ظن و گمان، هرگز کسى را به حق نمى رساند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 22
سوره النجم/ آیه 27- 30 سرمایه دنیا پرستان



این آیات، همچنان موضوع آیات قبل را در زمینه نفى عقائد مشرکان تعقیب مى کند.
نخست مى فرماید: «کسانى که ایمان به آخرت ندارند، فرشتگان را دختر (خدا) نامگذارى مى کنند» (إِنَّ الَّذِینَ لایُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثى).
آرى، این سخن زشت و شرم آور، تنها از کسانى سر مى زند که به حساب و جزاى اعمال معتقد نیستند، که اگر عقیده داشتند، این چنین جسورانه سخن نمى گفتند، سخنى که کمترین دلیلى بر آن ندارند، بلکه دلائل عقلى نشان مى دهد، نه خداوند فرزندى دارد، نه فرشتگان دخترند.
تعبیر به «تَسْمِیَةَ الْأُنْثى»، اشاره به همان است که در آیات قبل گفته شد، که این سخنان نام هائى است بى محتوا، و اسمائى است بى مسمى، و به عبارت دیگر، از حدود نامگذارى تجاوز نمى کند، و هیچ واقعیتى را در بر ندارد.

* * *

پس از آن به یکى از دلائل روشن بطلان این نامگذارى اشاره کرده، مى افزاید: «آنها به این سخن علم و یقین ندارند، بلکه از ظن و گمان بى پایه پیروى مى کنند حال آن که گمان هرگز انسان را بى نیاز از حق نمى کند، و کسى را به حق نمى رساند» (وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْم إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لایُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً).
انسان متعهد و معتقد، هرگز سخنى را بدون علم و آگاهى نمى گوید، و نسبتى را به کسى بى دلیل نمى دهد، تکیه بر گمان و پندار، کار شیطان و انسان هاى شیطان صفت است، و قبول خرافات و موهومات، نشانه انحراف و بى عقلى است.
روشن است واژه «ظن» (گمان)، دو معنى متفاوت دارد: گاه به معنى گمان هاى بى پایه است، که طبق تعبیرات آیات قبل هم ردیف «هواى نفس و اوهام و خرافات» است، منظور از این کلمه در آیات مورد بحث همین معنى است.
معنى دیگر: گمان هائى است که معقول و موجه است و غالباً مطابق واقع و مبناى کار عقلا در زندگى روزمره مى باشد، مانند شهادت شهود در محکمه و دادگاه، یا «قول اهل خبره» و یا «ظواهر الفاظ» و امثال آن، که اگر این گونه گمان ها را از زندگى بشر برداریم، و تنها تکیه بر یقین قطعى کنیم، نظام زندگى به کلى متلاشى مى شود.
بدون شک، این قسم از ظن، داخل در این آیات نیست، و شواهد فراوانى در خود این آیات بر این معنى وجود دارد، و به تعبیر دیگر، قسم دوم در حقیقت یک نوع علم عرفى است نه گمان، بنابراین کسانى که به این آیه (إِنَّ الظَّنَّ لایُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً) و مانند آن براى نفى حجیت «ظن» به طور کلى استدلال کرده اند، قابل قبول نیست.
این نکته نیز قابل توجه است که، «ظن» در اصطلاح فقهاء و اصولیین، به معنى اعتقاد راجح است (اعتقادى که یک طرف احتمال در نظر انسان ترجیح داشته باشد) ولى در لغت مفهوم گسترده اى دارد که حتى به «وهم» و احتمالات ضعیف نیز گفته مى شود، و ظن بت پرستان از همین قبیل بود، خرافه اى به صورت یک احتمال ضعیف در مغزشان ظاهر مى شد، سپس هواى نفس به فعالیت برمى خاست، و آن را تزیین مى کرد، و احتمال دیگر را که در مقابل آن قرار داشت و قوى تر بود به دست فراموشى مى سپرد، و تدریجاً به صورت یک اعتقاد راسخ درمى آمد، در حالى که هیچ پایه اى نداشت.

* * *

سپس، براى این که روشن کند این گروه اهل استدلال و منطق نیستند، و حب دنیا و فراموش کردن یاد خدا آنها را در لجن زار این موهومات و خرافات غوطهور ساخته، مى افزاید: «چون چنین است، از کسانى که از یاد ما اعراض کرده اند، و جز زندگى مادى دنیا را نمى خواهند و نمى جویند، روى بگردان» و به آنها اعتنا مکن که شایسته سخن نیستند! (فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّى عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا).
منظور از «ذکر خدا»، به عقیده بعضى از مفسران، «قرآن» است، و گاه احتمال داده شده که منظور، «دلائل منطقى و عقلى» است که انسان را به خدا مى رساند، و نیز احتمال داده اند، همان «یاد خدا» است که نقطه مقابل غفلت است.
ولى، ظاهر این است که این تعبیر، مفهوم گسترده اى دارد، که هر گونه توجه به خدا را چه از طریق قرآن، و دلیل عقل، و چه از طریق سنت، و یاد قیامت شامل مى گردد.
ضمناً این نکته نیز از آیه استفاده مى شود که، رابطه اى در میان غفلت از یاد خدا، و اقبال به مادیات، و زرق و برق دنیا، وجود دارد، و قابل توجه این که: در میان این دو، تأثیر متقابل است، غفلت از یاد خدا، انسان را به سوى دنیاپرستى سوق مى دهد، همان گونه که دنیاپرستى، انسان را از یاد خدا غافل مى سازد، و این هر دو با هواپرستى همراه است، و طبعاً خرافاتى که هماهنگ با آن باشد، در نظر انسان جلوه مى کند، و تدریجاً تبدیل به یک اعتقاد مى شود.
شاید نیاز به تذکر نداشته باشد، که امر به اعراض از این گروه، هرگز منافاتى با تبلیغ رسالت که وظیفه اصلى پیامبر(صلى الله علیه وآله) است ندارد; چرا که تبلیغ و انذار و بشارت، مخصوص مواردى است که حداقل احتمال تأثیر وجود داشته باشد، آنجا که یقین به عدم تأثیر است، نباید نیروها را به هدر داد، و بعد از اتمام حجت باید اعراض کرد.
این نیز قابل توجه است که این دستور مخصوص پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیست، بلکه همه منادیان راه حق را شامل مى شود، تا نیروهاى ارزشمند تبلیغى خود را تنها در زمینه هائى صرف کنند که امید اثر است ، اما دنیا پرستان مغرورِ سیاه دلى که هیچ امیدى به هدایتشان نیست، باید بعد از اتمام حجت، آنها را به حال خود رها ساخت، تا خداوند درباره آنها داورى کند.

* * *

در آخرین آیه مورد بحث، براى اثبات انحطاط فکرى این گروه، مى افزاید: «این است آخرین حد معلومات آنها»! (ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ).
آرى، اوج افکار آنها به اینجا منتهى شده که، افسانه دختران خدا را درباره ملائکه طرح کنند، و در ظلمات اوهام و خرافات دست و پا زنند، و این است آخرین نقطه همت آنها که خدا را به فراموشى بسپارند، و اقبال به دنیا کنند، و تمام شرف و حیثیت انسانى خود را با درهم و دینارى معاوضه نمایند.
و در پایان مى گوید: «پروردگار تو کسانى را که از راه او گمراه شده اند به خوبى مى شناسد، و هدایت یافتگان را نیز از همه بهتر مى داند» (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى).
جمله «ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ» مى تواند اشاره به خرافاتى همچون «بت پرستى و فرشتگان را دختران خدا دانستن» باشد، یعنى نهایت آگاهى این گروه همین موهومات است.
یا اشاره به «دنیاپرستى و اسارت آنها در چنگال مادیات»، یعنى نهایت فهم و شعورشان این است که به خواب و خور و عیش و نوش و متاع فانى و زودگذر و زرق و برق دنیا قناعت کرده اند.
در دعاى معروفى که در اعمال «ماه شعبان» از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده، مى خوانیم: وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْیا أَکْبَرَ هَمِّنا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنا: «خداوندا! دنیا را بزرگ ترین مشغولیات فکرى ما، و نهایت علم و آگاهى ما قرار مده».(1)
پایان آیه، اشاره به این حقیقت است که خداوند هم گمراهان را به خوبى مى شناسد، و هم هدایت یافتگان را، یکى را مشمول غضبش، و دیگرى را مشمول لطفش مى سازد، و در قیامت هر کدام را بر طبق اعمالشان جزا خواهد داد.

* * *


1 ـ این دعا بدون اشاره به این که مربوط به اعمال ماه شعبان است، در «مجمع البیان» و بعضى دیگر از تفاسیر، ذیل آیه مورد بحث نیز آمده است.

 

سوره النجم/ آیه 27- 30 سرمایه دنیا پرستان
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma