نشانه هاى شیعه على(علیه السلام)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اهمیّت نماز و عالم برزخ
تن پروران طماع اهمیّت نماز جماعت


محمّد ابن مسلم، از حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) روایت کرده که فرموده اند: «(شیطان و نفس اماره) شما را در راه هاى باطل نبرد، به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسى که اطاعت خدا کند».(1)
و در پاورقى در شرح این حدیث مى گوید: یعنى شیطان از راه آرزوهاى دروغ و عقیده هاى فاسد شما را به راههاى باطل نبرد، که به وسیله ادعاى شیعه بودن، محبت و ولایت اهل بیت(علیهم السلام) جرأت گناه به شما بدهد، براى این که شعیه اهل بیت(علیهم السلام) نیست، مگر کسى که در گفتار و کردار از آنها پیروى کند. (و فقط به زبان اکتفا نکند.)(2)
2ـ جابر مى گوید: «حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) فرمود: اى جابر! آیا کسى که ادعاى شیعه بودن را دارد به همین که بگوید: من اهل بیت را دوست دارم، کافى است؟ به خدا قسم! شیعه ما نیست مگر کسى که تقوا دارد و اطاعت خدا مى کند و نشانه هاى آنها این است که متواضع، خداترس، امانت دار باشد، زیاد ذکر خدا مى کنند، زیاد روزه مى گیرند، زیاد نماز مى خوانند، با پدر و مادر نیکى مى کنند، به همسایه فقیر و مسکین، بدهکار و یتیم رسیدگى مى کنند، راستگو هستند، قرآن مى خوانند و زبانشان را از مردم بازمى دارند (مگر به گفتار خوب) و امین اموال فامیل خود مى باشند».
جابر مى گوید: اى فرزند رسول خدا! من در این زمان کسى را با اوصافى که فرمودید نمى شناسم. حضرت فرمود: «اى جابر! راه و روش مردم فاسد تو را به سوى خود نکشد. آیا این کافى است که کسى بگوید: من على(علیه السلام) را دوست مى دارم و بعد از این حرف، براى دین خود کارى انجام ندهد؟ (اگر یک سنى) بگوید: من رسول خدا را دوست مى دارم، در حالى که رسول خدا مقامش از على(علیه السلام)بالاتر است و بعد از این سخن، نه به سیره پیامبر عمل کند و نه به سنت او، آیا این دوستى براى او فایده اى دارد؟ پس از خدا بترسید و براى رسیدن به آنچه نزد خداوند است عمل انجام دهید; چون میان خداوند و کسى خویشاوندى نیست».(3)
(یعنى; بین خدا و بین شیعه خویشاوندى نیست، تا اینکه درباره شما مسامحه کند و در مورد سنى ها سخت گیرى کند. با این که شما و آنها در مخالفت به دستورهاى خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله)شریک هستید، یا این که میان خداوند و على(علیه السلام)خویشاوندى نیست که درباره دوستان على(علیه السلام) آسان بگیرد و درباره دوستان پیامبر(صلى الله علیه وآله) سخت گیرى کند). برترین بندگان نزد خداوند «عزوجل» پرهیزکارترین آنها هستند و آنهایى که بیشتر از همه اطاعت خدا مى کنند. اى جابر! به خدا قسم کسى نزد خداوند تبارک و تعالى قرب و منزلت پیدا نمى کند مگر به وسیله اطاعت او. (و نزد ما (براى کسى) برأت از آتش نیست). یعنى، ما حکمى در دست نداریم که شیعیان خود را از آتش دوزخ نجات بدهیم. در صورتى که کارهایشان مانند کارهاى بدان باشد، و براى کسى حجتى نیست که بگوید: اى خدا! من شیعه على بودم چرا من را نمى آمرزى؟ براى این که خداوند نفرمود: هر کس ادعاى شیعه بودن کند حتى اگر عملى هم نداشته باشد، من او را مى آمرزم، یا آنکه ما بر خدا حجتى نداریم که هر کس ادعاى شیعه بودن کند او را از عذاب نجات دهیم.
بنابراین هر کس اطاعت خداوند کند، دوست ماست و هر کس نافرمانى او کند، دشمن ماست و کسى به دوستى ما نمى رسد; مگر به عمل و پرهیزگارى. (این جواب توهمى است که براى گروهى از شیعیان پیدا شده که، امامان
فرموده اند: شیعیان ما داخل آتش نمى شوند). امام جواب مى فرمایند: «این گونه نیست که هر کس ادعاى شیعه بودن کند، شیعه ماست. بلکه شیعه ما کسى است که، اهل عمل و پرهیزکار باشد».(4)
هیچ احتیاجى نیست که بر این حدیث بسیار جالب که، کاملا مطلب را روشن نموده است شرحى نوشته شود، زیرا تمام آنچه لازم است براى کسانى که فریب شیطان را خورده و خیال کرده اند که با ادعاى شیعه بودن، یا با ادعاى دوستى اهل بیت(علیهم السلام) و بدون هیچ عملى مى شود به بهشت رفت در این حدیث شریف ذکر شده است. خلاصه باید این فکر شیطانى را از مغز خود بیرون کنند و بدانند که باید نماز بخوانند، روزه بگیرند، تمام عباداتى را که مجتهدها در رساله هایشان بیان کرده اند انجام دهند و تمام گناهانى را که علماى بزرگ شیعه در کتابهاى اخلاقى، بیان کرده اند (مانند کتاب گناهان کبیره، معراج السعاده، محجه البیضاء و امثال آنها که خیلى زیاد نوشته شده است) ترک کنند. آن وقت از روى اخلاص و براى رضاى خدا اهل بیت(علیهم السلام) را دوست بدارند و هر چیزى را که آنها واجب مى دانسته اند، واجب بدانند و هر چیزى را که آنها حرام مى دانسته اند، حرام بدانند. دوستان اهل بیت را، دوست بدارند و دشمنان اهل بیت را، دشمن بدانند و از دشمنان اهل بیت بیزارى بجویند. آن وقت اگر بگویند، شعیه امیرالمؤمنین(علیهما السلام)هستیم و آن حضرت و اولاد او را دوست مى داریم (و امید است که ان شاء الله راست گفته باشند) والا کسانى که تمام واجبات الهى را ترک مى کنند، و هر گناهى را که بتوانند انجام مى دهند و ادعا هم مى کنند که ما شیعه على(علیه السلام) هستیم به طور حتم بدانند که، روز قیامت اوّلین دشمن این گونه مردم، شخص رسول خدا، امیرالمؤمنین و اهل بیت(علیهم السلام)هستند. پس خودشان را گول نزنند و اگر توبه نکنند و تا آخر عمر نماز نخوانند، روزه نگیرند و خمس و زکات اموالشان را ندهند و اگر مستطیع شوند، حج واجب را انجام ندهند، یقین داشته باشند که غیر از آتش بهره اى ندارند.
اگر در سراى سعادت، کس است *** ز گفتار سعدیش، حرفى بس است.
3ـ حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) فرمود: «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حجة الوداع فرمود: اى مردم! به خدا قسم هیچ چیزى که شما را به بهشت نزدیک و از آتش دور کند نبود، مگر این که براى شما بیان کردم و هیچ چیزى که شما را از آتش دور کند نبود، مگر این که شما را از آن نهى کردم و آگاه باشید که جبرئیل خبر داد که، تا انسان تمام رزقش را دریافت نکند، مرگش فرا نمى رسد. پس از خدا بترسید، براى طلب روزى عجله نکنید و اگر روزى شما به تأخیر افتاد دست به مال مردم دراز نکنید. به راستى بهشت نخواهد رفت، مگر به طاعت و بندگى خداوند».(5)
4ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «امتحان کنید شیعیان ما را که، چگونه اوّل وقت نماز مى خوانند و چگونه اسرار ما را از دشمنان حفظ مى کنند و چه طور اموال خود را با برادرهاى شیعه خود تقسیم مى کنند (یعنى; نصف اموال خود را به برادرهاى) فقیر شیعه مى دهند».(6)
شیعیان واقعى على(علیه السلام) چه کسانى هستند؟
5ـ شیعیان على(علیه السلام) کسانى هستند که، از این که در راه خدا مرگ بر آنها وارد شود و یا خود را در کام مرگ بیندازند باکى ندارند. و شیعیان على(علیه السلام) کسانى هستند که، در اموال خود ایثار مى کنند، برادرهاى دینى خود را بر خود مقدم مى دارند (گرچه خود هم محتاج باشند.) و شیعیان على(علیه السلام) کسانى هستند که،
خداوند آنها را در جایى که نهى کرده است نمى بیند. (مثل: مجلس فسق و فجور).(7) و شیعیان على(علیه السلام)کسانى هستند که در آنجایى که خداوند امر فرموده که بروند، همیشه حاضر هستند (مثل: نماز جماعت، نماز جمعه، تشییع جنازه، عیادت مریض و دیدن خویشاوندها و امثال آن.) و شیعیان على(علیه السلام)کسانى هستند که، در احترام به برادرهاى مؤمنشان به على(علیه السلام) اقتدا مى کنند.(8)
6ـ شیعیان ما پرهیزکارند و پرتلاش، به عهد خود وفا مى کنند، امانت دار، اهل زهد (دل بستگى به دنیا ندارند) و اهل عبادت مى باشند (واجبات و مستحبات را انجام مى دهند) و شبانه روز، پنجاه و یک رکعت نماز مى خوانند (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نماز نافله) شبها نماز شب مى خوانند و روزها روزه مستحبى مى گیرند، زکات اموال خود را ادا مى کنند و حج خانه خدا را انجام مى دهند و از تمام گناهان اجتناب مى کنند.(9)
7ـ از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «شیعه ما نیست، کسى که با زبان مى گوید: من شیعه هستم; ولى در عمل با ما مخالفت مى کند. ولکن شیعه ما کسى است که در گفتار، کردار و پندار با ما همرا باشد، چنین کسى شیعه ما است».
8ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «بعضى از کسانى که ادعا مى کنند ما شیعه هستیم، از یهود و نصارى، مجوس و بت پرستها بدتر هستند».(10)
9ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود:
«خداوند سبحان آیه اى درباره منافقها نازل نکرده است، مگر این که شامل کسانى که ادعاى شیعه بودن مى کنند ولى شیعه نیستند، هم مى شود (مثل کسانى که مى گویند: ما شیعه امیرالمؤمنین هستیم، ولى نماز نمى خوانند، روزه نمى گیرند، خمس و زکات مالشان را نمى دهند (این گونه مردم روز قیامت در صف منافقها مى باشند که عذابشان از عذاب بت پرستان سخت تر است».(11)
فیلسوف بزرگ شهید ـ استاد مطهرى ـ در کتاب «عدل الهى» مى گوید: ما باید کارهاى مثبت خود را با اهل تسنن مقایسه کنیم، نه کارهاى منفى را، چون در کارهاى منفى ما و آنها مساوى هستیم، همان گونه که اگر آنها دستورهاى خداوند را اطاعت نکنند گرفتار عذاب الهى خواهند بود، ما هم که مى گوییم شیعه على(علیه السلام)هستیم اگر اطاعت خداوند نکنیم گرفتار عذاب الهى مى شویم. اما اگر اهل سنت اطاعت خداوند بکنند; چون ولایت و امامت اهل بیت(علیهم السلام) را ندارند، خداوند عبادت آنها را قبول نمى کند ولى شیعه امیرالمؤمنین(علیه السلام) اگر دستورهاى خداوند را انجام دهند; چون ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را قبول دارند، اعمال صالح آنها را قبول مى کند.(12)
10ـ در ضمن حدیثى از حضرت امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «به خدا قسم; چقدر کم است کسى که پیروى از جعفر کند و فقط اصحاب من کسى مى باشد که سخت پرهیزکار و با ورع باشد و براى خداى خود کار کند و امید ثواب او را داشته باشد و این گونه مردم از یاران من هستند».(13)
11ـ از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که فرمود: «اى گروه شیعه از خدا بترسید، براى این که بهشت از شما فوت نمى شود، اگرچه به سبب اعمال زشت شما مدتى طول مى کشد تا شما وارد آن شوید، بنابراین براى درجات بهشت از هم سبقت جویید. یک نفر گفت: یا
رسول الله! آیا از دوستان شما و على(علیه السلام) هم کسى وارد دوزخ مى شود؟ فرمود: هر کس خود را به گناه آلوده کند و به سبب مخالفت دستورهاى محمد و على(علیهما السلام) در محرمات الهى قرار گیرد و به بندگان خدا ظلم کند و با دستورهاى شریعت اسلام مخالفت کند (مثل این که نماز نخواند، روزه نگیرد، حج نرود، خمس و زکات ندهد) او در روز قیامت حاضر مى شود، در حالى که در اثر گناهان خود ناپاک و کثیف است و محمد و على(علیه السلام) به او مى گویند: تو آلوده هستى و شایسته همنشینى با اولیاى خدا در بهشت را ندارى و تو نمى توانى در بهشت همنشین ملائکه مقرب خدا باشى و تو نمى توانى داخل بهشت بشوى; مگر وقتى که از گناهانت پاک شوى. به سبب بعضى از گناهان، پس او را در طبقه بالاى جهنم جاى مى دهند. و بعضى از شیعیان على(علیه السلام) به سبب گناهانشان در محشر گرفتار سختى ها مى شوند تا آنکه عده اى از شیعیان خوب امیرالمؤمنین(علیه السلام) که گناه کمترى دارند بوسیله گرفتارى هاى دنیا از ظلم ستمگرها، بلاها و مریضیها در همین دنیا از گناه پاک مى شوند، که وقتى وارد قبر مى شوند دیگر پاک شده اند.
و بعضى از آنها که زود مرگشان فرا مى رسد و گناهانى هم مرتکب شده اند در وقت مردن جان دادن آنها سخت مى شود و اگر هنوز گناهى باقى باشد زمانى که او را وارد قبر کردند در قبر عذاب مى شود، تا پاک مى شود.
اما اگر گناهان آنها خیلى بزرگ و زیاد باشد، در صحراى محشر گرفتار شداید و سختى ها مى شوند و اگر هنوز پاک نشده باشند (در اثر گناهان بزرگ و بسیارى گناه) آنها را در طبقه بالاى جهنم پاک مى کنند و اینان گرفتارترین و گناهکارترین دوستان ما مى باشند و این گونه مردم شیعه ما نامیده نمى شوند بلکه از دوستان ما هستند، و دوست دار، دوستان ما و دشمن دشمنان ما مى باشند به خاطر این که «ان شیعتنا من شیعنا و اتبع آثارنا و اقتدا باعمالنا» شیعه ما کسى است که پیروى ما کند و تابع رفتار ما باشد و به اعمال ما اقتدا کند».(14)
12ـ در زمان حیات صدیقه کبرى فاطمه زهراء(علیها السلام) شخصى به همسر خود گفت: «از دختر رسول گرامى اسلام سؤال کن آیا شوهر من از شیعیان شما محسوب مى شود یا نه؟ آن زن خدمت حضرت آمد و سؤال کرد. فاطمه(علیها السلام) فرمود: اگر شوهرت به آنچه ما امر کرده ایم عمل مى کند و از آنچه نهى کرده ایم دورى مى کند از شیعیان ما مى باشد و گرنه او شیعه ما نیست. زن برگشت و به شوهر خود خبر داد و آن مرد فریادش بلند شد و گفت: کیست که بتواند به تمام دستورهاى آنها عمل کند، بنابراین من باید براى همیشه در آتش دوزخ بسوزم. زن خدمت فاطمه زهرا(علیها السلام) بازگشت و گفت: شوهرم گریه مى کند و چنین مى گوید. حضرت فرمودند: اما تمام کسانى که ما را دوست مى دارند و دوستان ما را هم دوست مى دارند و دشمنان ما را هم دشمن مى دانند و قلب و زبان آنها تسلیم ماست، اگر با امرو نهى ما مخالفت کنند، اینها شیعه ما نیستند ولى در هر حال وارد بهشت مى شوند; ولکن بعد از آن که بوسیله بلاهاى دنیوى به سبب انواع رنجها و سختى ها پا در عرصه قیامت بگذارند، و یا در طبقه بالاى جهنم، از عذاب دوزخ پاک شوند تا آن که آنها را به سبب دوستى که با ما داشتند از عذاب نجات بدهیم و وارد بهشت شوند».(15)
13ـ حضرت امام جواد(علیه السلام) از پدران خود از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت نموده است که فرمود: «شخصى خدمت على(علیه السلام) عرض کرد: مرگ را براى من توصیف بفرمایید. آن حضرت فرمود: مردم در وقت مردن به سه گروه تقسیم مى شوند; یا به آنها بشارت بهشت داده مى شود یا بشارت دوزخ و یا کارشان مبهم و هولناک مى باشد و معلوم نیست آینده آنها چگونه خواهد بود. اما کسانى که دوست ما هستند و به دستورهاى ما عمل کرده اند، در وقت مردن به آنها بشارت بهشت داده مى شود، اما کسانى که دشمن ما بوده اند و مخالفت دستورهاى ما عمل نموده اند بشارت دوزخ به آنها داده مى شود و اما کسانى که کارشان مبهم است و معلوم نیست که کار آنها به کجا کشیده مى شود; آنها مؤمن گنه کار هستند، اما خداوند آنها را با دشمنان ما مساوى قرار نمى دهد و (بوسیله شفاعت ما از دوزخ بیرون مى آیند. بنابراین اى شیعیان! عمل انجام دهید و اطاعت کنید و سستى نکنید و عذاب خداوند را کوچک نشمرید، براى این که بعضى از گنه کارها بعد از سیصد هزار سال که در عذاب هستند، آن وقت ما آنها را شفاعت مى کنیم و از عذاب نجاتشان مى دهیم».(16)
14ـ ابوبصیر از امام صادق روایت کرده است که، امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: «براى اهل دین نشانه هایى است که با آن شناخته مى شوند: 1ـ راست گویى. 2ـ امانت دارى. 3ـ وفاى به پیمان. 4ـ صله رحم. 5ـ رحم به ضعیفها. 6ـ رفت و آمد کم با زنها (یا کمتر عمل جنسى داشتن). 7ـ بذل و بخشش به زیردستها. 8ـ اخلاق نیکو. 9ـ وسعت اخلاق. 10ـ عمل به علم خود و هر کارى که انسان را به خدا نزدیک مى کند. و خوشا به حال این گونه مردم که بازگشت خوبى به سوى خدا دارند».(17)
15ـ ابوبصیر از امام صادق(علیه السلام) روایت نموده که آن حضرت فرمود: «شیعیان ما اهل تقوا، تلاش، وفا، امانت دار، اهل زهد و عبادت هستند و شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز مى خوانند; شبها نماز شب مى خوانند و روزها روزه دار مى باشند، زکات اموال خود را پرداخت مى کنند، حج واجب به جا مى آورند و تمام کارهایى را که خداوند بر آنها حرام نموده ترک مى کنند».(18)
16ـ ابن مسکان از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت نموده که فرمود: «خداوند پیامبران خود را داراى صفات پسندیده اى نموده، شما خود را امتحان کنید اگر داراى این صفات بودید شکر خدا کنید و اگر این اوصاف در شما نبود، از خداوند بخواهید که چنین باشد که این صفات عبارتند از: 1ـ یقین. 2ـ قناعت. 3ـ استقامت. 4ـ شکرگذارى. 5ـ بردبارى.
6ـ خلق نیکو. 7ـ سخاوت. 8ـ غیرت. 9ـ مروت. 10ـ شجاعت».(19)
این شانزده حدیث را به عنوان نمونه، از روایتهاى بسیارى که درباره نشانه هاى شیعه و مؤمن از اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده نقل کردیم تا این که زبان بسیارى از زبان درازهاى تارک الصلاة که مى گویند: ما شیعه هستیم و شیعه امیرالمؤمنین(علیه السلام)جهنم نمى روند بسته شود و بدانند که شیطان آنها را فریب داده است. آنها مى دانند که دروغ مى گویند; ولى این حرفها رابهانه کرده اند (بَلِ الاِْنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ) انسان خود را خوب مى شناسد ولى براى هر گناهى عذرى مى تراشد.
در پایان این فصل براى عبرت اشعار ذیل را مى آوریم:
اى که در بند قصر و ایوانى *** مگر این جا همیشه مى مانى
همرهانت، یکى یکى رفتند *** تو یکى، در قطار ایشانى
گر بیاید اجل، به میدانت *** نه گمان بر، که مرد میدانى
یک نظر کن، به سوى اهل قبور *** ساکنان دیار تحتانى
روزگارى بُدند روى زمین *** صاحب اهل و مال و عنوانى
بس، در این چند روزه غره مشو *** که در این باغ و کاخ و ایوانى
عمر انسان گران و بى عوض است *** حیف باشد دهى، به ارزانى
تا توانى ز عمر سودى بر *** پیش از آنى که هیچ نتوانى
آنچه همراه مى برى همه جا *** عمل صالح است و ایمانى
ورنه، گر مالک جهان باشى *** بگذارى و بگذرى، آنى
گاه گاهى، برو به قبرستان *** تا که برگردى از هوس رانى
چون دیدى که کس به جاى نماند *** پس یقین دان، که خود نمى مانى.(20)


(1). اصول کافى، ج 2، ص 73.
(2). پاورقى، ج 2، کافى، ص 73، از مرآة العقول.
(3). اصول کافى، ج 2، ص 74.
(4). پاورقى، ج 2، کافى، ص 75.
(5). سفینة البحار، ج 1، ص 731.
(6). همان مدرک.
(7). میزان الحکمه، ج 5، ص 231.
(8). همان مدرک.
(9). بحارالانوار، ج 68، ص 164.
(10). همان مدرک، ص 166.
(11). بحارالانوار، ج 68، ص 164.
(12). کتاب عدل الهى، ص 352.
(13). اصول کافى، ج 2، ص 77.
(14). بحارالانوار، ج 68، ص 154.
(15). بحارالانوار، ج 68، ص 155.
(16). بحارالانوار، ج 6، ص 153.
(17). مرآة العقول، ج 7، ص 274.
(18). وسائل الشیعه، ج 3، ص 41، باب صفات الشیعه.
(19). مرآة العقول، ج 7، ص 347.
(20). از جزوه پند و اندرز آیت الله یزدى هاشمى.

 

تن پروران طماع اهمیّت نماز جماعت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma