مصائبى که دامان ما را مى گیرد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 20
ستارگان مسکون آسمان 1 ـ مصائب شما از خود شما است!


در این آیه، نکاتى است که باید به آن توجه داشت:
1 ـ این آیه، به خوبى نشان مى دهد، مصائبى که دامنگیر انسان مى شود یک نوع مجازات الهى و هشدار است (هر چند استثنائاتى دارد که بعداً به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب، یکى از فلسفه هاى حوادث دردناک و مشکلات  زندگى روشن مى شود.
جالب این که، در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: که پیامبر گرامى خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: خَیْرُ آیَة فِی کِتابِ اللّهِ هذِهِ الْآیَةُ! یا عَلِىُّ! ما مِنْ خَدْشِ عُود، وَ لانَکْبَةِ قَدَم إِلاّ بِذَنْب، وَ ما عَفَى اللّهُ عَنْهُ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یَعُودَ فِیْهِ وَ ما عاقَبَ عَلَیْهِ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أَعْدَلُ مِنْ أَنْ یُثَنِّىَ عَلى عَبْدِهِ: «این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیْبَة...) بهترین آیه در قرآن مجید است، اى على! هر خراشى که از چوبى بر تن انسان وارد مى شود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است که از او سر زده، و آنچه خداوند در دنیا، عفو مى کند گرامى تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادل تر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد»!.(1)
و به این ترتیب ،این گونه مصائب، علاوه بر این که بار انسان را سبک مى کند، او را نسبت به آینده، کنترل خواهد نمود.
2 ـ گر چه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در بر مى گیرد، ولى مطابق معمول، در عمومات استثناهائى وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتى که دامنگیر انبیاء و ائمه معصومین(علیهم السلام) مى شد، که براى ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود.
و همچنین، مصائبى که گریبان غیر معصومین را مى گیرد و جنبه آزمون دارد.
و یا مصائبى که بر اثر ندانم کارى ها و عدم دقت و مشورت و سهل انگارى، در امور حاصل مى شود، که اثر تکوینى اعمال خود انسان است.
و به تعبیر دیگر، جمع میان آیات مختلف قرآن، و روایات ایجاب مى کند که  عموم این آیه در مواردى تخصیص پیدا کند، و این مطلب تازه اى نیست که مایه گفتگوى بعضى از مفسران شده است.
کوتاه سخن این که: مصائب و گرفتارى هاى سخت، فلسفه هاى مختلفى دارد، که در بحث هاى توحیدى، و مباحث عدل الهى، به آن اشاره شده است.
شکوفائى استعدادها، تحت فشار مصائب، هشدار نسبت به آینده، آزمون الهى، بیدارى از غرور و غفلت، و کفاره گناه و...
اما از آنجا که بیشتر افراد آن جنبه کیفرى و کفاره اى دارد، آیه فوق آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.
و لذا در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که، امام على بن الحسین(علیه السلام) وارد بر «یزید» شد، «یزید» نگاهى به او کرد گفت: «یا عَلِىُّ! ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیْبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیْکُمْ»! (اشاره به این که حوادث کربلاء نتیجه اعمال خود شما بود).
ولى امام على بن الحسین(علیه السلام) فوراً در پاسخ فرمود: کَلاّ! ما هذِهِ فِیْنا نَزَلَتْ، إِنَّما نَزَلَ فِیْنا «ما أَصابَ مِنْ مُصِیْبَة فِى الْاَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاّ فِی کِتاب مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیْرٌ لِکَیْلا تَأْسُوا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» فَنَحْنُ الَّذِیْنَ لاْنَأسى عَلى ما فاتَنا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا، وَ لانَفْرَحُ بِما أُوتِیْنا: «چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آنچه درباره ما نازل شده، آیه دیگرى است که مى گوید: «هر مصیبتى در زمین یا در جسم و جان شما روى دهد پیش از آفرینش شما در کتاب (لوح محفوظ) بوده، و آگاهى بر این امر بر خداوند آسان است، این براى آن است که شما به خاطر آنچه از دست مى دهید غمگین نشوید، و به خاطر آنچه در دست دارید زیاد خوشحال نباشید» (هدف از این مصائب عدم دلبستگى شما به مواهب زودگذر دنیا است و یک نوع تربیت و آزمون براى شما است)».
سپس امام(علیه السلام) افزود: «ما کسانى هستیم که هرگز، به خاطر آنچه از دست داده ایم غمگین نخواهیم شد، و به خاطر آنچه در دست داریم خوشحال نیستیم (همه را زودگذر مى دانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بسته ایم)».(2)
این سخن را با حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) پایان مى دهیم: هنگامى که از حضرتش، تفسیر آیه فوق را خواستند فرمود: «مى دانید على(علیه السلام) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبى شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالى که آنها اهل بیت طهارتند، و معصوم از گناه، سپس افزود: إِنَّ رَسُولَ اللّهِ کانَ یَتُوبُ إِلَى اللّهِ وَ یَسْتَغْفِرُ فِی کُلِّ یَوْم وَ لَیْلَة مِأَةَ مَرَّة مِنْ غَیْرِ ذَنْب إِنَّ اللّهَ یَخُصُّ أَوْلِیائَهُ بِالْمَصائِبِ لِیَأْجُرَهُمْ عَلَیْها مِنْ غَیْرِ ذَنْب: «رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پیوسته توبه مى کرد، و در هر شبانه روز صد بار استغفار مى نمود، بى آن که گناهى مرتکب شده باشد، خداوند، براى اولیاء و دوستانش مصائبى قرار مى دهد، تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند بى آن که گناهى مرتکب شده باشند».(3)
3 ـ گاه، بعضى در این مسأله تردید کرده اند که، «مصائب» در آیه فوق اشاره به «مصائب دنیا» باشد; چرا که دنیا دار عمل است نه دار پاداش و کیفر.
ولى، این اشتباه بزرگى است، چرا که «آیات» و «روایات» فراوانى، نشان مى دهد: گاه انسان در همین دنیا گوشه اى از کیفر اعمالش را مى بیند، و این که: مى گویند دنیا دار مجازات نیست، یعنى تمام حساب ها تصفیه نمى شود، نه این که مطلقاً مجازاتى وجود ندارد، و انکار این حقیقت از نظر آشنایان به آیات و روایات، شبیه انکار یک امر بدیهى است.
4 ـ گاه، مصائب، جنبه دست جمعى دارد، و محصول گناهان جمعى است،  همان گونه که در آیه 41 سوره «روم» مى خوانیم: ظَهَرَ الْفِسادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ لِیُذِیْقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ: «فساد در خشکى و دریا به خاطر اعمال مردم، آشکار شد، تا نتیجه بعضى از اعمالى را که انجام داده اند به آنها بچشاند، شاید باز گردند».
روشن است این درباره جوامع انسانى است، که به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانى ها مى شوند.
و در آیه 11 سوره «رعد» آمده است: إِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم حَتّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ: «خداوند، سرنوشت هیچ جمعیتى را تغییر نمى دهد مگر این که خویشتن را تغییر دهند».
و امثال این آیات، که گواهى مى دهد، در میان اعمال انسان و نظام تکوینى زندگى او ارتباط و پیوند نزدیکى وجود دارد، که اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، برکات الهى شامل حال آنها مى شود، و هر گاه فاسد شوند زندگى آنها به فساد مى گراید.
و گاه، ممکن است این قضیه در مورد فرد فرد انسان ها صادق شود و هر کس در مقابل گناهى که مرتکب مى شود، به مصیبتى در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش، گرفتار گردد، همانطور که در آیه فوق آمده است.(4)

* * *

به هر حال، ممکن است افرادى تصور کنند که مى توانند از این قانون حتمى و سنت اجتناب ناپذیر الهى، بگریزند، لذا در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید: «شما هرگز نمى توانید از چنگال قدرت خداوند در زمین فرار کنید» (در آسمان ها  نیز جائى براى شما نیست) (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِى الْأَرْضِ).(5)
چگونه شما مى توانید از حیطه قدرت و حاکمیت او بگریزید، در حالى که تمام عالم هستى، عرصه حکومت بلامنازع پروردگار است؟
و اگر تصور کنید، کسى مى تواند به کمک شما بشتابد بدانید «غیر از خداوند، هیچ ولىّ و یاورى براى شما نیست» (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ وَلِىّ وَ لانَصِیر).
فرق میان «ولىّ» و «نصیر»، ممکن است از این نظر باشد که «ولىّ» سرپرستى است براى جلب منفعت، و «نصیر» براى دفع مضرت، و یا این که «ولىّ» به کسى گفته مى شود که مستقلاً به دفاع بر خیزد، و «نصیر» کسى است که در کنار خود انسان قرار مى گیرد و او را یارى مى دهد.
در حقیقت آیه اخیر ضعف و ناتوانى انسان را مجسم مى کند، و آیه قبل عدالت و رحمت پروردگار را.(6)

* * *


1 ـ «مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 47 (ذیل آیات مورد بحث) شبیه این حدیث در «درّ المنثور» و تفسیر «روح المعانى» با تفاوتهائى ذیل آیات مورد بحث آمده است و حدیث در این زمینه فراوان است.
2ـ تفسیر «على بن ابراهیم»، مطابق «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 580.
3 ـ «اصول کافى»، طبق نقل «نور الثقلین»، جلد 4، صفحه 581.
4 ـ «المیزان»، جلد 18، صفحه 61.
5 ـ «معجزین» از ماده «اعجاز» به معنى به عجز در آوردن است، اما این کلمه در بسیارى از آیات قرآن به معنى «فرار کردن از حیطه قدرت الهى و از چنگال عذاب او» آمده است که لازمه معنى آن مى باشد.
6 ـ «فى ظلال»، جلد 7، صفحه 290.
ستارگان مسکون آسمان 1 ـ مصائب شما از خود شما است!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma