل کوچکى با کیفیّت برترى زیادى داشته باشد و لذا در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)آمده است که فرمود: «لیس یعنى اکثر عملا و لکن اصوبکم عملا; هدف این نیست کدام یک بیشتر عمل مى کنید، بلکه منظور این است کدام یک صحیح تر و خالص تر عمل مى نمایید».
ششم: افعال الهى داراى هدف و به اصطلاح «معلل بالااغراض است.» برخلاف گفته ناآگاهان و بى خبرانى که افعال خدا را بى هدف معرفى مى کنند.
هفتم: از آنجا که در این میدان آزمایش عظیم، ممکن است انسان احساس تنهایى و ناتوانى کند ویا بر اثر لغزشها مأیوس گردد، در پایان آیه، با توصیف خداوند عزیز و غفور به این نگرانى ها پایان مى دهد، و به انسان مى گوید: تنها نیستى، از عظمت آزمایش مترس و دل بر خداى نه، و اگر لغزشى از تو سر زد دست به دامن عفو و مغفرتش بزن.


(1). سوره بقره، آیه 94.
(2). سوره بقره، آیه 96.
(3). تفسیر پیام قرآن، ج 5، ص 492.
4 و 5 ـ حال مؤمنان و ظالمان در لحظه مرگ 8 و 9ـ مقدمه ها و سکرات موت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma