تفسیر:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 25
سوره قیامت/ آیه 26- 30 لحظه دردناک مرگ

در ادامه بحث هاى مربوط به جهان دیگر و سرنوشت مؤمنان و کافران، در این آیات، سخن از لحظه دردناک مرگ است که دریچه اى است به سوى جهان دیگر.
مى فرماید: «چنین نیست، او هرگز ایمان نمى آورد تا زمانى که جان به گلوگاهش برسد» (کَلاّ إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ).(1)
آن روز است که چشم برزخى او باز مى شود، حجاب ها کنار مى رود، نشانه هاى عذاب و کیفر را مى بیند، و به اعمال خود واقف مى شود، و در آن لحظه ایمان مى آورد، ولى ایمانى که هرگز مفید به حال او نخواهد بود.
«تَراقِى» جمع «ترقوه» به معنى استخوان هائى است که گرداگرد گلو را گرفته است، و رسیدن جان به گلوگاه، کنایه از آخرین لحظات عمر است; زیرا هنگامى که روح از بدن بیرون مى رود، اعضائى که فاصله بیشترى از قلب دارند (مانند دست و پاها) زودتر از کار مى افتند، گوئى روح تدریجاً خود را از بدن بر مى چیند تا به گلوگاه برسد.

* * *

در این هنگام، اطرافیان سراسیمه و دستپاچه به دنبال راه نجاتى مى گردند «و گفته مى شود: آیا کسى هست که بیاید و این بیمار را از مرگ نجات دهد» (وَ قِیلَ مَنْ راق).
این سخن را از روى عجز، یأس و بیچارگى مى گویند، در حالى که مى دانند کار از کار گذشته است، و از دست طبیب نیز کارى ساخته نیست.
«راق» از ماده «رقى» (بر وزن نهى) و «رُقیه» (بر وزن لقمه) به معنى «بالا رفتن» است، این واژه (رقیه) به اوراد و دعاهائى که موجب نجات مریض مى شود اطلاق گردیده، به خود طبیب از آنجا که بیمار را رهائى مى بخشد و نجات مى دهد نیز «راقى» گفته اند، بنابراین مفهوم آیه چنین است: اطرافیان مریض، و گاه خود او، از شدت ناراحتى صدا مى زند آیا طبیبى پیدا مى شود؟ آیا کسى هست که دعائى بخواند و این بیمار رهائى یابد؟!
بعضى نیز گفته اند: معناى آیه این است: چه کسى از فرشتگان روح او را قبض مى کند و بالا مى برد؟ آیا فرشتگان عذاب، یا فرشتگان رحمت؟!
و بعضى افزوده اند: از آنجا که فرشتگان الهى از گرفتن و بالا بردن روح چنین انسان بى ایمانى کراهت دارند، ملک الموت مى گوید: کیست که روح او را بگیرد و بالا برد؟
ولى تفسیر اول از همه صحیح تر و مناسب تر است.

* * *

در آیه بعد، به یأس کامل «محتضر» اشاره کرده، مى گوید: «در این حال او از زندگى به طور مطلق مأیوس شده، و یقین به فراق و جدائى از دنیا پیدا مى کند» (وَ ظَنَّ أَنَّهُ الْفِراقُ).

* * *

«و ساق پاها به هم پیچیده مى شود» و لحظه مرگ فرا مى رسد (وَ الْتَفَّتِ السّاقُ بِالسّاقِ).
این به هم پیچیدگى، یا به خاطر شدت ناراحتى جان دادن است، یا در نتیجه از کار افتادن دست و پا و بر چیده شدن روح، از آنها.
براى این آیه تفسیرهاى دیگرى نیز نقل شده است، از جمله در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: اِلْتَفَّتِ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ: «دنیا به آخرت پیچیده مى شود».(2)
در تفسیر «على بن ابراهیم» نیز همین معنى آمده است.(3)
از «ابن عباس» نیز نقل شده: منظور «به هم پیچیدن شدت امر آخرت به امر دنیا» است.
بعضى نیز گفته اند: منظور به هم پیچیدن شدائد مرگ با شدائد قیامت است.
ظاهر این است که همه اینها به همان معنى که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده باز مى گردد.
این تفسیر از اینجا گرفته شده که: یکى از معانى «ساق» در لغت عرب، حادثه شدید و مصیبت و بلاى عظیم است.
و بعضى نیز گفته اند: منظور به هم پیچیدن ساق پاها در کفن است.
البته این تفسیرها تضادى با هم ندارند، و مى تواند همه آنها در معنى آیه جمع باشد.

* * *

و در آخرین آیه مورد بحث، مى فرماید: «مسیر همه خلایق در آن روز به سوى دادگاه پروردگار تو است» (إِلى رَبِّکَ یَوْمَئِذ الْمَساقُ).
آرى، همه به سوى او بازمى گردند و در دادگاه عدل او حاضر مى شوند و تمام خطوط به او منتهى خواهد گشت.
این آیه، هم تأکیدى بر مسأله معاد و رستاخیز عمومى بندگان است، و هم مى تواند اشاره اى به جهت گیرى حرکت تکاملى خلایق به سوى ذات پاک او که ذاتى است بى نهایت از هر جهت، بوده باشد.

* * *


1 ـ «اذا» در اینجا شرطیه است و جزاء آن محذوف، و در تقدیر چنین است: «إِذا بَلَغَتِ التَّراقِیَ اِنْکَشَفَ 2لَهُ حَقِیْقَةُ الأَمْرِ، وَ وَجَدَ ما عَمِلَهُ» ضمناً فاعل «بَلَغَت» «نفس» است که محذوف مى باشد و از قرینه کلام، معلوم مى شود.
2 و 3 ـ «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 465.
سوره قیامت/ آیه 26- 30 لحظه دردناک مرگ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma