آیا شما از اقوام گذشته برترید؟!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 23
سوره قمر/ آیه 41- 46 یک پیشگوئى صریح و اعجازآمیز


پنجمین و آخرین قومى که در این سلسله به آنها اشاره مى شود، قوم «فرعون» است، ولى از آنجا که سرگذشت این قوم به طور مشروح در سوره هاى مختلف قرآن آمده، در اینجا تنها اشاره کوتاه و فشرده اى به داستان عبرت انگیز آنها شده است.
مى فرماید: «انذارهاى ما (یکى پس از دیگرى) به سراغ آل فرعون آمد» (وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ).
منظور از «آل فرعون» تنها خاندان و بستگان او نیست، بلکه پیروان او را به طور عموم شامل مى شود; زیرا «آل» گرچه غالباً در مورد «اهل بیت» و «خانواده» به کار مى رود، ولى احیاناً در معنى وسیعى که گفتیم نیز استعمال مى شود، و قرائن مقام نشان مى دهد که، در اینجا منظور همین معنى وسیع است.
«نُذُر» (بر وزن کتب) جمع «نذیر»(1) به معنى بیم دهنده است، خواه انسانى باشد یا حادثه اى از حوادث که به انسانها هشدار مى دهد، و آنها را از عاقبت کارشان برحذر مى دارد، در صورت اول ممکن است آیه فوق اشاره به «موسى»(علیه السلام) و «هارون»(علیه السلام) باشد، و در صورت دوم اشاره به معجزات نه گانه «موسى»(علیه السلام)، ولى آیه بعد نشان مى دهد که معنى دوم در اینجا مناسب است.(2)

* * *

آیه بعد، از واکنش «آل فرعون» در برابر این دو پیامبر بزرگ الهى، و انذارهاى آنها پرده برداشته، مى گوید: «آنها تمام آیات ما را تکذیب کردند» (کَذَّبُوا بِآیاتِنا کُلِّها).
آرى، این مغروران خودخواه، و این جباران خودکامه و بیدادگر، همه آیات الهى را بدون استثنا انکار کردند، همه را دروغ، یا سحر، یا حوادث اتفاقى شمردند!
«آیات»، مفهوم وسیعى دارد که هم دلائل عقلى را شامل مى شود، هم معجزات، و هم دلائل نقلى را، اما به قرینه آیه 101 سوره «اسراء»: وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى تِسْعَ آیات بَیِّنات: «ما به موسى نه معجزه روشن دادیم» معلوم مى شود که در اینجا اشاره به همان معجزات نه گانه است.(3)
انسان، اگر حقیقت جو باشد، دیدن یکى از این معجزات با اخطار قبلى، و سپس، بر طرف شدن بلا به وسیله دعاى پیامبر خدا، براى او کافى است، ولى هنگامى که انسان به اصطلاح بر سر دنده لج قرار مى گیرد، اگر تمام آسمان و زمین آیت خدا شود مؤثر نیست، تنها عذاب الهى باید فرا رسد و مغزهائى را که پر از باد غرور است در هم بکوبد.
چنان که در ذیل همین آیه مورد بحث، مى خوانیم: «ما آنها را گرفتیم و مجازات کردیم، گرفتن کسى که هرگز مغلوب نمى شود و مقتدر و تواناست» (فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِیز مُقْتَدِر).
«أَخَذ» در اصل، به معنى گرفتن است، ولى از آنجا که مجرم را براى مجازات کردن قبلاً دستگیر مى کنند، این کلمه، به عنوان کنایه از مجازات به کار مى رود.
تعبیرى که در ذیل این داستان آمده است، در سرگذشتهاى دیگر نظیر ندارد، این به خاطر آن است که فرعونیان بیش از همه، به قدرت و عزت خود مى بالیدند ، و همه جا سخن از نیروى حکومت آنها بود، اما خداوند مى گوید: ما آنها را گرفتیم، گرفتن عزیز مقتدر، تا معلوم شود این قدرت و عزت پوشالى در مقابل عزت و قدرت خدا هیچ و پوچ است، و عجب این که، همان رود عظیم «نیل» که سرچشمه تمام ثروت، قدرت، آبادى و تمدن آنها بود، مأمور نابودى آنها شد، و شگفت آورتر این که، موجودات کوچکى همچون ملخ، قورباغه، قمل (یک نوع حشره) بر آنها مسلط گشت، و آنان را به ستوه آورد و بیچاره کرد.

* * *

بعد از بیان داستان اقوام پیشین و عذاب و کیفر امتهاى سرکش و مجرم، در آیه بعد، «مشرکان مکّه» را مخاطب ساخته مى گوید: «آیا کفار شما از کافران پیشین بهترند و یا براى شما امان نامه اى در کتب آسمانى نازل شده است» (أَکُفّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَراءَةٌ فِى الزُّبُرِ).(4)
میان شما و قوم فرعون و قوم نوح و لوط و ثمود، چه تفاوتى است؟ اگر آنها به خاطر کفر، طغیان، ظلم، و گناه گرفتار طوفانها، زلزله ها و صاعقه ها شدند، چه دلیلى دارد که شما به چنین سرنوشتى مبتلا نشوید؟!
آیا شما از آنها بهترید؟ یا طغیان، عناد و کفر شما از آنها کمتر است؟
پس، چگونه خود را از عذاب الهى مصون مى شمرید؟ مگر این که، امان نامه اى در کتب آسمانى براى شما آمده باشد، و مسلماً چنین ادعائى دروغ است، و هیچ گونه دلیلى بر آن ندارید.

* * *

«یا این که مى گویند: ما جمعیت متحد و نیرومندى هستیم و از مخالفانمان انتقام مى گیریم، و بر آنها پیروز مى شویم» (أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ)(5)
«جَمْع» به معنى «مجموع» است، و منظور در اینجا جماعتى است که هدف و قدرت عمل دارند، و تعبیر به «مُنْتَصِر» نیز تأکیدى بر این معنى است، زیرا از ماده «انتصار» و به معنى انتقام گرفتن و پیروز شدن است.
قابل توجه این که، آیه قبل، به صورت «خطاب» بود، اما آیه مورد بحث، و آیات آینده، از کفار، به صورت «غائب» سخن مى گوید، و این یک نوع تحقیر است، یعنى شایسته نیستند، بیش از این مخاطب به خطاب الهى شوند.
به هر حال، اگر آنها ادعاى چنین قدرتى کنند، آن نیز ادعاى بى اساسى است; چرا که «آل فرعون» و قوم «عاد و ثمود» و امثال آنان که از اینها قویتر بودند، در برابر عذاب الهى همچون پر کاه در برابر یک طوفان عظیم، کمترین مقاومتى از خود نشان ندادند، چه رسد به این گروه اندک و فاقد همه چیز!

* * *

سپس، به عنوان یک پیشگوئى قاطع براى رد سخنان آنها، مى افزاید: آنها بدانند «جمعشان به زودى شکست مى خورد و فرار مى کنند» (سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ).(6)
جالب این که، «سَیُهْزَم» از ماده «هزم» (بر وزن جزم) در اصل به معنى فشار دادن جسم خشک است به حدى که متلاشى شود، و به همین مناسبت در متلاشى شدن لشکر و در هم شکستن آن، به کار رفته است.
این تعبیر، ممکن است اشاره اى به این نکته باشد که، اگر چه آنها ظاهراً متحد و منسجمند، ولى چون موجوداتى خشک و فاقد انعطافند، در برابر یک فشار قوى، درهم مى شکنند، بر عکس مؤمنان که صلابتى توأم با انعطاف دارند که، اگر تندباد حوادث کمر آنها را خم کند، به زودى قامت راست کرده، و باز هم در برابر حادثه مى ایستند.
«دُبُر» به معنى پشت در مقابل «قُبُل» به معنى پیش رو است، و ذکر این کلمه در اینجا براى بیان پشت کردن به میدان جنگ، به طور کامل است.
این پیشگوئى در میدان «بدر»، و سایر جنگهاى اسلامى، جامه عمل به خود پوشید، و سرانجام، جمعیت قدرتمند کفار متلاشى شدند و فرار کردند.

* * *

در آخرین آیه مورد بحث، مى افزاید: تنها شکست و ناکامى در دنیا بهره آنها نیست، بلکه «رستاخیز موعد آنها است و مجازاتهاى قیامت هولناکتر و تلخ تر است» (بَلِ السّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ).
و به این ترتیب، آنها باید هم در انتظار شکست تلخى در این دنیا باشند، و هم شکست تلخ تر و وحشت انگیزتر در آخرت.
«أَدْهى» از ماده «دهو» و «دهاء» به معنى مصیبت و حادثه بزرگ است که راه خلاص و علاج و درمان ندارد، و گاه به معنى شدت هوشیارى نیز آمده است، اما در آیه مورد بحث به معنى اول مى باشد.
آرى، آنها در قیامت گرفتار چنان سرنوشتى مى شوند که راه فرارى براى آن نیست.

* * *


1 ـ باید توجه داشت که «نذر» هم جمع «نذیر» است و هم معنى مصدرى یا اسم مصدرى دارد، و از آنجا که مصدر نیز به معنى وصفى اطلاق مى شود، هر دو مى تواند به یک مفهوم بازگردد.
2 ـ با توجه به آیه 39، صفحه 75 احتمال دارد «نُذُر» به معنى مجازاتها نیز باشد.
3 ـ «معجزات نه گانه موسى» با توجه به آیات مختلف قرآن، عبارت است از: 1 ـ تبدیل شدن «عصا به مار عظیم» (طه 20)، 2 ـ «ید بیضاء» و در خشیدن دست موسى همچون یک منبع نور (طه 22)، 3 ـ «طوفانهاى کوبنده» (اعراف 133)، 4 و 5 و 6 و 7 ـ «ملخ» که بر زراعتها مسلط شد، و «قمل» (یک نوع آفت نباتى) و «ضفادع» (قورباغه هائى که از رود نیل برخاستند و در مدت کوتاهى سطح زندگى آنها را پوشاندند) و «دم» رود نیل رنگ خون گرفت (اعراف 133)، 8 و 9 ـ «خشکسالى» و کمبود انواع میوه ها (اعراف 130) که شرح هر کدام در ذیل آیات مربوط داده شده است.
4 ـ ضمیر در «کفّارکم» ظاهراً به «مشرکان عرب» برمى گردد، به قرینه جمله «أَمْ لَکُمْ بَراءَةٌ فِى الزُّبُرِ».
5 ـ با این که «نحن» ضمیر جمع است، خبر آن «جمیع» به صورت مفرد آمده و این به خاطر آن است که «جمیع» هر چند لفظاً مفرد است، ولى از نظر معنى جمع مى باشد.
6 ـ با این که مناسب است «یولون الادبار» گفته شود به جاى آن «یُوَلُّونَ الدُّبُر» گفته شده، زیرا این کلمه معنى جنس دارد که در حکم جمع است.
سوره قمر/ آیه 41- 46 یک پیشگوئى صریح و اعجازآمیز
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma