1 نگاهى به تاریخچه قم

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
همراه زائرین قم و جمکران
فصل اوّل 2 سیرى در تاریخچه حوزه علمیّه قم


تاریخ، سیماى قم را قبل از ظهور اسلام به درستى نشان نمى دهد، ولى آنچه مسلّم است این که قم قبل از اسلام وجود داشته(1)، و در تاریخ قبل از اسلام و اشعار شعراى آن زمان نام قم به چشم مى خورد. از جمله در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسى چند بار نام قم ذکر شده است.(2)
نفوذ اسلام و تشیّع در قم
در سال 23 هجرى قمرى، هنگامى که مسلمانان به قصد نجات مردم ایران از ظلم و ستم ساسانیان و هدایت آنها به دین مقدّس اسلام، به ایران لشکرکشى کردند، شهر قم توسّط اشعرى ها که اصالتاً از نژاد عرب یمنى و شیعه بودند فتح شد، و لذا آنها نزد اهل تاریخ، از مفاخر قم به شمار آمده، و مردم قم ملازم با تشیّع و ولایت خاندان پیامبر(علیهم السلام) بوده اند. رفتوآمد و نفوذ اعراب، مخصوصاً اشعرى ها، به قم راه را براى آنها باز کرد تا سرانجام در زمان خلافت عبدالملک مروان، گروهى از عرب هاى منسوب به «بنى الاشعر» به قم پناهنده شده و رفته رفته قم را تحت نفوذ خود قرار دادند.
هنگامى که آل اشعر در اواخر قرن اوّل وارد قم شدند، آتشکده قم تخریب شد و به جاى آن مسجدى ساختند، و این نخستین مسجدى بود که در قم ساخته شد.(3)
مهاجرت شیعیان کوفه به قم
علیرغم فشارها و سختگیرى هاى حکّام و زمامداران جور نسبت به شیعیان، مردم روشن بین حقیقت را درک کرده و به دنبال آن رفته، و در زمان هاى مناسب از امامان معصوم(علیهم السلام)استفاده مى کردند. در عصر امامت امام پنجم شیعیان، امام محمّدباقر(علیه السلام)، یعنى اواخر قرن اوّل و سال هاى آغازین قرن دوم، مردم از اختلال و ضعفى که دامنگیر حکومت امویان شد استفاده کرده، و شیعیان از اقصى نقاط کشورهاى اسلامى پروانهوار بر گرد وجود پیشواى پنجم اجتماع کرده و به کسب معارف دینى پرداختند.(4)
هنوز قرن اوّل هجرى قمرى به پایان نرسیده بود که در پى هجرت چند نفر از شیعیان کوفه به قم، مردم قم به مذهب اهل بیت گرویدند، و این مذهب در سایر شهرهاى ایران نیز گسترش یافت، و ایران به عنوان کشور شیعه معروف شد. در ضمن این مطلب پرده از حقیقت مهمّى بر مى دارد و آن این که: علیرغم اینکه ایران توسّط طرفداران خلیفه دوم فتح شد، امّا دیرى نپایید که بر اثر آزادى و هوشیارى ایرانى ها، مردم با مذهب جعفرى آشنا شدند و آمدن چند نفر از کوفه کافى بود که مردم قم را به مذهب اصیل تشیّع رهنمون سازد.
 
قم در عصر خلفاى عبّاسى
در عصر خلافت خلفاى عبّاسى، که از سال 132 هـ .ق تا سال 640 طول کشید، بیشتر اوقات آل على را به تصوّر این که ممکن است مدّعى خلافت شوند، تعقیب و شکنجه مى کردند، بسیارى از فرزندان آل على(علیه السلام) به ایران و سپس قم پناه آوردند، و از این زمان عقاید شیعه در اذهان ساکنان قم تقویت و به تدریج قم به عنوان یک شهر شیعه نشین شناخته شد، و لذا خلفا نسبت به این شهر نه توجّهى داشتند، و نه کمک و مساعدتى مى کردند. ازاین رو قم تا اواخر قرن دوم تابع اصفهان بود و حاکم و فرمانرواى مستقلّى نداشت، تا اینکه در عصر هارون الرّشید، یکى از مشاهیر قم به نام «حمزة بن یسع» به حضور خلیفه رسید، و از وى درخواست کرد که قم از اصفهان مستقل شود، و اجازه داده شود نماز جمعه و نماز عید فطر و قربان در آن اقامه گردد و خلیفه تقاضاى او را پذیرفت.(5)
حمزة بن یسع پس از استقلال قم، مأمور وصول خراج کشاورزى و تجارى قم شد. او در این باره کوشش فراوانى نمود تا آنجا که حتّى مساحت سرزمین قم را تعیین کرد و خراج ها را جمع نمود، و آنها را به ناچار به خلیفه مى رساند.(6)
 
قم; آماده پذیرش از آل على(علیه السلام)
همان گونه که گذشت بذر مذهب شیعه در اوایل قرن اوّل هجرى در این سرزمین پاشیده شد و دیرى نپایید که به صورت یک شهر به تمام معنا شیعه درآمد، و پناهگاه و مأمنى براى پیروان مکتب اهل بیت قرار گرفت.
قم در این مدّت آماده استقبال و پذیرایى از فرزندان جسمانى و روحانى آل على بود، کافى بود هر یک از دودمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پیروان راستین آن حضرتش به این سرزمین آید تا مردم قم با آغوش باز از او استقبال کنند و با کمال عزّت و احترام و خیالى آسوده از دشمنان زندگى کند. بر همین اساس، بسیارى از مردان نامى و سادات جلیل القدر و نواده هاى پیشوایان مذهب شیعه به این سرزمین آمدند، که در رأس آنها مى توان به دختر بزرگ و با عظمت امام موسى بن جعفر(علیهما السلام)، حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)اشاره کرد، که با تشریف فرمایى آن بانوى کم نظیر، فصل نوینى در تاریخ قم آغاز شد، و جاذبه قوى آن حضرت، علما و دانشمندان فراوانى را به سوى این شهر جذب و برکات فراوانى را نصیب قم کرد، که مهم ترین آنها گسترش مراکز علمى بود، که در فصل بعد به آن خواهیم پرداخت.
 
ارتباط مردم قم با امامان معصوم(علیهم السلام)
مردم قم از همان آغاز ورود اسلام به این شهر، از علاقه مندان ثابت قدم خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده، و در همان عصر
به عنوان شیعیان خالص و استوار شهرت داشتند. آنها در زمان امامان(علیهم السلام) برخى از باغ ها و املاک و حتّى خانه هاى خود را وقف امامان(علیهم السلام) کردند و هر سال خمس اموال خود را براى حضرات معصومین(علیهم السلام) مى فرستادند و به آل على بسیار احترام مى کردند به طورى که قم پناهگاه آل على بود، و تعداد زیاد امامزادگان موجود در قم شاهد این مدّعاست. ارتباط اهل قم با امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادى و امام حسن عسکرى(علیهم السلام) و در عصر غیبت با نایبان خاص و عام امام زمان(عجل الله تعالى فرجه الشریف) در پیشانى تاریخ تشیّع مى درخشد، که در اینجا مجال شرح و تفسیر این مطلب و بیان نمونه هاى تاریخى آن، والطافى که حضرات معصومین(علیهم السلام) به قمى ها داشته اند نیست.(7)
قم و فراز و نشیب هاى تاریخى
از لابه لاى تاریخ استفاده مى شود که قم در حدود دو قرن، از نیمه قرن دوم تا نیمه قرن چهارم بسیار آباد و وسیع و پرجمعیّت بود، ولى پس از آن، حوادث مختلف، دگرگونى هایى در این سرزمین ایجاد کرد و این آبادى ها را به ویرانه هایى تبدیل نمود، تا آنجا که قم بارها آباد و ویران شده است.
از جمله این حوادث تلخ مى توان به دستبرد سپاهیان غارتگر مغول در قرن هفتم هجرى قمرى اشاره کرد که ویرانى هاى بسیارى به بار آورد.
در حدود کمتر از نیم قرن پس از آن، تیمورلنگ به قم حمله کرد، و پس از تلاش بسیار و مقاومت شدید و طولانى مردم، شهر را در تحت سلطه خود درآورد و بسیارى از مردم این شهر را به خاطر مقاومت شجاعانه اى که ابراز داشته بودند از دم تیغ گذراند و قسمت اعظم شهر را ویران نمود. به گونه اى که جان کارترایت، جهانگرد انگلیسى که در سال 1600 میلادى مطابق 967 هـ .ق از قم دیدن کرده بود در سفرنامه اش نوشت: «در اثر ویرانى هایى که تیمورلنگ به جاى گذاشته این شهر زیبا تا نصف مساحت واقعى خود تقلیل یافت!».(8)
امّا این کشت و کشتار به همین مقدار پایان نگرفت و دو قتل عام و کشتار دیگر نیز اتّفاق افتاد: یکى قتل عام ابراهیم خان برادر نادرشاه و دیگرى قتل عام الله یار خان ازبک در حکومت نادرشاه افشار، که به علّت داشتن اعتقادات شیعى، مردم قم را به خاک و خون کشیدند.
به هر حال قم به دلیل کشت و کشتارها و قتل و غارت ها از قرن هفتم تا قرن نهم که دوران حکومت صفویان بود نتوانست روند رو به رشد و رونق و آبادى خود را حفظ کند; ولى از زمان سلطه صفویان در سال 907 که تا سال هاى 1148 هـ .ق ادامه یافت، رشد و رونق قابل ملاحظه اى یافت و در زمان سلطه قاجار که از سال 1200 تا سال 1329 هـ .ق به مدت 139 سال ادامه داشت نیز روند رو به رشد این شهر مخصوصاً در قسمت مبانى علمى و دینى ادامه یافت.(9)
از جمله امورى که نشان مى دهد قم در زمره شهرهاى مورد توجّه حکومت ها بوده این است که در آن ضرابخانه اى براى
ضرب سکّه در حکومت هاى مختلف وجود داشته و هم اکنون در موزه ها، نمونه هایى از آن سکّه ها وجود دارد.(10)
 
قم در عصر پهلوى
رضاشاه در سال 1299 هـ .ش (1339 هـ .ق) سردار سپه شد و پنج سال بعد، در سال 1304 هـ .ش، احمدشاه قاجار را خلع کرد و خود بر تخت قدرت تکیه زد و بدینسان حکومت قاجار به تاریخ پیوست(11) و حکومت خاندان پهلوى آغاز شد و پنجاه و سه سال ادامه داشت و با پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران در سال 1357 هـ .ش آن هم به تاریخ پیوست.
در سال 1316 هـ .ش با تصویب تقسیمات جدید کشورى فرماندارى قم تأسیس شد و از آن پس، دیگر نام و نشانى از والى و حاکم و عامل نمى بینیم.(12) قم همواره در زمان خاندان پهلوى عمداً مورد بى توجّهى قرار گرفت; زیرا خاندان پهلوى علاوه بر اینکه علاقه اى به اسلام نداشتند، از پیشرفت و نفوذ روحانیّت مى ترسیدند.
 
قم پس از پیروزى انقلاب
شهر مقدّس قم پس از پیروزى انقلاب مرکز توجّه مردم ایران، بلکه کل جهان قرار گرفت و به همین علّت رشد مناسب و خوبى از جهات مختلف داشت مخصوصاً حوزه علمیه قم حرکتى را که از زمان مرحوم آیت الله حائرى (در عصر رضاخان) شروع شده بود و بعد به آیت الله بروجردى منتهى شد آهنگ پرشتاب ترى یافت و در دوران حکومت اسلامى به اوج خود رسید که شرح آن بطور جداگانه خواهد آمد، ولى علیرغم توسعه در ابعاد مختلف، هنوز هم شهر کریمه اهل بیت نیازمند توجّه خاص است و از محرومیّت هاى مختلف رنج مى برد. امید است مسئولین کشورى و محلّى نگاه ویژه اى به قم به عنوان مرکز شیعیان جهان و وطن اصلى انقلاب اسلامى داشته باشند و به این شهر، آن گونه که شایسته آن است رسیدگى و توجّه نمایند.


(1) . شرح این مطلب را در کتاب «کوثر کویر» مطالعه فرمایید.
(2) . در مقدمه چاپ چهارم کتاب «تاریخ قم» نوشته محمدحسین ناصر الشریعة سه بیت شعر زیر از فردوسى در مورد قم نقل شده است:
دگر بهره از قم بدو اصفهان *** نهاد بزرگان و جاى مهان
در جاى دیگر مى گوید:
بفرمود عهد قم و اصفهان *** نهاد بزرگان و جاى مهان
در جاى دیگر چنین گفته است:
نبشتند منشور بر پرنیان *** خراسان و رى هم قم و اصفهان
(3) . شرح این مطلب را در کتاب «کوثر کویر»، ص 90 مطالعه فرمایید.
(4) . شیعه در اسلام، ص 25 .
(5) . قم را بشناسید، ص 38 .
(6) . تاریخ قدیم قم، ص 28 .
(7) . شرح این مطلب را در کتاب حضرت معصومه فاطمه دوم نوشته مرحوم آقاى محمدى اشتهاردى که بسیارى از مطالب این بخش، از آن کتاب نقل شده، مطالعه فرمایید.
(8) . کوثر کویر، ص 65، به نقل از تاریخ مذهبى قم، ص 283 .
(9) . کوثر کویر، ص 65-67 .
(10) . کوثر کویر، ص 90-92 .
(11) . حاکمان قم، ص 158 .
(12) . حاکمان قم، ص 159 .
 
 

 

فصل اوّل 2 سیرى در تاریخچه حوزه علمیّه قم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma