باز هم برکات صلح حدیبیه!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 22
سوره فتح/ آیه 20- 21 ماجراى غزوه خیبر


این آیات، همچنان بحث هاى مربوط به «صلح حدیبیه» و وقایع بعد از آن را بازگو مى کند، و برکات و فوائدى را که از این رهگذر عائد مسلمانان شد، شرح مى دهد.
نخست مى فرماید: «خداوند غنائم فراوانى به شما وعده داده که آنها را به دست مى آورید، ولى این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت» (وَعَدَکُمُ اللّهُ مَغانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ). لحن آیه نشان مى دهد که منظور از غنائم فراوان در اینجا، تمام غنائمى است که خداوند نصیب مسلمانان کرد، چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت، حتى جمعى از مفسران عقیده دارند: غنائمى را که تا دامنه قیامت به دست مسلمین مى افتد، در این عبارت داخل است.
اما این که مى گوید: این یکى را زودتر براى شما فراهم ساخت، غالباً اشاره به «غنائم خیبر» دانسته اند، که در فاصله کوتاهى بعد از «فتح حدیبیه» فراهم شد.
ولى، بعضى احتمال داده اند که: «هذه» اشاره به «فتح حدیبیه» باشد، که بزرگ ترین غنیمت معنوى بود.
پس از آن ،به یکى دیگر از الطاف خداوندى نسبت به مسلمانان در این ماجرا اشاره کرده، مى افزاید: «و دست تعدى مردم را از شما باز داشت» (وَ کَفَّ أَیْدِیَ النّاسِ عَنْکُمْ).
این لطف بزرگى بود که آنها با کمى نفرات، و نداشتن ابزار جنگى کافى، آن هم در نقطه اى دور از وطن، و بیخ گوش دشمن، مورد تهاجم قرار نگرفتند، و چنان رعب و وحشتى از آنان در دل دشمنان افکند، که از هر گونه اقدام و حمله خوددارى کردند.
جمعى از مفسران، این جمله را اشاره به ماجراى «خیبر» مى دانند، که قبائلى از «بنى اسد» و «بنى غطفان» تصمیم گرفته بودند، در غیاب مسلمانان به «مدینه» حمله کنند ، و اموال مسلمین را به غنیمت گرفته، زنانشان را به اسارت ببرند.
یا اشاره به تصمیم جمعى از این دو قبیله دانسته اند که در نظر داشتند به یارى «یهود خیبر» برخیزند، که خداوند رعب و وحشت در قلوب آنها افکند، و از تصمیم خود منصرف شدند. ولى تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد; چرا که در چند آیه بعد، همین تعبیر را درباره اهل «مکّه» مشاهده مى کنیم و همانند شرحى است براى آنچه در آیه مورد بحث آمده، و با روش قرآن که روش اجمال و تفصیل است سازگار مى باشد.
مهم این است که: طبق روایات مشهور، تمام سوره «فتح» بعد از ماجراى «حدیبیه»، و در مسیر بازگشت پیامبر(صلى الله علیه وآله) از «مکّه» به «مدینه» نازل گردیده است.
سپس، در ادامه همین آیه، به دو نعمت بزرگ دیگر از مواهب الهى اشاره کرده ، مى فرماید: «هدف این بود که، این وقایع نشانه اى (بر حقانیت دعوت تو) براى مؤمنان باشد، و خداوند شما را به راه مستقیمى هدایت کند» (وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ یَهْدِیَکُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً).
گرچه بعضى از مفسران ضمیر «لِتَکُونَ» را تنها اشاره به «غنائم موعود» دانسته اند، و بعضى دیگر به نگهدارى دشمنان از هجوم بر مسلمانان، ولى مناسب این است که این ضمیر، به تمام حوادث «حدیبیه» و ماجراهاى بعد از آن بر گردد; چرا که هر یک آیتى از آیات خدا، و دلیلى بر صدق پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و وسیله اى براى هدایت مردم به صراط مستقیم بود، و قسمتى از آن جنبه پیشگوئى و خبر غیبى داشت، و بعضى با اسباب و شرائط عادى سازگار نبود، و در مجموع، معجزه روشنى از معجزات پیامبر(صلى الله علیه وآله) محسوب مى شد.

* * *

در آیه بعد، بشارت بیشترى به مسلمانان داده، مى گوید: «خداوند به شما غنائم و فتوحات دیگرى، وعده داده است، که هرگز توانائى بر آن نداشته و ندارید، ولى خداوند قدرتش بر آن احاطه دارد، و او بر هر چیز توانا است» (وَ أُخْرى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْها قَدْ أَحاطَ اللّهُ بِها وَ کانَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیراً).
در این که این وعده، اشاره به کدام غنیمت و کدام پیروزى است؟ در میان مفسران گفتگو است.
بعضى اشاره به فتح «مکّه» و غنائم «حنین» مى دانند، و بعضى به فتوحات و غنائمى که بعد از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) نصیب امت اسلامى شد (مانند فتح «ایران» و «روم» و «مصر»).
این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به همه آنها باشد.(1)
تعبیر به «لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْها»، اشاره به این است که مسلمانان قبل از آن، هرگز احتمال چنین فتوحات و غنائمى را نمى دادند، ولى به برکت اسلام، و امدادهاى الهى، این نیرو و توان براى آنها پیدا شد.
بعضى از این جمله چنین استنباط کرده اند که، قبلاً در میان مسلمانان بحثى درباره این فتوحات بوده است، اما خود را از انجام آن ناتوان مى دیدند، مخصوصاً در حدیثى که در داستان «جنگ احزاب» آمده مى خوانیم: آن روز که پیامبر(صلى الله علیه وآله) بشارت فتح «ایران»، «روم» و «یمن» را به مسلمانان داد، منافقان آن را به باد سخریه گرفتند.
جمله «قَدْ أَحاطَ اللّهُ بِها» (خداوند آن را احاطه فرموده)، اشاره به احاطه قدرت پروردگار، بر این غنائم یا فتوحات است، و بعضى آن را اشاره به احاطه علمى او دانسته اند، اما معنى اول، با جمله هاى دیگر آیه سازگارتر است، البته جمع میان هر دو نیز مانعى ندارد.
و بالاخره، آخرین جمله آیه، یعنى «وَ کانَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیراً»، در حقیقت به منزله بیان علت است براى جمله قبل، اشاره به این که با قدرت خداوند بر همه چیز، این گونه فتوحات براى مسلمانان عجیب نیست.
و به هر حال، آیه از اخبار غیبى و پیشگوئى هاى قرآن مجید درباره حوادث آینده است، این پیروزى ها در مدت کوتاهى به وقوع پیوست و عظمت این آیات را روشن ساخت.

* * *


1 ـ «اُخْرى» صفت براى «مَغانِم» است که محذوف مى باشد، و در تقدیر «مَغانِمَ اُخْرى» است که منصوب است به خاطر عطف بر «مَغانِمَ کَثِیْرَة».

 

سوره فتح/ آیه 20- 21 ماجراى غزوه خیبر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma