شرایط طلاق و جدائى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 24
سوره طلاق/ آیه 1 1 ـ «طلاق» منفورترین حلال ها


گفتیم، مهم ترین بحث این سوره، همان بحث طلاق است که، از نخستین آیه آن شروع مى شود، روى سخن را به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به عنوان پیشواى بزرگ مسلمانان کرده، سپس یک حکم عمومى را با صیغه جمع، بیان مى کند، مى فرماید: «اى پیامبر! هنگامى که خواستید زنان را طلاق دهید آنها را در زمان عدّه طلاق دهید»! (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ).
این، نخستین حکم از احکام پنجگانه اى است که در این آیه آمده است، و چنان که مفسران از آن استفاده کرده اند، منظور این است: صیغه طلاق در زمانى اجرا شود که زن از عادت ماهانه پاک شده، و با همسرش نزدیکى نکرده باشد; زیرا طبق آیه 228 سوره «بقره» عدّه طلاق باید به مقدار «ثلاثة قروء» (سه بار پاک شدن) بوده باشد، و در اینجا تأکید مى کند: طلاق باید با آغاز عدّه همراه گردد، و این تنها در صورتى ممکن است که، طلاق در حال پاکى بدون آمیزش تحقق یابد، چه این که اگر طلاق در حال حیض واقع شود، آغاز زمان عدّه از آغاز طلاق جدا مى شود و شروع عدّه بعد از پاک شدن خواهد بود.
و همچنین، اگر در حال طهارتى باشد که با همسرش نزدیکى کرده، باز جدائى زمان عدّه از زمان طلاق مسلّم است; زیرا چنین پاکى به خاطر آمیزش، دلیلى بر نبودن نطفه در رحم نیست (دقت کنید).
به هر حال، این نخستین شرط طلاق است.
در روایات متعددى از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده است: «هر گاه کسى همسرش را در عادت ماهیانه طلاق دهد باید اعتناء به آن طلاق نکند، و باز گردد تا زن پاک شود، سپس اگر مى خواهد او را طلاق دهد، اقدام کند».(1)
همین معنى در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز به طور مکرّر آمده، حتى به عنوان تفسیر آیه ذکر شده است.(2)
آنگاه، به دومین حکم که مسأله نگهداشتن حساب عدّه است، پرداخته مى فرماید: «حساب عدّه را نگه دارید» (وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ).
دقیقاً ملاحظه کنید سه بار زن، ایام پاکى خود را به پایان رساند و عادت ماهیانه ببیند، هنگامى که سومین دوران پاکى پایان یافت، و وارد عادت ماهیانه سوم شد، ایام عدّه سر آمده و پایان یافته است. اگر، در این امر دقت نشود، ممکن است، دوران عدّه بیش از مقدار لازم محسوب گردد، و ضرر و زیانى متوجه زن شود; چرا که او را از ازدواج مجدد بازمى دارد، و اگر کمتر باشد، هدف اصلى از عدّه که حفظ حریم ازدواج اول، و مسأله عدم انعقاد نطفه است، رعایت نشده.
«أَحْصُوا» از ماده «احصاء» به معنى شمارش است و در اصل از «حصى» به معنى «ریگ» گرفته شده; زیرا بسیارى از مردم در زمان هاى قدیم که به خواندن و نوشتن آشنا نبودند، حساب موضوعات مختلف را با ریگ ها نگه مى داشتند.
قابل توجه این که: مخاطب به نگهدارى حساب عدّه، مردان هستند، این به خاطر آن است که، مسأله «حق نفقه و مسکن» بر عهده آنها است، و همچنین «حق رجوع» نیز از آن آنان است، و گرنه، زنان نیز موظفند که براى روشن شدن تکلیفشان، حساب عدّه را دقیقاً نگه دارند.
بعد از این دستور، همه مردم را به تقوا و پرهیزگارى دعوت کرده، مى فرماید: «از خدائى که پروردگار شما است بپرهیزید» (وَ اتَّقُوا اللّهَ رَبَّکُمْ).
او پروردگار و مربى شما است، و دستوراتش، ضامن سعادت شما مى باشد، بنابراین، فرمان هاى او را به کار بندید و از عصیان و نافرمانیش بپرهیزید، مخصوصاً در امر طلاق و نگهدارى حساب عدّه، دقت به خرج دهید.
بعد از آن به «سومین» و «چهارمین» که یکى مربوط به شوهران است و دیگرى مربوط به زنان، اشاره کرده مى فرماید: «شما آنها را از خانه هایشان، خارج نسازید، و آنها نیز از خانه ها در دوران عدّه خارج نشوند» (لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَ لا یَخْرُجْنَ).
گر چه، بسیارى از بى خبران، این حکم اسلامى را به هنگام طلاق، اصلاً اجرا نمى کنند، و به محض جارى شدن صیغه طلاق، هم مرد به خود اجازه مى دهد زن را بیرون کند، و هم زن خود را آزاد مى پندارد از خانه شوهر خارج شود و به خانه بستگان بازگردد، ولى، این حکم اسلامى، فلسفه بسیار مهمى دارد; زیرا علاوه بر حفظ احترام زن، غالباً زمینه را براى بازگشت شوهر از طلاق، و تحکیم پیوند زناشوئى، فراهم مى سازد.
پشت پا زدن به این حکم مهم اسلامى، که در متن قرآن مجید آمده است سبب مى شود بسیارى از طلاق ها به جدائى دائم منتهى شود، در حالى که اگر این حکم اجرا مى شد، غالباً به آشتى و بازگشت مجدد منتهى مى گشت.
اما، از آنجا که گاهى شرائطى فراهم مى شود که، نگهدارى زن بعد از طلاق در خانه طاقت فرسا است، به دنبال آن پنجمین حکم را به صورت استثناء اضافه کرده، مى گوید: «مگر این که آنها کار زشت آشکارى را انجام دهند» (إِلاّ أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَة مُبَیِّنَة).
مثلاً آن قدر، ناسازگارى، بدخلقى، و بدزبانى با همسر و کسان او کند، که ادامه حضور او در منزل، باعث مشکلات بیشتر گردد.
این معنى در روایات متعددى که از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است، دیده مى شود.(3)
البته، منظور هر مخالفت و ناسازگارى جزئى نیست; زیرا در مفهوم کلمه «فاحِشَه» کار زشت مهم افتاده است، به خصوص این که با وصف «مُبَیِّنَه» نیز توصیف شده است.
این احتمال نیز وجود دارد: منظور از فاحشه «عمل منافى با عفت» باشد، و در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده، و منظور از خارج ساختن در این صورت، بیرون بردن براى اجراى حدّ و سپس بازگشت به خانه. اما جمع میان هر دو معنى نیز ممکن است.
و باز، به دنبال بیان این احکام، به عنوان تأکید مى افزاید: «این حدود و مرزهاى الهى است، هر کس از حدود الهى تجاوز کند، به خویشتن ستم کرده» (وَ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ).
چرا که، این قوانین و مقررات الهى، ضامن مصالح خود مکلفین است، و تجاوز از آن، خواه از ناحیه مرد باشد یا زن، لطمه به سعادت خود آنان مى زند.
و در پایان آیه، ضمن اشاره لطیفى به فلسفه عدّه، و عدم خروج زنان از خانه و اقامتگاه اصلى، مى فرماید: «تو نمى دانى شاید خداوند بعد از این ماجرا وضع تازه و وسیله اصلاحى فراهم سازد» (لا تَدْرِی لَعَلَّ اللّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذلِکَ أَمْراً).
با گذشتن زمان، طوفان خشم و غضب که غالباً موجب تصمیم هاى ناگهانى در امر طلاق و جدائى مى شود، فرو مى نشیند، و حضور دائمى زن در خانه در کنار مرد در مدت عدّه، و یادآورى عواقب شوم طلاق، مخصوصاً در آنجا که پاى فرزندانى درکار است، و اظهار محبت هر یک نسبت به دیگرى، زمینه ساز رجوع مى گردد، و ابرهاى تیره و تار دشمنى و کدورت را غالباً از آسمان زندگى آنها دور مى سازد.
جالب این که: در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: الْمُطَلَّقَةُ تَکْتَحِلُ وَ تَخْتَضِبُ وَ تُطَیِّبُ وَ تَلْبَسُ ما شاءَتْ مِنَ الثِّیابِ، لِأَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ لَعَلَّ اللّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذلِکَ أَمْراً لَعَلَّهَا أَنْ تَقَعَ فِی نَفْسِهِ فَیُراجِعَها:
«زن مطلّقه در دوران عده اش مى تواند آرایش کند، سرمه در چشم نماید، موهاى خود را رنگین، و خود را معطر، و هر لباسى که مورد علاقه او است بپوشد، زیرا خداوند مى فرماید: شاید خدا بعد از این ماجرا وضع تازه اى فراهم سازد، و ممکن است از همین راه زن بار دیگر قلب مرد را تسخیر کرده و مرد رجوع کند»!(4)
همان گونه که گفتیم، تصمیم بر جدائى و طلاق، غالباً تحت تأثیر هیجان هاى زودگذر است، که با گذشت زمان و معاشرت مستمرّ مرد و زن در یک مدت نسبتاً طولانى (مدت عدّه) و اندیشه پایان کار، صحنه به کلى دگرگون مى شود، و بسیارى از جدائى ها به آشتى منتهى مى گردد اما به شرط این که دستورهاى اسلامى فوق، یعنى ماندن زن در مدت عدّه در خانه همسر سابق، دقیقاً اجرا شود.
به خواست خدا بعداً خواهیم گفت که همه اینها مربوط به «طلاق رجعى» است

* * *


1 ـ این روایات در کتاب «الطلاق» از «صحیح مسلم»، جلد 2، صفحه 1903 به بعد آمده است.
2 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 348، باب «کیفیة طلاق العدّه».
3 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحات 350 و 351، احادیث 17، 18، 19 و 20.
4 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 352، حدیث 24
سوره طلاق/ آیه 1 1 ـ «طلاق» منفورترین حلال ها
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma