آن روز که زمین به نور خدا روشن مى شود

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 19
سوره «زمر» / آیه 69 - 70 سوره «زمر» / آیه 71 - 72

در این آیات، بحث هاى مربوط به قیامت که در آیات قبل شروع شده، همچنان ادامه مى یابد.
در این دو آیه، هفت جمله است که هر کدام مطلبى را پیرامون معاد مى گوید که مکمل مطلب دیگر، و یا بیان دلیلى براى آن است و از انسجام خاصى برخوردار مى باشد.
نخست مى فرماید: «در آن روز زمین به نور پروردگار روشن مى شود» (وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها).
در این که: منظور از این «اشراق» و روشنائى به نور الهى چیست تفسیرهاى مختلفى گفته شده است که مهمتر از همه سه تفسیر زیر است:
1 ـ جمعى گفته اند: منظور از «نور ربّ»، حق و عدالت است که خداوند صفحه زمین را در آن روز با آن نورانى مى کند.
مرحوم «علامه مجلسى» در «بحار الانوار» مى گوید: أَىْ أَضائَتِ الْاَرْضُ بِعَدْلِ رَبِّها یَوْمَ الْقِیامَةِ لِأَنَّ نُورَ الْاَرْضِ بِالْعَدْلِ: «یعنى زمین به عدل پروردگار در روز قیامت روشن مى شود; زیرا نور زمین به عدالت است».(1)
بعضى دیگر، حدیث معروف نبوى را که مى گوید: الظُّلْمُ ظُلُماتٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ: «ظلم در قیامت در صورت تاریکى و ظلمت، مجسم مى شود» شاهد این معنى گرفته اند.(2)
«زمخشرى» در «کشّاف» نیز همین معنى را برگزیده مى گوید: «در آن روز، زمین از اقامه عدل و گسترش قسط، در حساب و ارزیابى حسنات و سیئات روشن مى گردد».
2 ـ بعضى دیگر معتقدند: اشاره به نورى است غیر از نور خورشید و ماه، که خداوند مخصوص آن روز مى آفریند.
3 ـ مفسر عالیقدر، نویسنده «المیزان» مى گوید: مراد از روشن شدن زمین به نور پروردگار، که از خصوصیات روز قیامت است همان انکشاف غطاء و کنار رفتن پرده ها و حجاب ها و ظاهر شدن حقایق اشیاء و اعمال انسان ها از خیر و شر و اطاعت و عصیان و حق و باطل مى باشد، سپس به آیه 22 سوره «ق» بر این معنى استدلال کرده است: لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَة مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ: «تو در غفلت از این موضوع بودى، ما پرده را از برابر چشمت کنار زدیم و امروز چشمت به خوبى مى بیند»!
درست است که این اشراق الهى، در آن روز همه چیز را شامل مى شود ولى ذکر خصوص زمین در این میان، به خاطر آن است که، هدف اصلى بیان حال مردم روى زمین در آن روز است.
البته، این تفسیرها تضادى با هم ندارد و قابل جمع است، هر چند تفسیر اول و سوم، مناسب تر به نظر مى رسد.
بدون شک، این آیه مربوط به قیامت است و اگر مى بینیم در بعضى از روایات اهل بیت(علیهم السلام) به قیام حضرت مهدى(علیه السلام) تفسیر شده، در حقیقت نوعى تطبیق و تشبیه است، و تأکیدى بر این معنى است که، به هنگام قیام مهدى(علیه السلام)دنیا نمونه اى از صحنه قیامت خواهد گردید، و عدل و داد به وسیله آن امام به حق، و جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و نماینده پروردگار، در روى زمین تا آنجا که طبیعت دنیا مى پذیرد حکم فرما خواهد شد.
«مفضل بن عمر» از «امام صادق»(علیه السلام) نقل مى کند: اِذا قامَ قائِمُنا أَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَى الْعِبادُ عَنْ ضُوءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ!: «هنگامى که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن مى شود، و بندگان از نور آفتاب، مستغنى مى شوند و ظلمت برطرف مى گردد».(3)
در جمله دوم، از این آیه سخن از «نامه اعمال» است مى گوید: «در آن روز نامه هاى اعمال را پیش مى نهند، و به آن رسیدگى مى کنند» (وَ وُضِعَ الْکِتابُ).
نامه هائى که تمامى اعمال انسان، از کوچک و بزرگ در آن جمع است و به گفته قرآن در آیه 49 سوره «کهف»: لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلاّ أَحْصاها: «هیچ معصیت کوچک و بزرگى نیست مگر این که در آن احصا شده است».
و در جمله بعد، که سخن از گواهان است مى افزاید: «پیامبران و گواهان را در آن روز حاضر مى کنند» (وَ جِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَداءِ).
«پیامبران» احضار مى شوند، تا از اداى رسالت خود به مجرمان، سخن گویند همان گونه که در آیه 6 سوره «اعراف» مى خوانیم: وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِیْنَ: «ما از رسولان به طور قطع، سؤال خواهیم کرد».
و «گواهان»، براى این که: در آن محکمه عدل گواهى دهند، ـ درست است که خداوند از همه چیز آگاه است ـ ولى براى تأکید مراتب عدالت، حضور شهود لازم است.
این گواهان چه کسانى هستند؟ در میان مفسران گفتگو است:
بعضى، آنها را نیکان و پاکان و عدول امت ها دانسته اند که هم گواهى بر اداى رسالت انبیاء مى دهند، و هم بر اعمال مردمى که در عصر آنها مى زیسته اند که «امامان معصوم» در طلیعه آنها قرار دارند.
بعضى دیگر، آن را به فرشتگانى تفسیر کرده اند که: گواه بر اعمال انسان ها هستند و آیه 21 سوره «ق» را گواه این معنى دانسته اند که مى گوید: وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْس مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ: «هر انسانى وارد صحنه محشر مى شود، در حالى که همراه او کسى است که او را به دادگاه الهى مى راند و نیز با او گواهى است».
بعضى نیز، آن را به اعضاى بدن و مکان و زمان اطاعت و معصیت که از گواهان روز قیامتند تفسیر کرده اند.
ولى، ظاهر این است که «شهداء» (گواهان) معنى گسترده اى دارد که هر یک از مفسرین به بخشى از آن اشاره کرده اند.
بعضى، احتمال داده اند: منظور «شهیدان راه خدا» بالخصوص بوده باشند اما این بعید به نظر مى رسد، چرا که سخن از گواهان محکمه عدل الهى است نه از «شهیدان راه حق» هر چند ممکن است آنها نیز در صف شهود باشند.
چهارمین جمله مى گوید: «در میان آنها به حق قضاوت مى شود» (وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ).
و در پنجمین جمله، مى افزاید: «و به آنها ستم نخواهد شد» (وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ).
بدیهى است، هنگامى که حاکم، خدا باشد، و زمین به نور عدالتش روشن گردد، و نامه اعمال که دقیقاً بیانگر اعمال انسان است، مطرح شود، و پیامبران و گواهان عدل حضور یابند، جز به حق قضاوت نخواهد شد، و در چنین دادگاهى ظلم و بیدادگرى مفهومى ندارد.

* * *

ششمین جمله، در آیه بعد این سخن را تکمیل کرده، مى گوید: «به هر کسى آنچه انجام داده است بى کم و کاست پرداخته مى شود» (وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ).
نه جزا و پاداش و کیفر اعمالشان، که خود اعمالشان به آنها داده مى شود! و چه پاداش و کیفرى از این برتر، که عمل انسان به طور کامل به او تحویل داده شود (توجه داشته باشید «وُفِّیَتْ» به معنى ادا کردن به طور کامل است) و براى همیشه قرین و همنشین او گردد.
چه کسى مى تواند این برنامه هاى عدالت را دقیقاً اجرا کند؟ کسى که علم او به همه چیز احاطه دارد، لذا:
در هفتمین و آخرین جمله، مى فرماید: «او نسبت به آنچه انجام مى دادند از همه آگاه تر است» (وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما یَفْعَلُونَ).
حتى نیازى به شهود نیست که او از همه شهود اعلم است، اما لطف و عدالتش ایجاب مى کند، که گواهان را احضار کند، آرى، این چنین است، صحنه قیامت که باید همه براى آن آماده شویم.

* * *


1 ـ «بحار الانوار»، جلد 6، صفحه 321.
2 ـ «روح المعانى» و «روح البیان»، ذیل آیات مورد بحث.
3 ـ «ارشاد مفید»، مطابق تفسیر «صافى» و «نور الثقلین»، ذیل آیات مورد بحث، همین معنى را مرحوم «علامه مجلسى» در «بحار الانوار»، جلد 52، صفحه 330، با تفاوت مختصرى آورده است.
سوره «زمر» / آیه 69 - 70 سوره «زمر» / آیه 71 - 72
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma