به کدام سخن ایمان مى آورند؟!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 25
سوره مرسلات/ آیه 41- 50 نکته:


مى دانیم برنامه قرآن آمیختن انذار به بشارت، و تهدید به تشویق است، و همچنین ذکر سرنوشت مؤمنان در برابر سرنوشت مجرمان تا با قرینه مقابله مسائل بهتر درک شود.
بر اساس همین سنت، در آیات فوق، به دنبال بیان مجازات هاى گوناگون مجرمان در قیامت، اشاره پر معنى و کوتاهى درباره وضع پرهیزکاران در آن روز کرده، مى فرماید: «افراد با تقوا در سایه هاى درختان و در میان چشمه ها قرار دارند» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلال وَ عُیُون).
این در حالى است که مجرمان چنان که از آیات قبل دانسته شد، در سایه شرر بار و سوزانِ دودهاى خفه کننده اند.
«ظِلال» جمع «ظلّ» به معنى سایه است، خواه، سایه اى مانند سایه درختان در روز، و یا سایه اى که در تاریکى شب حاصل مى شود، در حالى که «فِىء» به سایه اى گفته مى شود که تنها در مقابل یک مبدأ نورانى به وجود مى آید، همچون سایه درختان در مقابل آفتاب.

* * *

و مى افزاید: «آنها در میان انواع میوه ها از آنچه مایل باشند و مى خواهند قرار دارند» (وَ فَواکِهَ مِمّا یَشْتَهُونَ).
روشن است ذکر «میوه ها»، «سایه ها» و «چشمه ها» اشاره به گوشه اى از مواهب عظیم الهى بر آنها است، گوشه اى که با زبان اهل دنیا قابل بیان و ترسیم است، اما آنچه در بیان نمى گنجد، و به فکر ساکنان دنیا خطور نمى کند، از آن، به مراتب برتر و بالاتر است.

* * *

جالب این که: آنها در این میهمان سراى الهى به عالى ترین وجهى پذیرائى مى شوند، همان گونه که در آیه بعد آمده که به آنها گفته مى شود: «بخورید و بنوشید گوارا، اینها در برابر اعمالى است که انجام مى دادید»! (کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
این جمله، خواه مستقیماً از سوى خداوند به عنوان خطاب به آنها باشد، یا به وسیله فرشتگان، توأم با لطف و محبتى است آشکار که غذائى است براى روح و جان آنها.
تعبیر بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: «در مقابل اعمالى که انجام مى دادید» اشاره به این است که: این مواهب را بدون حساب به کسى نمى دهند، و با ادعا، خیال و پندار به دست نمى آید، تنها به وسیله اعمال صالح فراهم مى شود.
«هَنِىء» (بر وزن ملیح) به گفته «راغب» در «مفردات» هر چیزى است که مشقتى به دنبال ندارد، و ناراحتى تولید نمى کند، و لذا به غذا و آب گوارا «هَنِىء» گفته مى شود، گاه به زندگى گوارا نیز اطلاق مى گردد.
و این اشاره به آن است که: میوه ها، غذاها و نوشابه هاى بهشتى، همانند آب و غذاى دنیا نیست که گاه آثار سوئى در بدن مى گذارد یا عوارض نامطلوبى به دنبال دارد.
در میان مفسران مورد بحث است که امر به خوردن و نوشیدن در اینجا آیا براى بیان مباح بودن استفاده از این نعمت ها است، و یا واقعاً امر، فرمان و دستور است؟
اما باید توجه داشت: این گونه اوامر که به هنگام پذیرائى گفته مى شود نوعى طلب و خواست گوینده است که براى عظمت و احترام میهمان بیان مى گردد، و میزبان دوست دارد غذایش را بیشتر بخورد تا اکرام بیشترى از او شده باشد.

* * *

در آیه بعد، باز روى این مطلب تکیه مى کند که این نعمت ها بى حساب نیست، مى افزاید: «مسلماً ما این گونه، نیکوکاران را جزا مى دهیم» (إِنّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ).
جالب این که: در آیه نخست، روى مسأله «تقوا» تکیه شده، و در آیه بعد از آن، روى «عمل» و در این آیه روى «احسان و نیکوکارى».
«تقوا» هرگونه پرهیز از گناه و فساد و شرک و کفر است و «احسان» انجام هر کار نیک، و «عمل» نیز ناظر به اعمال صالح است، تا روشن شود برنامه نعمت هاى الهى تنها مربوط به این گروه است، نه مدعیان دروغین ایمان، و آلودگان به انواع فساد، هر چند ظاهراً در سلک اهل ایمان در آیند.

* * *

و در پایان این مقطع، باز تکرار مى کند: «واى در آن روز بر تکذیب کنندگان» (وَیْلٌ یَوْمَئِذ لِلْمُکَذِّبِینَ).
واى بر آنها که از تمام این نعمت ها و محبت ها محروم مى شوند، که حسرت این محرومیت آزارش کمتر از آتش سوزان دوزخ نیست!

* * *

و از آنجا که یکى از عوامل انکار معاد، پرداختن به لذات زودگذر دنیا، و تمایل به آزادى بى قید و شرط براى بهره گیرى از این لذات است، در آیه بعد، روى سخن را به مجرمان کرده با لحنى تهدید آمیز مى فرماید: «بخورید و بهره گیرید در این چند روز کوتاه، ولى بدانید عذاب الهى در انتظار شما است; چرا که شما مجرم و گنهکارید» (کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ).
تعبیر به «قَلِیْلاً» مى تواند اشاره به مدت کوتاه عمر انسان در دنیا باشد، و هم ناچیز بودن مواهب این جهان در برابر نعمت هاى بى حساب آخرت.
گرچه بعضى از مفسران گفته اند: این خطاب را در آخرت به مجرمان مى کنند، ولى با توجه به این که در آخرت هیچ گونه تمتع و بهره گیرى براى مجرمان از مواهب حیات تصور نمى شود، باید قبول کرد که این سخن خطابى است به آنها در این دنیا.
در حقیقت «متقین» و پرهیزگاران با نهایت احترام در آخرت پذیرائى مى شوند ، و با جمله پر از لطف «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً»، مخاطب مى گردند، ولى دنیا پرستان در این دنیا با جمله تهدید آمیز «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً» مخاطبند.
به پرهیزکاران مى فرماید: بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: «اینها در برابر اعمال صالحى است که انجام مى دادید».
و به اینها نیز مى گوید: إِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ: «این تهدید به خاطر آن است که شما مجرمید».(1)
و به هر حال، نشان مى دهد: سرچشمه عذاب الهى جرم و گناه انسان است که از بى ایمانى یا اسارت در چنگال شهوات ناشى مى شود.

* * *

سپس این تهدید را بار دیگر با جمله: «واى در آن روز بر تکذیب کنندگان» تکمیل مى کند (وَیْلٌ یَوْمَئِذ لِلْمُکَذِّبِینَ).
همانها که به زرق و برق دنیا و لذات و شهوات آن مغرور و فریفته شدند، و عذاب الهى را براى خود خریدند.

* * *

در آیه بعد، به یکى دیگر از عوامل انحراف، بدبختى و آلودگى آنها اشاره کرده، مى افزاید: «چنان از باده غرور سرمستند که وقتى به آنان گفته شود در برابر پروردگار رکوع کنید، رکوع نمى کنند» (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ).
بسیارى از مفسران گفته اند: این آیه درباره قبیله «ثقیف» نازل شد که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آنها فرمود: «نماز بخوانید» آنها گفتند: ما هرگز در برابر کسى خم نمى شویم، و این براى ما عیب است! پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: لا خَیْرَ فِى دِیْن لَیْسَ فِیْهِ رُکُوعٌ وَ لاْ سُجُودٌ: «دینى که در آن رکوع و سجود نباشد ارزشى ندارد»!.(2)
آنها نه فقط از رکوع و سجود ابا داشتند، که این روح غرور و نخوت در تمامى افکار و زندگیشان منعکس بود، نه در برابر خدا تسلیم بودند، و نه در برابر دستورات پیامبر(صلى الله علیه وآله)، نه حقوق مردم را به رسمیت مى شناختند و نه تواضعى در برابر خالق و فروتنى در برابر خلق داشتند، در حقیقت این دو عامل (غرور و شهوت پرستى) از مهمترین عوامل جرم، گناه، کفر، ظلم و طغیان است.
بعضى احتمال داده اند: در قیامت به آنها گفته مى شود: اِرْکَعُوا: «رکوع کنید»، ولى این احتمال بعید به نظر مى رسد، مخصوصاً با در نظر گرفتن آیات قبل و بعد.

* * *

و بالاخره براى دهمین و آخرین بار در این سوره، مى فرماید: «واى در آن روز بر تکذیب کنندگان» (وَیْلٌ یَوْمَئِذ لِلْمُکَذِّبِینَ).

* * *

و در آخرین آیه مورد بحث، که آخرین آیه سوره «مرسلات» است با لحنى آمیخته از عتاب، و مملوّ از سرزنش، به صورت یک استفهام آمیخته با تعجب مى فرماید: «اگر به این قرآن که دلائل صدقش از تمام آیاتش نمایان است، و حقانیتش در تمام تعبیراتش منعکس مى باشد، ایمان نیاورند، به کدام سخن بعد از آن ایمان مى آورند»؟! (فَبِأَیِّ حَدِیث بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ).
هر گاه به قرآنى که اگر بر کوه ها نازل مى شد لرزان و خاشع مى شدند و از هم مى شکافتند، ایمان نیاورد، در برابر هیچ کتاب آسمانى، و هیچ منطق عقلانى تسلیم نخواهد شد، و این نشانه روح عناد و لجاج است.

* * *


1 ـ این آیه، در حقیقت محذوفى دارد و در تقدیر به گفته «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 419 چنین است: «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً فَإِنَّ الْمَوْتَ کائِنٌ لا مُحالَةَ»، ولى به نظر مى رسد مناسب تر این است که در تقدیر چنین باشد: «کُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِیلاً وَ انْتَظِرُوا الْعَذابَ فَإِنَّکُمْ مُجْرِمُونَ».
2 ـ «مجمع البیان»، جلد 10، صفحه 419، و همین معنى را «آلوسى» در «روح المعانى» و «قرطبى» در تفسیر خود و «زمخشرى» در «کشّاف» و «روح البیان» ذیل آیه مورد بحث نقل کرده اند.
سوره مرسلات/ آیه 41- 50 نکته:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma