آیات فوق ترسیم روشنى از دیدگاه اسلام در زمینه مسأله «جبر و اختیار» و «هدایت و اضلال» است; زیرا این نکته را به خوبى آشکار مى کند که: کار خداوند، فراهم آوردن زمینه هاى رشد و هدایت است.
از یکسو، «رسول اللّه»(صلى الله علیه وآله) را در میان مردم قرار مى دهد، و «قرآن» که برنامه هدایت و نور است را نازل مى کند، و از سوى دیگر، «عشق به ایمان» و «تنفر و بیزارى از کفر و عصیان» را به عنوان زمینه سازى در درون جان ها به ودیعه مى گذارد، ولى سرانجام تصمیم گیرى را به خود آنها واگذار کرده، و تکالیف را در این زمینه تشریع مى کند.
طبق آیات فوق، عشق به ایمان، و تنفر از کفر، در دل همه انسان ها بدون استثناء وجود دارد، و اگر کسانى این زمینه ها را ندارند، از ناحیه تربیت هاى غلط و اعمال خودشان است، خدا در دل هیچ کس «حب عصیان» و «بغض ایمان» را نیافریده است.
* * *