بايدها ونبايدهاى حمّام

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
حلية المتقين
نبايدها
1. در حديثى از امام صادق عليه السلام آمده است كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود :
«در حمّام بر پشت نخوابيد كه پيه گرده‌ها را آب مى‌كند».[1]
2. از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «ادرار كردن در حمّام پيام‌آور فقر وپريشانى است».[2]
3. از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «براى پدر ومادر جايز نيست كه به عورت فرزند خود نگاه كنند، همان‌گونه كه براى فرزند جايز نيست به عورت پدر ومادر نگاه كند».[3]
4. در حديث است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله لعنت كرد كسى را كه در حمّام به عورت ديگرى نگاه كند، يا بدون لنگ به حمّام رود تا ديگران به عورتش
نگاه كنند.[4]
5. در روايتى معتبر آمده است كه روزى امام صادق عليه السلام به حمّام رفت. حمّامى گفت: اگر بخواهيد حمّام را براى شما خلوت كنم. امام عليه السلام فرمود: «نيازى به اين كار نيست، مؤمن كارش سبك‌تر از اين است كه حمّام را براى او قرق كنند».[5]
6. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «در حمّام بر پهلو نخواب كه پيه گرده‌ها را آب وانسان را لاغر مى‌كند. وموهايت را شانه نكن كه كم‌پشت مى‌شود».[6]
7. در حديثى ديگر فرمود: «مبادا در حمّام موهايت را شانه كنى كه مى‌ريزد ومسواك نزن كه دندان‌ها را مى‌ريزد».[7]
كارهاى مجاز
1. در حديث است كه از امام باقر عليه السلام پرسيدند: آيا حضرت على عليه السلام از قرآن خواندن در حمّام نهى كرد؟ حضرت فرمود: «نه، زمانى نهى مى‌كرد كه كسى عريان باشد. اگر لنگ بسته باشد اشكالى ندارد».[8]
2. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «اگر كسى براى رضاى خدا، نه تمرين صدا، در حمّام قرآن بخواند اشكال ندارد».[9]
3. در روايتى صحيح ومعتبر آمده است كه از امام کاظم عليه السلام پرسيدند: قرآن خواندن وآميزش كردن در حمّام چه حكمى دارد؟ فرمود: «اشكالى ندارد».[10]
4. در روايتى آمده است كه هرگاه كسى وارد حمّام شد وحرارت بر او غلبه كرد، آب سرد بر خود بريزد تا حرارتش فرو نشيند.[11]
[1] . كافى، ج 6، ص 500، ح 19.
[2] . خصال، ج 2، ص 277؛ بحارالأنوار، ج 76، ص 74، ح 13.
[3] . كافى، ج 6، ص 503، ح 36.
[4] . همان، دنباله حديث 36.
[5] . كافى، ج 6، ص 503، ح 37؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 65، ح 249.
[6] . كافى، ج 6، ص 501، ح 24.
[7] . علل الشرايع، ج 1، ح 24؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 64، ح 243.
[8] . كافى، ج 6، ص 502، ح 32.
[9] . همان، ص 505، ح 33.
[10] . همان، ص 502، ح 31.
[11] . مكارم الأخلاق، ص 55.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma