معاد تنها با یک صیحه عظیم رخ مى دهد!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
برگزیده تفسیر نمونه جلد 5
سوگند به این فرشتگان پرتلاش! آفرینش شما مشکلتر است یا آسمانها؟ (دلیل دیگرى بر معاد)

(آیه 6) بعد از آن که با قسم هاى مؤکد وقوع قیامت به عنوان یک امر حتمى در آیات گذشته بیان شد، در اینجا به شرح بعضى از نشانه ها وحوادث این روز بزرگ مى پردازد، مى فرماید: این بعث ورستاخیز «در آن روز است که زلزله هاى وحشتناک همه چیز را به لرزه در مى آورد» (یَوْمَ تَرْجُفُ الرّاجِفَةُ).

(آیه 7) «وبه دنبال آن، حادثه دومین ]=صیحه عظیم محشر[ رخ مى دهد» (تَتْبَعُهَا الرّادِفَةُ).

منظور از «راجفه» همان صیحه نخستین یا نفخ صور اول است که شیپور فناى جهان وزلزله نابودى دنیاست و«رادفه» اشاره به صیحه دوم یا نفخ صور ثانى است که نفخه حیات ورستاخیز وبازگشت به زندگى جدید است.

(آیه 8) سپس مى افزاید: «دلهائى در آن روز سخت مضطرب است» (قُلُوبٌ یَوْمَئِذ واجِفَةٌ).

دلهاى مجرمان وگنهکاران وطغیانگران همه بشدت مى لرزد، ونگران حساب وجزا وکیفر است.

(آیه 9) این اضطراب درونى به قدرى شدید است که آثار آن در تمام وجود گنهکاران ظاهر مى شود، لذا در این آیه مى افزاید: «وچشمهاى آنان از شدت ترس فرو افتاده است» (اَبْصارُها خاشِعَةٌ).

در آن روز چشمها به گودى مى نشیند، از حرکت باز مى ایستد وخیره مى شود، وگوئى دید خود را از شدت ترس از دست مى دهد.

(آیه 10) آنگاه سخن را از قیامت به دنیا مى کشاند، مى فرماید: ولى امروز «مى گویند: آیا ما به زندگى مجدد باز مى گردیم»؟! (یَقُولُونَ ءَاِنّا لَمَرْدُودُنَ فِى الْحافِرَةِ).

(آیه 11) این آیه ادامه سخنان آنها را نقل کرده، مى گوید: «آیا هنگامى که استخوانهاى پوسیده اى شدیم» ممکن است زنده شویم؟ (ءَاِذا کُنّا عِظامًا نَخِرَةً).

 

این همان چیزى است که همواره منکران معاد روى آن تکیه مى کردند، ومى گفتند: باور کردنى نیست که استخوانهاى پوسیده بار دیگر لباس حیات در تن بپوشد، در حالى که فراموش کرده بودند در آغاز نیز از همان خاک آفریده شده اند.

(آیه 12) منکران معاد به این هم قناعت نمى کنند، بلکه به استهزاى «معاد» برخاسته وبه عنوان مسخره، «مى گویند: اگر قیامتى درکار باشد بازگشتى است زیانبار» وحال ما در آن روز سخت ودردناک خواهد بود! (قالُوا تِلْکَ اِذًا کَرَّةٌ خاسِرَةٌ).

(آیه 13) در این آیه بار دیگر به مسأله قیام قیامت وبرپاشدن رستاخیز باز مى گردد، وبا لحنى قاطع وکوبنده، مى فرماید: «این بازگشت تنها با یک صیحه عظیم است» (فَاِنَّما هِىَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ).

(آیه 14) «ناگهان همگى بر عرصه زمین ظاهر مى گردند» (فَاِذاهُمْ بِالسّاهِرَةِ).

این کار پیچیده ومشکلى نیست، همین که به فرمان خدا نفخه دوم دمیده شود وبانگ حیات وزندگى برخیزد، تمام این خاکها واستخوانهاى پوسیده یک مرتبه جمع مى شوند وجان مى گیرند، واز قبرها بیرون مى پرند!

(آیه 15) بعد از بیانات نسبتاً مشروحى که در آیات قبل درباره مسأله معاد وانکار ومخالفت مشرکان آمد، در اینجا به داستان یکى از طغیانگران بزرگ تاریخ یعنى; فرعون وسرنوشت دردناک او اشاره مى کند، تا هم مشرکان عرب بدانند که افراد نیرومندتر از آنها نتوانستند در برابر خشم وعذاب الهى مقاومت کنند، وهم مؤمنان را دلگرم سازد که از برترى نیروى ظاهرى دشمن هراسى به دل راه ندهند، چرا که درهم کوبیدن آنها براى خداوند بسیار سهل وآسان است.

نخست از اینجا شروع مى کند: «آیا داستان موسى به تو رسیده است»؟ (هَلْ اَتیکَ حَدیثُ مُوسى).

(آیه 16) سپس مى افزاید: «در آن هنگام که پروردگارش او را در سرزمین مقدسِ طوى ندا داد» (اِذْ نادیهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى).

«طوى» ممکن است نام سرزمین مقدسى باشد که در شام در میان «مدین» و«مصر» قرار داشت، ونخستین جرقه وحى در آن بیابان بر قلب موسى وارد شد.

(آیه 17) سپس به پیامى که خداوند به موسى در آن سرزمین مقدس داد، در دو جمله کوتاه وپرمعنى، اشاره کرده، مى فرماید: «به سوى فرعون برو که طغیان کرده است»! (اِذْهَبْ اِلى فِرْعَوْنَ اِنَّهُ طَغى).

(آیه 18) «وبه او بگو: آیا مى خواهى پاکیزه شوى»؟ (فَقُلْ هَلْ لَکَ اِلى اَنْ تَزَکّى).

(آیه 19) «و(پس از پاک شدن ولایق لقاى محبوب گشتن) من تو را به سوى پروردگارت هدایت کنم، تا از او بترسى» وگناه نکنى (وَاَهْدِیَکَ اِلى رَبِّکَ فَتَخْشى).

(آیه 20) واز آنجا که هر دعوتى باید آمیخته با دلیل باشد در این آیه مى افزاید: موسى «به دنبال این سخن بزرگترین معجزه را به او نشان داد» (فَاَریهُ الاْیَةَ الْکُبْرى).

این معجزه خواه معجزه تبدیل شدن عصا به مار عظیم باشد، یا یدِ بیضا،ویا هر دو، از معجزات بزرگ موسى بوده است که در آغاز دعوتش بر آنتکیه کرده.

این آیات نشان مى دهد که یکى از اهداف بزرگ انبیا هدایت طغیانگران یا مبارزه قاطع با آنهاست.

(آیه 21) اکنون ببینیم فرعون در برابر این همه لطف ومحبت، واین منطق وبیان زیبا وارائه آیت کبرى چه عکس العملى نشان داد؟

این طاغوت خیره سر، هرگز از مرکب غرور پیاده نشد، چنانکه در این آیه مى فرماید: «او (دعوى موسى را) تکذیب، وعصیان کرد» (فَکَذَّبَ وَعَصى).

این نشان مى دهد که تکذیبها مقدمه عصیانهاست، همان گونه که تصدیقها وایمانها مقدمه طاعتهاست.

(آیه 22) به این مقدار هم قناعت نکرد ودر برابر دعوت موسى بى تفاوت نماند بلکه: «سپس پشت کرد وپیوسته (براى محو آیین حق) تلاش نمود»(ثُمَّ اَدْبَرَ یَسْعى).

 

(آیه 23) واز آنجا که معجزه موسى تمام موجودیت طاغوتى او رابه خطر مى انداخت، مأموران را به شهرهاى مختلف اعزام کرد «وساحران را جمع کرد ومردم را دعوت نمود» تا مبارزه ساحران با موسى را مشاهده کنند (فَحَشَرَفَنادى).

(آیه 24) باز به این توطئه ها اکتفا نکرد، بلکه بزرگترین ادعا را با بدترین تعبیرات مطرح نمود «وگفت: من پروردگار برتر شما هستم»! (فَقالَ اَنَا رَبُّکُمُ الاَْعْلى).

خودش یکى از بت پرستان بود، ولى در اینجا ادعا مى کند من پروردگار بزرگ شما هستم، یعنى حتى خودش را از معبود خودش نیز بالاتر مى شمرد واین است بیهوده گوئیهاى طاغوتها!

(آیه 25) به هر حال فرعون سرکشى را به آخرین مرحله رسانده ومستحق دردناکترین عذاب شده وفرمان الهى باید فرارسد واو ودستگاه ظلم وفسادش را درهم بکوبد لذا در این آیه مى فرماید: «از این رو خداوند او را به عذاب آخرت ودنیا گرفتار ساخت» (فَاَخَذَهُ اللهُ نَکالَ الاْخِرَةِ وَالاُْولى).

در اینجا تفسیر دیگرى براى آیه ذکر شده است وآن این که منظور از «الاولى» کلمه نخستین است که فرعون در مسیر طغیان گفت وادعاى الوهیت کرد (قصص/38) و«الاْخِرَة» اشاره به آخرین کلمه اى است که او گفت وآن ادعاى ربوبیتاعلى بود خداوند او را به مجازات این دو ادعاى کفرآمیزش در همین دنیاگرفتار ساخت.

(آیه 26) وسرانجام در این آیه، از اتمام این ماجرا نتیجه گیرى کرده، مى فرماید: «در این (داستان موسى وفرعون وعاقبت آنان درس) عبرتى است براى کسى که (از خدا) بترسد» (اِنَّ فى ذلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشى).

این آیه به خوبى نشان مى دهد که عبرت گرفتن از این ماجراها تنها براى کسانى میسّر است که بهره اى از خوف وخشیت واحساس مسؤولیت به دل راه داده اند ویا به تعبیر دیگر داراى چشمى عبرت بینند.

اى خوشا چشمى که عبرت بین بود *** عبرت از نیک وبدش آیین بود

 

 

سوگند به این فرشتگان پرتلاش! آفرینش شما مشکلتر است یا آسمانها؟ (دلیل دیگرى بر معاد)
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma