چنانچه (به عنوان مثال) مسلمانى در دست بت پرستى گرفتار شود، و یا در محیط بت پرستان زندگى کند، و یقین داشته باشد که اگر آنها پى به عقیده او ببرند ممکن است خون او را بریزند یا صدمه اى به او وارد کنند، در چنین صورتى این شخص مى تواند اعتقادات واقعى خود را کتمان کند و جان خویش را حفظ نماید، تا خونش بیهوده ریخته نشود و این تقیّه نام دارد. البتّه مواردى که ریختن خون انسان باعث تقویت درخت پربار اسلام مى گردد، مانند آنچه شهداى کربلا انجام داده اند، از این حکم مستثناست. امّا در مواردى که ریخته شدن خون هیچ اثرى ندارد باید با استفاده از سپر تقیّه جان خود را حفظ کرد.
همچنین اگر شیعه اى گرفتار وهّابى هاى متعصّب آدم کش شود، که اگر پى به عقیده واقعى او ببرند او را خواهند کشت، عقل و شرع به او اجازه ابراز عقیده واقعى اش را نمى دهد. بنابراین، تقیّه در برابر کفّار و انسان نماها یکسان است مهم احساس خطر، و نتیجه اش کتمان عقیده و به تبع آن، زنده بودن است.