سرانجام نیکوکاران و بدکاران

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 23
سوره واقعه/ آیه 88- 96 عالم برزخ


این آیات، در حقیقت یک نوع جمع بندى از آیات آغاز سوره، و آیات اخیر است، و تفاوت حال انسانها را به هنگامى که در آستانه مرگ قرار مى گیرند، مجسم مى سازد که، چگونه بعضى در نهایت آرامش و راحتى و شادى چشم از جهان مى پوشند، و جمعى دیگر با مشاهده دورنماى آتش سوزان جهنم، با چه اضطراب و وحشتى جان مى دهند؟
نخست مى فرماید: «کسى که در حالت احتضار و واپسین لحظات زندگى قرار مى گیرد اگر از مقربان باشد...» (فَأَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ).

* * *

«در نهایت راحت و آرامش و روح و ریحان است و در بهشت پر نعمت جاى مى گیرد» (فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِیم).
«رَوح» (بر وزن قول) آنگونه که علماى لغت گفته اند، در اصل به معنى «تنفس» و «رَیحان» به معنى شىء یا گیاه خوشبو است، سپس این واژه (روح) به هر چیزى که مایه حیات و راحتى است گفته شده، همان گونه که «ریحان» به هر گونه نعمت و روزى خوب و فرحزا، اطلاق مى گردد، بنابراین، «روح» و «ریحان» الهى، شامل تمام وسائل راحتى و آرامش انسان و هر گونه نعمت و برکت الهى مى گردد.
و به تعبیر دیگر، مى توان گفت: «روح» اشاره به تمام امورى است که، انسان را از ناملائمات رهائى مى بخشد تا نفسى آسوده کشد، و اما «ریحان» اشاره به مواهب و نعمتهائى است که، بعد از رفع ناملائمات، عائد انسان مى گردد.
مفسران اسلامى تفسیرهاى متعددى براى این دو واژه ذکر کرده اند که، شاید بالغ بر ده تفسیر شود:
گاه، گفته اند: «روح» به معنى «رحمت» و «ریحان» هر «شرافت» و فضیلتى را شامل مى شود.
و گاه، گفته اند: «روح» نجات از آتش دوزخ و «ریحان» دخول در بهشت است.
گاه، «روح» را به معنى آرامش در قبر و «ریحان» را در بهشت دانسته اند.
گاه، «روح» را به معنى «کشف الکروب» (بر طرف ساختن ناراحتیها) و «ریحان» را به معنى «غفران الذنوب» (آمرزش گناهان) تفسیر کرده اند.
و گاه، «روح» را به معنى «النَّظَرُ إِلى وَجْهِ اللّهِ» و «ریحان» را «استماع کلام الله» شمرده اند... و مانند اینها.
ولى، همان گونه که گفتیم، اینها مصادیقى است از آن مفهوم کلى و جامع که در تفسیر آیه ذکر شد.
قابل توجه این که، بعد از ذکر «روح» و «ریحان» سخن از «جنة نعیم» (بهشت پر نعمت) به میان آورده، که ممکن است اشاره به این باشد که، «روح و ریحان» در آستانه مرگ، و در قبر و برزخ به سراغ مؤمنان مى آید و «بهشت» در آخرت، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که، در تفسیر این آیه فرمود: فَإِمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبِیْنَ فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ یَعْنِى فِى قَبْرِهِ، وَ جَنَّةُ نَعِیم یَعْنِى فِى الْآخِرَةِ: «اما اگر از مقربان باشد، روح و ریحان از آن او است، یعنى در قبر، و بهشت پر نعمت براى او است، یعنى در آخرت».(1)-(2)

* * *

و مى افزاید: «اما اگر از گروه دوم یعنى اصحاب الیمین باشد...» (همان مردان و زنان صالحى که نامه اعمالشان به نشانه پیروزى و قبولى به دست راستشان داده مى شود) (وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ).

* * *

«به او گفته مى شود: سلام بر تو از سوى دوستانت که از اصحاب الیمین هستند» (فَسَلامٌ لَکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ).
به این ترتیب، فرشتگانِ قبض روح، در آستانه انتقال از دنیا، سلام یارانش را به او مى رسانند، همان گونه که در آیه 26 «واقعه» در توصیف اهل بهشت خواندیم: «إِلاّ قِیلاً سَلاماً سَلاماً».
احتمال دیگرى در تفسیر این آیه نیز وجود دارد، و آن این که: سلام از ناحیه فرشتگان باشد که، به او مى گویند: سلام بر تو، اى کسى که از «اصحاب الیمین» هستى، یعنى در افتخار و توصیف تو همین بس، که در صف آنان قرار دارى.(3)
در آیات دیگر قرآن نیز، سلام فرشتگان در آستانه مرگ بر مؤمنان آمده است، مانند آیه 32 سوره «نحل» که مى فرماید: الَّذِینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمُ ادْخلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُون: «کسانى که فرشتگان قبض روحشان را مى کنند در حالى که پاکیزه اند، به آنها مى گویند: سلام بر شما، وارد بهشت شوید به خاطر اعمالى که انجام مى دادید».
به هر حال، تعبیر «سلام» تعبیر پر معنائى است، خواه از سوى فرشتگان باشد، یا از سوى اصحاب الیمین، سلامى است که نشانه روح و ریحان و هر گونه سلامت و آرامش و نعمت است.(4)
این نکته نیز لازم به یادآورى است که، تعبیر به «اصحاب الیمین» (کسانى که نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند) به خاطر آن است که، معمولاً انسان کارهاى مهم و ماهرانه را با دست راست انجام مى دهد، لذا دست راست سمبلى است از قدرت، مهارت، توانائى و پیروزى.
در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که، در ذیل این آیه فرمود: هُمْ شِیْعَتُنا وِ مُحِبُّونا: «اصحاب یمین، شیعیان ما و دوستان ما هستند».(5)

* * *

سپس به سراغ گروه سوم مى رود که، در اوائل سوره از آنها به عنوان «اصحاب الشمال» یاد شده بود، مى فرماید: «اما اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد...» (وَ أَمّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضّالِّینَ).

* * *

«با آب جوشان دوزخ و حرارت و سموم آن، از او پذیرائى مى شود»! (فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیم).(6)

* * *

و «سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است» (وَ تَصْلِیَةُ جَحِیم).
آرى، در همان آستانه مرگ، نخستین عذابهاى الهى را مى چشند، و طعم تلخ کیفرهاى قیامت، در قبر و برزخ، در کام جانشان فرو مى رود، و از آنجا که سخن از حال محتضر است، مناسب این است که، جمله «نُزُلٌ مِنْ حَمِیم» اشاره به عذاب برزخى باشد، و «تَصْلِیَةُ جَحِیم» اشاره به عذاب قیامت، این معنى در روایات متعددى نیز از ائمه اهل بیت نقل شده است.(7)
قابل توجه این که، در اینجا «مُکَذِّبین» و «ضالِّین» هر دو با هم ذکر شده اند که، اولى اشاره به تکذیب قیامت و خداوند یکتا و نبوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) است، و دومى به کسانى که از راه حق منحرف شده اند.
این تعبیر، علاوه بر این که: معنى تأکید را مى رساند، مى تواند اشاره به این نکته باشد که، در میان گمراهان افرادى هستند، مستضعف و جاهل قاصر، و عناد و لجاجتى در برابر حق ندارند، آنها ممکن است مشمول الطاف الهى گردند، اما تکذیب کنندگان لجوج و معاند به چنین سرنوشتهائى که گفته شد، گرفتار مى شوند.
«حَمِیم» به معنى آب داغ و سوزان یا بادهاى گرم و سموم است، و «تَصْلِیَة» از ماده «صلى» (بر وزن سعى) به معنى سوزاندن و داخل شدن در آتش است، اما «تَصْلِیَه» که معنى متعددى را دارد، تنها به معنى سوزاندن مى آید.

* * *

و در پایان این سخن، مى افزاید: «این همان حق و یقین است» (إِنَّ هذا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ).

* * *

«و حال که چنین است، نام پروردگار بزرگت را منزّه بشمار، و او را تسبیح گوى» (فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ).
معروف در میان مفسران این است که، «حَقُّ الیَقِین» از قبیل اضافه بیانیه است، یعنى آنچه درباره این سه گروه از: «مقرّبان» و «اصحاب الیمین» و «تکذیب کنندگان» گفته شد، عین واقعیت و حق و یقین است. این احتمال نیز وجود دارد که، چون یقین داراى مراتبى است، مرحله عالى آن «حق الیقین» است، یعنى یقین واقعى، کامل و خالى از هر گونه شک و شبهه و ریب.(8)
ضمناً از آنچه گفتیم معلوم شد «هذا» در آیه، اشاره به احوال گروههاى سه گانه اى است که قبلاً ذکر شده، بعضى نیز احتمال داده اند که به تمام محتواى سوره «واقعه»، یا تمام قرآن اشاره باشد، اما تفسیر اول مناسب تر است.
این نکته نیز قابل توجه است که تعبیر به «فَسَبِّح» (پس تسبیح کن) (با فاء تفریع)، اشاره به این حقیقت است که، آنچه درباره این گروههاى سه گانه گفته شد، عین عدالت است، و بنابراین، خداوندت را از هر گونه ظلم و بى عدالتى پاک و منزه بشمار، و یا این که، اگر مى خواهى به سرنوشت گروه سوم گرفتار نشوى، او را از هر گونه شرک و بى عدالتى که لازمه انکار قیامت است پاک و منزه بدان.
بسیارى از مفسران در ذیل آخرین آیه، نقل کرده اند که، پس از نزول آن پیامبر فرمود: اجْعَلُوها فِى رُکُوعِکُمْ: «آن را در رکوع خود قرار دهید» (سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظِیمِ، بگوئید) و هنگامى که «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّکَ الْاَعْلى» نازل شد، فرمود: اجْعَلُوها فِى سُجُودِکُمْ: «آن را در سجده قرار دهید» (سُبْحانَ رَبِّىَ الْاَعْلى، بگوئید).(9)
در تفسیر آیه 74 همین سوره نیز، شبیه همین روایت را از بعضى از مفسران نقل کردیم.

* * *


1 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 228، احادیث 103 و 104.
2 ـ «روح» ممکن است خبر باشد براى مبتداى محذوف، و در تقدیر «فجزائه روح» و یا مبتدا براى خبر محذوف است و در تقدیر «فله روح» مى باشد و جمله «فروح...» جزاى «إما» است و «إن» شرطیه با وجود این جزا مستغنى از جزاى دیگرى است (دقت کنید).
3 ـ بنابراین، در آیه دو تقدیر است، به این صورت «یُقالُ لَهُ سَلامٌ لَکَ إنَّکَ مِنْ أَصْحابِ الْیَمِینِ» ولى بنا بر تفسیر اول تنها یک تقدیر است و آن «یُقالُ لَه» است.
4 ـ درباره سلام هائى که نثار بهشتیان مى شود در جلد 18، صفحه 420، ذیل آیه 58 سوره «یس» بحث مشروحترى آمده است.
5 ـ تفسیر «برهان»، جلد 4، صفحه 285.
6 ـ «نُزُل» خبر مبتداى محذوفى است و در تقدیر «فَجَزائُهُ نُزُلٌ مِنْ حَمِیم» و یا مبتدا براى خبر محذوفى است و در تقدیر «فَلَهُ نُزُلٌ مِنْ حَمِیم» مى باشد.
7 ـ «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 229.
8 ـ مطابق این تفسیر، اضافه «حق» به «یقین» براى اختصاص و تقیید است، بعضى نیز آن را از قبیل اضافه موصوف به صفت دانسته اند و گفته ند: به معنى «الیقین الحق» است.
9 ـ تفسیر «ابوالفتوح رازى»، «روح المعانى»، «روح البیان»، «قرطبى»، «درّ المنثور» و تفسیر «مراغى»،ذیل آیه مورد بحث.
سوره واقعه/ آیه 88- 96 عالم برزخ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma