آنچه در مورد پیروان حضرت نوح(علیه السلام) و مخالفانش گفته شد، اختصاص به آن حضرت نداشته، بلکه در مورد سایر پیامبران نیز چنین بوده است. اوّلین گروهى که به پیامبران ایمان مى آوردند جوان هاى کارگر و کم درآمد و بااخلاص بودند و ثروتمندان نسبت به این مسأله اشکال کرده و نق مى زدند. و همین ایراد بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز وارد شد. عدّه اى از اشراف و ثروتمندان مکّه خدمت حضرت رسیده و عرض کردند: ما حاضریم به شما ایمان بیاوریم ولى این قماش افراد کم درآمدِ برخواسته از طبقات پایین اجتماع را که با ما ثروتمندان تناسبى ندارند از خود دور کن. خداوند در پاسخشان خطاب به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)فرمود:
«(وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِىِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلاَ تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً); با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و شام مى خوانند، و تنها رضاى او را مى طلبند! و هرگز به خاطر زیورهاى دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانى که قلبشان را از یادمان غافل ساختیم و از هواى نفس پیروى کردند، و کارشان افراطى است، اطاعت مکن!».(1)
این مطلب در مورد حضرت موسى(علیه السلام) نیز به چشم مى خورد. آن حضرت به اتّفاق برادرش هارون با لباس چوپانى براى هدایت فرعون به نزد او رفتند. حضرت على(علیه السلام) در خطبه 192 نهج البلاغه(2) در این مورد چنین مى فرماید:
موسى بن عمران با برادرش هارون بر فرعون وارد شدند، در حالى که لباس هاى پشمین به تن داشتند و در دست هر کدام عصایى بود. با او شرط کردند که اگر تسلیم فرمان پروردگار شود حکومت و ملکش باقى خواهد ماند و عزّت و قدرتش دوام یابد.
امّا فرعون گفت: «آیا از این دو نفر تعجّب نمى کنید؟ که با من شرط مى کنند بقاى ملک و دوام عزّتم بستگى به خواست آنها داشته باشد، در حالى که فقر و بیچارگى از سر و وضعشان مى بارد (اگر راست مى گویند) چرا دستبندهایى از طلا به آنها داده نشده است؟!
حضرت على(علیه السلام) در پاسخ این ایراد فرعون مى فرماید: اگر خداوند مى خواست به هنگام مبعوث ساختن پیامبرانش، درهاى گنجها و معادن طلا و باغ هاى خرّم و سرسبز را به روى آنها بگشاید مى گشود، و اگر مى خواست پرندگان آسمان و حیوانات وحشى زمین را همراه آنها گسیل دارد، گسیل مى داشت، امّا اگر این کار را مى کرد امتحان از بین مى رفت و پاداش و جزا بى اثر مى شد».
حضرت مطالب مفصّلى در ادامه خطبه فرموده که خلاصه آن این است.
«خداوند چنین کارى را با پیامبرانش نکرد تا ارزش در لباس فاخر و زیورآلات و پول و مقام خلاصه نشود، بلکه ارزش جاى حقیقى خود را پیدا کند.