آن روز که هیچ کس براى دیگرى کارى انجام نمى دهد!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 26
سوره انفطار/ آیه 13- 19 سوره مطفّفین


به دنبال بحثى که در آیات گذشته پیرامون ثبت و ضبط اعمال انسان ها به وسیله فرشتگان آمد، در این آیات به نتیجه این محبت و حسابرسى، و مسیر نهائى نیکان و بدان اشاره کرده، مى فرماید: «مسلماً نیکان در نعمت عظیم الهى هستند» (إِنَّ الْاَبْرارَ لَفِی نَعِیم).

* * *

«و مسلماً بدکاران در دوزخند»! (وَ إِنَّ الْفُجّارَ لَفِی جَحِیم).
«أَبْرار» جمع «بارّ» و «برّ» (بر وزن حق) به معنى شخص نیکوکار است، و «بِرّ» (به کسر باء) به معنى هر نوع نیکوکارى مى باشد، و در اینجا هم «عقاید نیک» را شامل مى شود و هم «نیات خیر» و هم اعمال صالح را!
«نَعِیم» «مفرد» است و به معنى نعمت مى باشد، و در اینجا به معنى بهشت جاودانى است و این که به صورت «نکره» ذکر شده، براى بیان اهمیت، گستردگى و عظمت این نعمت است که هیچ کس جز خدا وسعت و عظمت آن را به درستى نمى داند، و انتخاب «نَعِیم» که صفت مشبّهه است در اینجا تأکیدى است بر بقاء و استمرار این نعمت; زیرا این مفهوم معمولاً در صفت مشبّهه نهفته شده است.
«فُجّار» جمع «فاجر» در اصل از «فَجْر» به معنى شکافتن وسیع است، و طلوع صبح را به این جهت طلوع فجر مى گویند که گوئى پرده سیاهى شب با سپیده دم به کلى شکافته مى شود، و از همین رو واژه «فجور» در مورد اعمال کسانى که پرده عفاف و تقوا را مى درند و در راه گناه قدم مى گذارند، به کار مى رود.
«جَحِیم» از ماده «جحم» (بر وزن فهم) به معنى بر افروختن آتش است، بنابراین «جحیم» همان آتش فروزان و شعله ور است، و معمولاً در تعبیر قرآن به معنى دوزخ آمده.
و این که: مى فرماید: «نیکوکاران در بهشت، و بدکاران در دوزخند» ممکن است به این معنى باشد که آنها هم اکنون نیز در بهشت و دوزخ وارد شده اند، و در همین دنیا نیز نعمت هاى بهشتى و عذاب هاى دوزخى آنها را فرا گرفته، همان گونه که در آیه 54 سوره «عنکبوت» مى خوانیم: وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ: «دوزخ کافران را احاطه کرده است».
ولى، جمعى گفته اند: این گونه تعبیرها اشاره به آینده حتمى است; زیرا در ادبیات عرب آینده حتمى، و «مضارع مُتَحَقِّقُ الوقوع» را به صورت حال و گاه به صورت ماضى بیان مى کنند (معنى اول با ظاهر آیه سازگارتر ولى معنى دوم مناسب تر است).

* * *

در آیه بعد، توضیح بیشترى درباره سر نوشت فاجران داده، مى افزاید: «آنها در روز جزا داخل دوزخ مى شوند و با آتش آن مى سوزند» (یَصْلَوْنَها یَوْمَ الدِّینِ).
هر گاه معنى آیه گذشته چنین باشد که آنها هم اکنون داخل دوزخند، این آیه نشان مى دهد: در روز قیامت ورود بیشتر و عمیق ترى در این آتش سوزان مى یابند و اثر آتش را به خوبى احساس مى کنند.
«یَصْلَوْنَ» از ماده «صَلْى» (بر وزن سعى) به معنى دخول در آتش، سوختن و برشته شدن و تحمل درد و رنج آن، آمده است، و به حکم این که فعل مضارع است، دلالت بر استمرار و ملازمت دارد.

* * *

و باز براى تأکید بیشتر مى فرماید: «آنها هیچ گاه از آن غائب و دور نیستند» (وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِینَ).
بسیارى از مفسران، این جمله را دلیلى بر خلود و جاودانگى عذاب «فجّار» گرفته اند، و چنین نتیجه گیرى کرده اند: منظور از «فجار» در این آیات کفارند; چرا که «خلود» و جاودانگى جز در مورد آنها وجود ندارد، بنابراین «فجار» کسانى هستند که پرده هاى تقوا و عفاف را به خاطر عدم ایمان و تکذیب روز جزا دریده اند، نه به خاطر غلبه هواى نفس در عین داشتن ایمان.
تعبیر این آیه به صورت «زمان حال» باز تأکیدى است بر آنچه قبلاً اشاره شد که: این گونه افراد در این دنیا نیز به کلى از جهنم غائب و دور نیستند، زندگى آنها خود دوزخى است، و قبرشان نیز طبق حدیث معروف حفره اى از حفره هاى آتش است، و به این ترتیب دوزخ دنیا، و دوزخ برزخ، و دوزخ قیامت هر سه براى آنها فراهم است.
ضمناً، آیه فوق این حقیقت را نیز بازگو مى کند که: عذاب دوزخیان هیچ گونه فترتى ندارد، و حتى براى ساعت و یا لحظه اى از آن دور نمى شوند.

* * *

پس از آن، براى بازگو کردن اهمیت آن روز بزرگ مى افزاید: «تو چه مى دانى روز جزا چه روزى است»؟! (وَ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ).

* * *

«باز هم چه مى دانى روز جزا چه روزى است»؟! (ثُمَّ ما أَدْراکَ ما یَوْمُ الدِّینِ).
جائى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آن آگاهى وسیع از قیامت و علم فوق العاده او نسبت به مبدأ و معاد، حوادث آن روز بزرگ و اضطراب و وحشت عظیمى را که بر آن حاکم است به خوبى نداند، تکلیف بقیه روشن است.
این سخن، بیانگر این واقعیت است که ابعاد حوادث هولناک قیامت آن قدر گسترده و عظیم است، که با هیچ بیانى قابل توصیف نیست، و همان گونه که ما زندانیان عالم خاک از نعمت هاى بى پایان بهشت به درستى آگاه نیستیم، از عذاب جهنم، و به طور کلى حوادث آن روز بزرگ نیز نمى توانیم آگاه شویم.

* * *

سپس، در آخرین آیه این سوره در یک عبارت پر معنى، یکى دیگر از ویژگى هاى آن روز را که در حقیقت همه چیز، در آن نهفته است مطرح کرده، مى فرماید: «همان روزى که هیچ کس قادر بر انجام کارى در حق دیگرى نیست، و همه امور در آن روز از آن خدا است» (یَوْمَ لاتَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْس شَیْئاً وَ الْاَمْرُ یَوْمَئِذ لِلّهِ).
البته، در این جهان نیز همه کارها به دست قدرت او است، و همگان به او نیازمندند، ولى به هر حال مالکان، حاکمان و فرمانروایان صورى وجود دارند، که گاهى افراد سطحى و ناآگاه آنها را مبدأ قدرت مستقلى مى پندارند.
اما در آن روز این مالکیت و حاکمیت صورى و مجازى نیز بر چیده مى شود، و حاکمیت مطلقه خداوند و مالکیت او بر هر چیز از هر زمان آشکارتر است.
این، همان است که در آیات دیگر قرآن نیز آمده: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ: «حکومت امروز براى کیست؟ براى خداوند یکتاى غالب».(1)
اصولاً، در آن روز هر کس به قدرى گرفتار خویش است که اگر به فرض قدرتى هم مى داشت، به دیگرى نمى پرداخت: لِکُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ یَوْمَئِذ شَأْنٌ یُغْنِیهِ: «هر کدام از آنها در آن روز گرفتارى هائى دارد که براى او کافى است»!.(2)
در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّ الْأَمْرَ یَوْمَئِذ وَ الْیَوْمَ کُلَّهُ لِلّهِ،... إِذا کانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ بادَتِ الحُکّامُ فَلَمْ یَبْقَ حاکِمٌ إلاَّ اللّهُ: «همه کارها امروز و آن روز به دست خدا است... ولى هنگامى که روز قیامت مى شود تمام حاکمان از میان مى روند، و هیچ حکومتى جز حکومت خدا باقى نمى ماند».(3)
در اینجا سؤالى مطرح است که: آیا این تعبیر با مسأله «شفاعت» انبیاء، اولیاء و فرشتگان منافات ندارد؟.
پاسخ این سؤال از بحث هائى که سابقاً در مسأله شفاعت کرده ایم روشن مى شود، و آن این که: قرآن در آیات متعددى تصریح مى کند: شفاعت نیز به اذن و اجازه خدا است، و شفیعان روز جزا جز به رضاى او براى کسى شفاعت نمى کنند: «وَ لایَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضى».(4)

* * *

خداوندا! در آن روز هولناک چشم همه به تو دوخته شده ما هم امروز نیز چشم به سوى تو داریم!
پروردگارا! ما را در این جهان و در آن جهان از الطاف بى پایانت محروم مگردان!
بارالها! در همه حال حاکم مطلق توئى، ما را از گرفتارى در وادى شرک و پناه بردن به دیگران حفظ فرما!

آمِیْنَ یا رَبَّ العالَمِیْنَ
پایان سوره انفطار(5)

* * *

 


1 ـ مؤمن، آیه 16.
2 ـ عبس، آیه 37.
3 ـ «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 450 ـ «بحار الانوار»، جلد 7، صفحه 95.
4 ـ انبیاء، آیه 28.
5 ـ تصحیح: 19 / 3 / 1383.
سوره انفطار/ آیه 13- 19 سوره مطفّفین
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma