بدون شک، زبان عربى از غنى ترین و پرمایه ترین زبان هاى دنیا است، اما با این حال، عظمت قرآن از این نظر نیست که به زبان عربى است، بلکه عربى بودن آن به خاطر این است که خداوند هر پیامبرى را به زبان قوم خود، مى فرستد، تا در درجه اول، آنها ایمان بیاورند و بعد دامنه آئین او به دیگران گسترش پیدا کند.
اما بهانه جویانى که مانند کودکان، هر روز مطلب غیر منطقى تازه اى را مطرح مى کردند، و با حرف هاى کودکانه و ضد و نقیض خود نشان مى دادند که به دنبال حق طلبى نیستند، یک روز مى گفتند: چرا این قرآن، تنها به زبان عرب نازل شده؟ آیا بهتر نبود، همه، یا قسمتى از آن، به غیر این زبان بود، تا دیگران نیز بهره گیرند؟ (در حالى که آنها هدف دیگرى داشتند، منظورشان این بود که توده مردم عرب از جاذبه فوق العاده، محروم گردند).
و اگر این خواسته آنها انجام مى شد، مى گفتند: چگونه او عرب است و کتابش غیر عربى؟
خلاصه، هر روز، به بهانه اى خود و دیگران را سرگرم و از راه حق باز مى داشتند.
اصولاً «بهانه جوئى»، همیشه دلیل بر این است که انسان درد دیگرى دارد که نمى خواهد آن را فاش بگوید، درد این گروه، نیز این بود که توده هاى مردم سخت مجذوب قرآن شده بودند، و لذا منافع آنها سخت به خطر افتاده بود، براى خاموش کردن نور اسلام، به هر وسیله اى متوسل مى شدند.
* * *