مباحث مربوط به اصحاب القریة

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
داستان یاران
12 اصحاب القریة شرح و تفسیر


مباحث مختلفى درمورد اصحاب القریه مطرح است; از جمله:
1. داستان اصحاب القریه در کدام سوره قرآن آمده است؟
2. آبادى مورد نظر کجا بوده است؟
3. داستان صاحبان آبادى چه بوده است؟
4. مشکل آنها چه بوده است؟
5. چه کسانى آنها را دعوت کرده اند؟
6. عاقبت آنها چه شد؟
مباحث مذکور مهم ترین بحث هایى است که باید درباره اصحاب القریه به آن پرداخته شود.
 
1. داستان اصحاب القریة در سوره یاسین
داستان اصحاب القریة در ضمن 18 آیه، از آیه 13 تا 30 سوره یاسین آمده است. به عنوان مقدّمه مناسب است اهمیّت و فضیلت سوره یاسین بپردازیم.
سوره یاسین از مهمترین، پربارترین و پرمعناترین سوره هاى قرآن است لذا در روایتى از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «انّ لکلّ شىء قلبا و قلب القرآن یس; هر چیزى قلبى دارد و قلب قرآن سوره یاسین است».(1) مى دانیم که اگر قلب از حرکت بایستد انسان سکته مى کند و پس از چند دقیقه مى میرد، امّا با مردن بقیّه اعضا، انسان قادر بر ادامه حیات هست و مى تواند زنده باشد. بدن انسان از سیصد میلیون میلیارد واحد ارزنده تشکیل شده که اسم آن واحدها سلول یا بافت است. اگر بدن انسان را به قصرى تشبیه کنیم، آن قصر از سیصد میلیون میلیارد آجر تشکیل شده است. کار قلب این است که در هر دقیقه دو مرتبه تمام این سلولها را آبیارى و برایشان غذا ببرد و به آنها اکسیژن برساند! راستى خداوند چه قدرتى به قلب داده که در ظرف مدّت بسیار کوتاهى این سه کار مهم و حیاتى را انجام مى دهد؟! رگها که وسیله انتقال این مادّه مهمّ حیاتى هستند و دستگاه هاى مرتبط با آن چگونه طرّاحى شده اند که خون را در این مدّت کوتاه به مقصد مى رسانند؟ از عجایب این که وقتى خون به استخوان مى رسد تبدیل به استخوان مى شود، و هنگامى که به گوشت مى رسد، مبدّل به گوشت مى شود و زمانى که به مو مى رسد به جنس مو درمى آید و وقتى که به اشک چشم مى رسد همچون اشک چشم صاف و زلال و شفّاف مى شود! مى بایست در این عجایب خلقت و چگونگى آفرینش بیندیشیم، که هرچه پیرامون آن بیشتر فکر کنیم، ایمانمان به عظمت پروردگار بیشتر و در برابرش خاضع تر مى شویم.
در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اگر مى خواهى شب محفوظ بمانى سوره یاسین را بخوان، و اگر مى خواهى روز در امان باشى یاسین بخوان که تورا از خطرات حفظ مى کند».(2) البتّه روایت مذکور حدیثى مفصّل و طولانى است و فضایل فراوانى براى تلاوت سوره یاسین ذکر کرده که به همین مقدار قناعت مى کنیم.
سؤال: چرا تلاوت سوره یاسین این قدر اهمیّت دارد؟
جواب: چون راجع به همه چیز در این سوره مبارکه بحث شده است; بحث از مبدأ و معاد، بحث از نبوّت و پیامبرشناسى، بحث پیرامون مسائل اخلاقى، احکام و دیگر مسائل به همین دلیل اهمیّت فراوانى دارد. به عنوان نمونه به آیات 33ـ35 این سوره مبارکه توجّه فرمایید:
«(وَآیَةٌ لَّهُمُ الاَْرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبّاً فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ * وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّات مِنْ نَّخِیل وَأَعْنَاب وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ * لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلاَ یَشْکُرُونَ); و زمین مرده براى آنها نشانه اى (از عظمت خدا) است، که ما آن را زنده کردیم و دانه (هاى غذایى) از آن خارج ساختیم که از آن مى خورند; و در آن باغهایى از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه هایى از آن جارى ساختیم، تا از میوه آن بخورند در حالى که با دست خود آن را به عمل نیاورده اند. آیا شکر (خدا را) بجا نمى آورند؟!».
آیا آفرینش این میوه هاى متنوّع از نظر رنگ، طعم، عطر، اندازه و دیگر موادّ غذایى مختلف و داروهاى گیاهى متفاوت و درختان فراوان، از آب خاک و هواى واحد، نشانه وجود خالقى بزرگ نیست؟ در آیه 36 همین سوره مبارکه مى خوانیم:
«(سُبْحَانَ الَّذِى خَلَقَ الاَْزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الاَْرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لاَ یَعْلَمُونَ); منزّه است کسى که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین مى رویاند، و از خودشان، و از آنچه نمى دانند».
این آیه شریفه از معجزات علمى قرآن است. چون علم و دانش بشرى ثابت کرده که قانون زوجیّت بر تمام اشیا حاکم است. در منظومه شمسى دو نیروى دافعه (گریز از مرکز) و جاذبه وجود دارد و همین دو نیرو سبب شده که کرات موجود در آن همواره در مسیر خود حرکت کنند. در تمام سیم کشى ها اعم از ساختمان و هر جاى دیگر باید دو سیم باشد، یک سیم مثبت و یک سیم منفى. در درون بدن انسان نیروى مولّدِ حرکت، به نام اعصاب سمپاتیک و نیروى بازدارنده به نام پاراسمپاتیک وجود دارد، که اوّلى براى زمان کار و فعالیّت و دومى به هنگام خواب و استراحت به کار مى آید. امروزه که دل اتم را شکافته اند حکومت قانون زوجیّت را در درون اتم نیز مشاهده کرده اند، چرا که در دل هر اتمى یک الکترون و یک پروتون وجود دارد که یکى مثبت و دیگرى منفى است. خلاصه این که خداوند همه چیز را زوج آفریده، چه آنچه را مى دانید و چه آنچه را نمى دانید و اکنون در سایه علم و دانش پرده از روى برخى از آنها برداشته شده، البته هنوز علم و دانش بشرى نتوانسته پرده از روى بسیارى از این اسرار خلقت بردارد.
در آیه 78 به بعد در مورد معاد سخن مى گوید و به آن مرد عرب اشاره مى کند که استخوان پوسیده اى را در دست گرفت و خدمت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) رسید. و در مقابل چشمان حضرت استخوان آن را پودر کرد و بر روى زمین ریخت. سپس از آن حضرت پرسید: «چه کسى این استخوانها را زنده مى کند در حالى که پوسیده است؟» خداوند در جوابش پاسخ محکمى به این شرح داد: «(قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّة وَهُوَ بِکُلِّ خَلْق عَلِیمٌ); بگو: همان کسى آن را زنده مى کند که نخستین بار آن را آفرید! و او نسبت به هر مخلوقى داناست».
این بشر گویا فراموش کرده که وقتى کره زمین از خورشید جدا شد گلوله اى آتش بیش نبود، و در سایه بارانهاى پى در پى آهسته آهسته خنک شد و سپس به تدریج خشکى ها ظاهر شد و خداوند از آب و خاک کره زمین انسانها و حیوانات را آفرید. آیا براى خدایى که قبلاً انسان را از خاک آفریده، آفرینش مجدّد انسان از خاک مشکل است؟!
و در مورد مسائل اخلاقى در آیه 60 این سوره مى خوانیم: «(أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِى آدَمَ أَنْ لاَّ تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ); اى فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردیم که شیطان را نپرستید، که او براى شما دشمن آشکارى است.
در این آیه شریفه به انسانها یادآورى مى شود که شیطان دشمن شماست مطابق عهد و پیمانى که با خدا داشته اید طرح دوستى با او را نریزید. آیا حماقت بالاتر از این تصوّر مى شود که عدّه اى نه تنها شیطان را دشمن خود ندانند، بلکه شیطان را بپرستند و آیین شیطان پرستى ایجاد نمایند؟!
داستان اصحاب القریة
مطابق آنچه در برخى روایات آمده حضرت عیسى(علیه السلام) از مرکز نبوّت و پیامبرى اش، رسولانى براى دعوت مردم به توحید و یکتاپرستى به سایر نقاط و شهرهاى مختلف مى فرستاد. یکى از این مناطق شهر انطاکیه بود که اکنون جزء سوریه یا ترکیه است و در گذشته جزء شامات و روم شرقى بوده است. انطاکیّه شهرى زیبا و بسیار آباد و مرکز تجارت و علم و دانش بود. حضرت مسیح(علیه السلام) دو نفر از یارانش را براى هدایت مردم انطاکیه به آن شهر اعزام کرد. رسولان عیسى بن مریم(علیهما السلام)، در نزدیکى شهر انطاکیه به چوپانى برخورد کردند. چوپان که فردى باهوش بود وقتى آنها را دید متوجّه شد از مردم آن شهر نیستند، و لذا از آنها پرسید: شما که هستید و از کجا مى آیید؟ گفتند: ما فرستادگان پیامبر خدا حضرت عیسى مسیح(علیه السلام)هستیم. چوپان پرسید: به چه منظور به این جا آمده اید؟ گفتند: آمده ایم مردم را از بت پرستى نجات داده، آنها را به توحید و یکتاپرستى دعوت کنیم و از مفاسد اخلاقى رهایى بخشیم. چوپان گفت: چه دلیل و نشانه اى براى صدق گفتار خود دارید؟ گفتند: ما به فرمان حضرت عیسى(علیه السلام) و او باذن اللّه چشم نابیناهاى مادرزاد را درمان مى کنیم! چوپان فرزندى داشت که به طور مادرزادى نابینا بود آنها را به خانه برد تا بیازماید. رسولان پیامبر خدا باذن اللّه نعمت بینایى را به فرزند نابیناى آن چوپان هدیه کرده و چشمانش را شفا دادند. این خبر کم کم در شهر پیچید، عدّه اى از بیماران نزد رسولان حضرت عیسى(علیه السلام)آمده و شفا گرفتند و کم و بیش بعضى از مردم دعوت آنان را پذیرفتند و ایمان آوردند. خبر دعوت آنها به قصر پادشاه رسید. آنها به منظور دعوت پادشاه به قصر رفتند، امّا مأمورین دربار به آنها اجازه ملاقات ندادند. فرستادگان عیساى مسیح(علیه السلام) جلوى قصر ایستادند تا هنگام خروج پادشاه دعوت خود را علنى کنند.
وقتى پادشاه از قصر خارج شد، آنها با گفتن «اللّه اکبر» توجّه پادشاه را به خود جلب کردند. پادشاه که جمله جدیدى مى شنید گفت: چه خبر است؟ «اللّه» کیست «اکبر» به چه معناست؟ سپس آن دو نفر داستان را برایش گفتند. پادشاه دستور داد که هر یک از آنان را یکصد ضربه تازیانه بزنند و زندانى کنند، تا بعد به کار آنها رسیدگى کند. ادامه ماجرا را از زبان قرآن مجید پى مى گیریم:


(1). تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 373، ح 5.
(2). تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 371، ح 1.

 

12 اصحاب القریة شرح و تفسیر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma