حکایت زنى که بچه خود را در سرکه خفه کرد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اهمیّت نماز و عالم برزخ
حکایت شیرین دزد نمازگزار حکایت استخاره


در یکى از کتابهاى آیت الله استاد حسین مظاهرى آمده است که، روزى خانمى خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)آمد و با یک حالت اضطراب و ترس گفت: یا رسول الله! به دادم برسید. من مرتکب گناهى بزرگ یعنى عمل زنا شدم، بعد حامله شدم و وقتى بچه متولد شد او را در خمره سرکه انداختم و خفه کردم و بعد سرکه ها را فروختم. اکنون من باید چه کنم؟ حضرت فرمود: علت این گناه بزرگ آن بود که در آن روز تو نماز عصر را ترک نمودى.
آرى! گناه انسان را به سوى گناهى بزرگتر مى کشاند و همین طور ادامه دارد تا آنکه انسان را کافر مى کند.
عزیزانى که در خواندن نماز سستى مى کنید، از خدا بترسید. ممکن است واقعاً ترک نماز شما را کافر کند و در وقت مردن کفر شما ظاهر شود. چنان که خداوند در آیه 10 سوره مبارکه روم مى فرماید: «(ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون); سپس سرانجام کار کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که، آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند».
 

حکایت شیرین دزد نمازگزار حکایت استخاره
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma