مطابق نقل مورّخان جمعى از صحابه از بیعت با ابوبکر امتناع کردند. مطابق نقل ابن عبدالبرّ: سعد بن عباده و گروهى از طائفه خزرج و جمعى از قریش با ابوبکر بیعت نکردند و البته پس از مدّتى جز سعد بن عباده، بقیه نیز بیعت کردند.
همچنین از قریش على و زبیر و طلحه و خالد بن سعید در روز بیعت عمومى بیعت نکردند و آنها پس از مدّت زمانى بیعت کردند.(1)
مطابق نقل ابن اثیر، على(علیه السلام)، بنى هاشم، زبیر، خالد بن سعید و سعد بن عباده بیعت نکردند و همه این افراد ـ جز سعد ـ پس از وفات فاطمه(علیها السلام) بیعت کردند، که شش ماه پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود.(2)
در برخى دیگر از کتب نام جمعى دیگر از صحابه که در روزهاى نخستین حاضر به بیعت با ابوبکر نشدند آمده است. از جمله عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، مقداد، سلمان فارسى، عمار یاسر، براء بن عازب، اُبىّ بن کعب.(3)
از سلمان فارسى نقل شده است وقتى که براى ابوبکر بیعت گرفته شد، گفت: «کرداذ وناکرداذ اى عملتم وما عملتم، لو بایعوا علیّاً لأکلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم; کردند و نکردند (با آنکس که نمى بایست، بیعت کردند و با آنکه شایسته بود، بیعت نکردند); اگر آنان با على(علیه السلام)بیعت مى کردند، به یقین برکات فراوانى از آسمان و زمین نصیب آنان مى شد».(4)
همچنین نوشته اند: هنگامى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وفات یافت; ابوذر در مدینه نبود; هنگامى به مدینه آمد که ابوبکر خلیفه شده بود; ابوذر گفت: «أصبتم قناعه وترکتم قرابه، لو جعلتم هذا الأمر فى أهل بیت نبیّکم لما اختلف علیکم اثنان; به چیز اندک رسیدید و به همان قناعت کردید و خاندان پیامبر را از دست دادید; اگر این کار را به اهل بیت پیامبرتان مى سپردید، هرگز دو نفر نیز دچار اختلاف نمى شدند».(5)
ابن اثیر نیز، از ابان بن سعید ـ برادر خالد بن سعید ـ نام مى برد که او نیز همراه برادرش بیعت نکرد. خالد به بنى هاشم گفت: «إنّکم لطوال الشجر، طیّبوا الثمر ونحن تبع لکم; شما درختانى بلند بالا و داراى میوه هاى پاکیزه اید و ما تابع شما هستیم» لذا وقتى که بنى هاشم بیعت کردند، او بیعت کرد.(6)
از نقل ابن ابى الحدید نیز دانستیم عبادة بن صامت، ابوالهیثم بن تیهان و حذیفه نیز جزو مخالفان بودند.
اما سعد بن عباده تا آخر عمر حاضر به بیعت نشد. طبرى مى نویسد: وى در نماز آنها حاضر نمى شد; در اجتماع آنان حضور نمى یافت و در مراسم حج با آنان همراهى نمى کرد و در کنار آنها دیده نمى شد(7); همچنین درباره او نوشته اند که وى با ابوبکر بیعت نکرد و از مدینه خارج شد و به آنجا بازنگشت. او در منطقه «حوران» از مناطق شام ساکن شد و در سال 14 و یا 15 هجرى در زمان خلافت عمر درگذشت. در حقیقت او در آنجا به قتل رسید و قتل او را به جنیّان نسبت دادند! و اشعارى نیز از زبان جنّیان سرودند!(8)
مطابق نقل بلاذرى، عمر کسى را به سراغ وى فرستاد تا از او بیعت بگیرد وگرنه او را به قتل رساند. او نیز رفت و سعد بن عباده حاضر به بیعت نشد، و آن شخص او را با تیرى به قتل رساند و آنگاه به جنّیان نسبت داد.(9) (کارى که سیاست مداران حرفه اى نیز از آن بى خبرند).