در پایان این بحث تذکر این نکته نیز لازم است که باید در انجام این فریضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نیت و پاکى هدف را فراموش نکرد، و جز در موارد ضرورت از راه هاى مسالمت آمیز وارد شد، نباید انجام این وظیفه را مساوى با خشونت گرفت.
ولى متأسفانه بعضى افراد به هنگام انجام این وظیفه، در غیر مورد ضرورت، از راه خشونت آمیز وارد مى شوند، و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند، لذا مى بینیم این نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، که گاهى نتیجه معکوس هم مى دهد، در حالى که روش پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سیره ائمه هدى(علیهم السلام) نشان مى دهد: آنها به هنگام اجراى این دو وظیفه، آنها را با نهایت لطف و محبت مى آمیختند، و به همین دلیل، سرسخت ترین افراد به زودى در برابر آنها تسلیم مى شدند.
در تفسیر «المنار» در ذیل آیه چنین مى خوانیم: جوانى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمده، عرض کرد: اى پیامبر خدا! آیا به من اجازه مى دهى زنا کنم؟!
با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه و کنار به او اعتراض کردند.
ولى پیامبر با خونسردى و ملایمت فرمود: نزدیک بیا!
جوان نزدیک آمد، و در برابر پیامبر نشست.
حضرت با محبت از او پرسید: آیا دوست دارى با مادر تو چنین کنند؟!
گفت: نه، فدایت شوم!
فرمود: همین طور مردم راضى نیستند با مادرانشان چنین شود.
آیا دوست دارى با دختر تو چنین کنند؟
گفت: نه، فدایت شوم.
فرمود: همین طور مردم درباره دخترانشان راضى نیستند.
بگو ببینم، آیا براى خواهرت مى پسندى؟!
جوان مجدداً انکار کرد (و از سؤال خود به کلى پشیمان شد).
پیامبر سپس دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا کرده، عرض نمود:
«خدایا قلب او را پاک گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگى به بى عفتى نگاه دار».
از آن به بعد منفورترین کار در نزد این جوان زنا بود!...(1) این بود نتیجه ملایمت و محبت در نهى از منکر.
* * *