5قالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلاً وَ نَهاراً
6فَلَمْ یَزِدْهُمْ دُعائِی إِلاّ فِراراً
7وَ إِنِّی کُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْباراً
8ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهاراً
9ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً
ترجمه:
5 ـ (نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوى تو) دعوت کردم.
6 ـ اما دعوت من چیزى جز فرار از حق بر آنان نیفزود.
7 ـ و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوش هایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند.
8 ـ سپس من آنها را با صداى بلند (به اطاعت و فرمان تو) دعوت کردم.
9 ـ سپس آشکارا و نهان (حقیقت توحید و ایمان را) براى آنان بیان داشتم.