تفسیر:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 25
سوره مدّثّر/ آیه 32- 37 سوره مدّثّر/ آیه 38- 48


در ادامه بحث با منکران نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، و انکار رستاخیز، در این آیات، سوگندهاى متعددى یاد کرده و بر مسأله قیامت و رستاخیز و دوزخ و عذاب آن، تأکید مى نماید.
مى فرماید: «چنین نیست که آنها تصور مى کنند، سوگند به ماه» (کَلاّ وَ الْقَمَرِ).
«کَلاّ» حرف ردع است، و معمولاً براى نفى سخنانى که طرف قبلاً ذکر کرده مى باشد، و گاهى نیز براى نفى سخنان بعد است، و در اینجا به قرینه آیات گذشته پندار مشرکان را که منکر دوزخ و عذاب آن بودند، و عدد فرشتگان خازن جهنم را به باد سخریه مى گرفتند، نفى مى کند.
ذکر سوگند به «ماه» به خاطر آن است که: یکى از آیات بزرگ الهى است، هم از نظر خلقت، هم گردش منظم، هم نور و زیبائى، و هم تغییرات تدریجى که خود، تقویم زنده اى براى مشخص ساختن روزها است.

* * *

آن گاه مى افزاید: «و سوگند به شب، هنگامى که پشت کند و دامن برچیند» (وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ).

* * *

«و قسم به صبح، هنگامى که نقاب از چهره برگیرد» (وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ).(1)
در واقع این سه سوگند، به یکدیگر مربوط، و مکمل یکدیگرند; زیرا مى دانیم: جلوه گرى ماه در شب ها است، و نور ماه به هنگام روز، تحت الشعاع نور خورشید است و مطلقاً جلوه اى ندارد.
شب نیز، گرچه آرام بخش است و خاموش، و هنگام راز و نیاز عاشقان حق، اما این شب تاریک، آن زمان جالب است که پشت کند و رو به صبح روشنى پیش رود و آخر سحرگاه باشد، و طلوع صبح که پایانگر شب تاریک است از همه زیباتر و دل انگیزتر است که هر انسانى را به وجد و نشاط مى آورد و غرق در نور و صفا مى کند.
این سوگندهاى سه گانه، در ضمن تناسبى با نور هدایت «قرآن» و پشت کردن ظلمات «شرک» و بت پرستى و دمیدن سپیده صبحگاهان «توحید» دارد.

* * *

بعد از بیان این سوگندها، به چیزى مى پردازد که سوگند به خاطر آن یاد شده، مى فرماید: «مسلماً حوادث هولناک قیامت و دوزخ و فرشتگان عذاب از مسائل مهم است» (إِنَّها لَإِحْدَى الْکُبَرِ).(2)
ضمیر در «اِنَّها» یا به «سَقَر» (دوزخ) برمى گردد، یا «جنود» و لشکریان پروردگار، و یا مجموعه حوادث قیامت، و هر کدام باشد عظمت آن روشن است.

* * *

سپس اضافه مى کند: «هدف از آفرینش دوزخ هرگز انتقامجوئى نیست، بلکه وسیله اى است براى انذار انسان ها» (نَذِیراً لِلْبَشَرِ).(3)
تا همگان را بیم دهد، و از عذاب وحشتناکى که در انتظار کافران، گنهکاران و دشمنان حق است برحذر دارد.

* * *

و سرانجام براى تأکید بیشتر مى افزاید: این انذار مخصوص گروه معینى نیست بلکه «براى همه افراد بشر است براى کسانى از شما که مى خواهند تقدم جویند، و به سوى خیرات و اطاعت فرمان خدا پیش روند، و براى آنها که مایلند از این قافله عقب بمانند» (لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ).
هر کس راه «تقدم» را پیش گیرد خوشا به حال او، و هر کس راه «تأخر» و عقب گرد را بپیماید، بدا به حال او.
بعضى نیز احتمال داده اند: منظور از تقدم و تاخر در اینجا تقدم به سوى آتش دوزخ و تاخر از آن است.
و بعضى نیز گفته اند: منظور تقدم نفس انسانى و تکامل او و یا انحطاط و تأخر او مى باشد.
معنى اول و سوم مناسب تر است و تفسیر دوم چندان تناسبى ندارد.

* * *


1 ـ «أَسْفَرَ» از ماده «سفر» (بر وزن فقر) به معنى باز کردن پوشش و کشف حجاب است، و لذا به زنان بى حجاب «سافرات» گفته مى شود، و این تعبیر در مورد طلوع صبح، مشتمل بر یک نوع تشبیه زیبا و جالب است.
2 ـ «کُبَر» جمع «کُبْرى» به معنى بزرگ است، بعضى گفته اند: منظور این است: «سَقَر» یکى از طبقات بزرگ دوزخ مى باشد، ولى این تفسیر، با آنچه قبلاً به آن اشاره کردیم و از آیات استفاده مى شود، سازگار نیست.
3 ـ «نَذِیراً» حال است براى ضمیر در «اِنَّها» که به «سَقَر» باز مى گردد، و بعضى آن را «تمیز» گرفته اند، و این در صورتى است که «نذیر» معنى مصدرى داشته باشد و به معنى «انذار» بیاید، ولى احتمال اول صحیح تر به نظر مى رسد.
سوره مدّثّر/ آیه 32- 37 سوره مدّثّر/ آیه 38- 48
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma