پیامدهاى سیاسى و اجتماعى و مذهبى صلح «حدیبیه»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 22
داستان صلح «حدیبیه» سوره فتح/ آیه 2- 3


یک مقایسه اجمالى میان وضع مسلمانان، در سال ششم هجرت (هنگام صلح حدیبیه)، و دو سال بعد که با ده هزار سرباز مجهز، براى «فتح مکّه» حرکت کردند تا به پیمان شکنى مشرکان پاسخ دندان شکنى دهند، و سرانجام بدون کمترین برخورد نظامى «مکّه» را گشودند، (به گونه اى که قریش کمترین قدرت مقاومت در خود نمى دیدند) نشان مى دهد: بازتاب «صلح حدیبیه» تا چه حد گسترده بود.
به طور خلاصه، مسلمانان از این صلح، چند امتیاز و پیروزى مهم به شرح زیر به دست آوردند:
1 ـ عملاً به فریب خوردگان «مکّه» نشان دادند: آنها قصد کشتار ندارند، و براى شهر مقدّس «مکّه» و خانه خدا احترام فراوان قائلند، همین امر سبب جلب قلوب جمع کثیرى، به سوى اسلام شد.
2 ـ «قریش» براى اولین بار، اسلام و مسلمین را به رسمیت شناختند، مطلبى که دلیل بر تثبیت موقعیت آنها در جزیره «عربستان» بود.
3 ـ بعد از «صلح حدیبیه»، مسلمانان به راحتى مى توانستند همه جا رفت و آمد کنند، و جان و مالشان محفوظ بود، و عملاً با مشرکان از نزدیک تماس پیدا مى کردند، تماسى که نتیجه اش، شناخت بیشتر اسلام از سوى مشرکان، و جلب توجه آنها به اسلام بود.
4 ـ بعد از «صلح حدیبیه»، راه براى نشر اسلام در سراسر «جزیره عرب»، گشوده شده، و آوازه صلح طلبى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اقوام مختلفى را که برداشت غلطى از اسلام و شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) داشتند، به تجدید نظر وادار کرد، و امکانات وسیعى از نظر تبلیغاتى به دست مسلمانان افتاد .
5 ـ «صلح حدیبیه»، راه را براى گشودن «خیبر» و بر چیدن این غده سرطانى یهود، که بالفعل و بالقوه، خطر مهمى براى اسلام و مسلمین محسوب مى شد، هموار ساخت.
6 ـ اصولاً وحشت «قریش» از درگیرى با سپاه هزار و چهارصد نفرى پیامبر(صلى الله علیه وآله) که هیچ سلاح مهم جنگى با خود نداشتند، و پذیرفتن شرائط صلح، خود عامل مهمى براى تقویت روحیه طرفداران اسلام، و شکست مخالفان بود که تا این اندازه، از مسلمانان حساب بردند.
7 ـ بعد از ماجراى «حدیبیه»، پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامه هاى متعددى به سران کشورهاى بزرگ «ایران»، «روم»، «حبشه» و پادشاهان بزرگ جهان، نوشت، و آنها را به سوى اسلام دعوت کرد، و این به خوبى نشان مى دهد که تا چه حد «صلح حدیبیه» اعتماد به نفس، به مسلمین داده بود، که نه تنها در «جزیره عرب»، که در دنیاى بزرگ آن روز، راه خود را به پیش مى گشودند.

* * *

اکنون به تفسیر آیات باز مى گردیم.

از آنچه گفته شد، به خوبى مى توان درک کرد که «صلح حدیبیه» به راستى فتح و پیروزى بزرگى براى اسلام و مسلمین بود، و تعجب نیست که قرآن مجید از آن به عنوان «فتح مبین» یاد کند.
از این گذشته، قرائن متعدد دیگرى در دست است که این تفسیر را تأیید مى کند:
1 ـ جمله «فَتَحْنا» به صورت فعل ماضى، نشان مى دهد که این امر به هنگام نزول آیات تحقق یافته بود، در حالى که چیزى جز «صلح حدیبیه» در کار نبود.
2 ـ زمان نزول این آیات، که در بالا اشاره شد، و آیات دیگر این سوره، که مدح مؤمنان و ذم منافقان و مشرکان در ماجراى «حدیبیه» مى کند، مؤید دیگرى بر این معنى است.
آیه 27 این سوره که تأکید بر «رؤیاى صادقانه» پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، مى گوید: «مسلماً در آینده وارد «مسجد الحرام» در نهایت امنیت خواهید شد، و به انجام مناسک عمره مى پردازید»، شاهد گویائى است بر این که این سوره و محتواى آن، بعد از «حدیبیه» و قبل از «فتح مکّه» بوده است.
3 ـ در روایات متعددى «صلح حدیبیه» به عنوان «فتح مبین» معرفى شده است، از جمله:
در تفسیر «جوامع الجامع» آمده است: هنگامى که پیامبر از «حدیبیه» باز مى گشت (و سوره «فتح» نازل شد) یکى از اصحاب عرض کرد: ما هذَا الْفَتْحُ لَقَدْ صُدِدْنا عَنِ الْبَیْتِ وَ صُدَّ هَدْیُنا: «این چه فتحى است که ما را از زیارت خانه خدا باز داشتند، و جلوى قربانى ما را گرفتند»؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: بِئْسَ الْکَلامُ هَذا، بَلْ هُوَ اَعْظَمُ الْفُتُوحِ، قَدْ رَضِىَ الْمُشْرِکُونَ اَنْ یَدْفَعُوکُمْ عَنْ بِلادِهِمْ بِالرّاحِ، وَ یَسْئَلُوکُمُ الْقَضِیَّةَ، وَ رَغِبُوا اِلَیْکُمْ فِى الاَمانِ وَ قَدْ رَأَوْا مِنْکُمْ ما کَرِهُوا!: «بد سخنى گفتى، بلکه این بزرگ ترین پیروزى ما بود، که مشرکان راضى شدند، بدون برخورد خشونت آمیز، شما را از سرزمین خود دور کنند، و به شما پیشنهاد صلح دهند، و با آن همه ناراحتى که قبلاً دیده اند، تمایل به ترک تعرض نشان دادند».(1)
سپس پیامبر(صلى الله علیه وآله) ناراحتى هائى که در «بدر» و «احزاب» تحمل کردند، به آنها یادآور شد، مسلمانان تصدیق کردند که این اعظم فتوح بوده است، و آنها از روى ناآگاهى قضاوت کردند.(2)
«زهرى» که از رجال معروف «تابعین» است مى گوید: «فتحى عظیم تر از «صلح حدیبیه» صورت نگرفت; چرا که مشرکین، با مسلمانان ارتباط یافتند و اسلام در قلوب آنها جایگزین شد، در عرض سه سال، گروه عظیمى اسلام آوردند، و جمعیت مسلمانان با آنها فزونى گرفت».(3)
در احادیث، به گوشه هائى از امتیازاتى که به برکت «صلح حدیبیه» نصیب مسلمانان گردید، اشاره شده است.
تنها در حدیثى از امام «على بن موسى الرضا»(علیه السلام) آمده است: «اِنّا فَتَحْنا» بعد از فتح «مکّه» نازل گشت.(4)
ولى، از آنجا که «صلح حدیبیه» مقدمه اى براى فتح «مکّه» در دو سال بعد شد، توجیه این حدیث مشکل نخواهد بود.
یا به تعبیر دیگر «صلح حدیبیه» در کوتاه مدت، سبب فتح «خیبر» (در سال هفتم هجرت) و فراتر از آن سبب فتح «مکّه»، و نیز پیروزى اسلام در تمام صحنه جهان از نظر نفوذ در قلوب مردم بود، اضافه بر این ممکن است این آیه مانند بعضى دیگر از آیات آن، دو بار نازل شده باشد.
و به این ترتیب، مى توان میان تفسیرهاى چهارگانه جمع کرد، با این قید که محور اصلى را «صلح حدیبیه» تشکیل مى دهد.

* * *


1 ـ «جوامع الجامع» (مطابق «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 48، حدیث 9).
2 ـ تفسیر «در المنثور»، جلد 6، صفحه 68.
3 ـ تفسیر «در المنثور»، جلد 6، صفحه 109.
4 ـ «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 48.
داستان صلح «حدیبیه» سوره فتح/ آیه 2- 3
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma