آن روز ترسان بودیم و امروز در نهایت امنیت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 22
سوره طور/ آیه 22- 28 در اینجا به چند نکته باید توجه کرد


در آیات گذشته به نُه بخش از مواهب بهشتیان اشاره شد، و در آیات مورد بحث در ادامه آنها به پنج قسمت دیگر اشاره مى کند، به گونه اى که از مجموع به خوبى استفاده مى شود آنچه لازمه آرامش و آسایش و لذت و سرور و شادى است، براى آنها در بهشت فراهم است.
نخست، به دو قسمت از غذاى بهشتیان اشاره کرده مى فرماید: «همواره از انواع میوه ها و گوشت ها از هر نوع تمایل داشته باشند در اختیار آنها مى گذاریم» (وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَة وَ لَحْم مِمّا یَشْتَهُونَ).
«أَمْدَدْناهُمْ» از ماده «امداد» به معنى ادامه و افزایش و اعطاء است، یعنى میوه ها و غذاهاى بهشتى آن چنان نیست که با تناول کردن کمبودى پیدا کند، و یا همچون میوه هاى دنیا، که در فصول سال، نوسان زیادى دارد، تغییرى در آن حاصل شود، بلکه همیشگى، جاودانى و مستمر است.
تعبیر «مِمّا یَشْتَهُونَ» (از آنچه بخواهند) نشان مى دهد که بهشتیان در انتخاب نوع و کمیت و کیفیت این میوه ها و غذاها، کاملاً آزادند، هر آنچه بخواهند در اختیار دارند.
البته غذاهاى بهشتى منحصر به این دو نیست، ولى اینها دو غذاى مهمند.
مقدم داشتن «فاکهه» بر «لحم»، اشاره اى است به برترى «میوه ها» بر «گوشت ها».

* * *

آن گاه به مشروبات گواراى بهشتیان اشاره کرده مى افزاید: «آنها در بهشت جام هائى پر از شراب طهور را که نه مستى و بیهوده گوئى در آن است، و نه گناه، از یکدیگر مى گیرند» (یَتَنازَعُونَ فِیها کَأْساً لا لَغْوٌ فِیها وَ لا تَأْثِیمٌ).
بلکه، شرابى است گوارا و لذت بخش، نشاطآفرین و روح پرور، خالى از هر گونه تخدیر و فساد عقل، که به دنبال آن بیهوده گوئى و گناه هرگز نیست، بلکه سراسر هوشیارى و لذت جسمى و روحانى است.
«یَتَنازَعُون» از ماده «تنازع» به معنى گرفتن از یکدیگر است، و گاه به معنى «تجاذب و مخاصمه» مى آید، لذا بعضى از مفسران گفته اند: این جمله اشاره به آن است که بهشتیان به عنوان شوخى و مزاح و افزایش سرور و انبساط، جام هاى «شراب طهور» را از دست یکدیگر مى کشند و مى نوشند.
ولى، به طورى که بعضى از ارباب لغت گفته اند: تنازع هر گاه در موردى مانند «کأس» (جام) به کار مى رود، به معنى گرفتن از یکدیگر است، نه کشمکش و تجاذب.
این نکته نیز، قابل توجه است: «کأس» جامى است که پر از شراب باشد، و به ظرف خالى «کأس» نمى گویند.(1)
به هر حال، از آنجا که تعبیر به «کأس» احیاناً شراب هاى تخدیر کننده دنیا را تداعى مى کند، مى افزاید: در آن شراب، نه لغو و بیهوده گوئى است و نه گناه; زیرا هرگز عقل و هوش انسان را نمى گیرد، بنابراین سخنان ناموزون و اعمال زشتى که از مست ها سر مى زند، هرگز از آنان سر نخواهد زد، بلکه، به حکم آن که شراب طهور است، آنها را پاک تر و خالص تر و هوشیارتر مى کند.

* * *

سپس، به چهارمین نعمت، که نعمت وجود خدمتگذاران بهشتى است پرداخته مى گوید: «پیوسته گرداگرد آنها نوجوانانى براى خدمت آنان گردش مى کنند که همچون مرواریدهاى در صدفند»! (وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ).
«مروارید در درون صدف»، به قدرى تازه و شفاف و زیبا است که حد ندارد، هر چند در بیرون صدف نیز قسمت زیادى از زیبائى خود را حفظ مى کند، ولى گرد و غبار هوا و آلودگى دست ها هر چه باشد از صفاى آن مى کاهد، خدمتگذاران بهشتى آنقدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند، که گوئى مرواریدهائى در صدفند!
تعبیر به «یَطُوفُ عَلَیْهِمْ» (بر آنها طواف مى کنند) اشاره به آمادگى دائمى آنها براى خدمت است.
گرچه، در بهشت نیازى به خدمتکار نیست، و هر چه بخواهند در اختیار آنها قرار مى گیرد، ولى، این خود احترام و اکرام بیشترى براى بهشتیان است.
در حدیثى آمده است: از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) سؤال کردند، اگر خدمتگذار همچون «مروارید در صدف» باشد، «مخدوم»، یعنى مؤمنان بهشتى چگونه اند؟ فرمود: وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ فَضْلَ الْمَخْدُومِ عَلَى الْخادِمِ کَفَضْلِ الْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ عَلى سائِرِ الْکَواکِبِ: «برترى مخدوم بر خدمتگذار در آنجا، همچون برترى ماه شب چهارده، بر سایر کواکب است».(2)
تعبیر به «لَهُم» نشان مى دهد که هر یک از مؤمنان، خدمتگذارانى مخصوص به خود دارد.
و از آنجا که بهشت جاى غم و اندوه نیست، آن خدمتگذاران نیز از خدمت مؤمنان نهایت لذت را مى برند.

* * *

و آخرین نعمت در این سلسله، همان نعمت آرامش کامل و اطمینان خاطر از هر گونه عذاب و کیفر است، چنان که در آیه بعد مى فرماید: «در این حال که آنها در کنار هم قرار دارند، از وضع گذشته از یکدیگر سؤال مى کنند» و آن را با وضع بهشت مقایسه کرده لذت مى برند (وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْض یَتَساءَلُونَ).

* * *

«مى گویند: ما قبل از این در میان خانواده خود خائف و ترسان بودیم» (قالُوا إِنّا کُنّا قَبْلُ فِی أَهْلِنا مُشْفِقِینَ).
با این که، در میان خانواده خود زندگى مى کردیم و باید احساس امنیت کنیم، باز ترسان بودیم، از این بیم داشتیم که، حوادث ناگوار زندگى و عذاب الهى، هر لحظه فرا رسد، و دامن ما را فرو گیرد.
از این بیم داشتیم که، فرزندان و خانواده ما، راه خطا پیش گیرند، و در وادى ضلالت، گمراه و سرگردان شوند.
و از این بیم داشتیم که، دشمنان سنگدل، ما را غافلگیر سازند و عرصه را بر ما تنگ کنند.

* * *

«اما خداوند بر ما منت گذارد، رحمت واسعه او شامل حال ما شد، و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد» (فَمَنَّ اللّهُ عَلَیْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ).
آرى، پروردگار مهربان، ما را از زندان دنیا با تمام وحشت هایش نجات بخشید، و در کانون نعمت هایش، یعنى بهشت، جاى داد.
آنها هنگامى که گذشته خود را به خاطر مى آورند، و جزئیات آن را متذکر مى شوند، و با وضعى که در آن قرار دارند، مقایسه مى کنند، به ارزش نعمت هاى بزرگ الهى و مواهب او بیشتر پى مى برند، و طبعاً براى آنها لذتبخش تر و دلچسب تر خواهد بود، چرا که در این مقایسه ارزش ها بهتر روشن مى شود.

* * *

بهشتیان در آخرین سخنى که از آنها در اینجا نقل شده، به این واقعیت اعتراف مى کنند که، نیکوکار و رحیم بودن خدا را در آنجا، از هر زمان بیشتر احساس مى کنند، مى گویند: «ما از قبل خدا را مى خواندیم و مى پرستیدیم که او نیکوکار و رحیم است» (إِنّا کُنّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ).
ولى در اینجا به واقعیت و عمق این صفات بیشتر پى مى بریم، که چگونه در مقابل اعمال ناچیز ما این همه نیکى کرده، و در برابر آن همه لغزش ها ما را مشمول رحمتش ساخته است.
آرى، صحنه قیامت و نعمت هاى بهشت، تجلیگاه اسماء و صفات خدا است، و مؤمنان با مشاهده این صحنه ها به حقیقت این اسماء و صفات بیش از هر زمان آشنا مى شوند، حتى دوزخ نیز بیانگر صفات او است، و حکمت و عدل و قدرتش را نشان مى دهد.

* * *


1 ـ «راغب» در «مفردات» مى گوید: الکَأْسُ الاِناءُ بِما فِیْهِ مِنَ الشَّرابِ ـ در «مجمع البحرین» نیز همین تفسیر درباره «کأس» آمده است، و اگر خالى از شراب باشد به آن «قدح» گفته مى شود.
2 ـ «مجمع البیان»، «کشاف»، «قرطبى»، «روح البیان» و «ابوالفتوح رازى».
سوره طور/ آیه 22- 28 در اینجا به چند نکته باید توجه کرد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma