48وَ یَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ
49ما یَنْظُرُونَ إِلاّ صَیْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یَخِصِّمُونَ
50فَلا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ
51وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ
52قالُوا یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ
53إِنْ کانَتْ إِلاّ صَیْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ
ترجمه:
48 ـ آنها مى گویند: «اگر راست مى گوئید، این وعده (قیامت) کى خواهد بود»؟!
49 ـ (اما) جز این انتظار نمى کشند که یک صیحه عظیم (آسمانى) آنها را فرا گیرد، در حالى که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند.
50 ـ (چنان غافلگیر مى شوند که حتى) نمى توانند وصیتى کنند یا به سوى خانواده خود بازگردند!
51 ـ (بار دیگر) در «صور» دمیده مى شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى روند!
52 ـ مى گویند: «اى واى بر ما! چه کسى ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آرى) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند»!
53 ـ صیحه واحدى بیش نیست، (فریادى عظیم برمى خیزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى شوند!