در اینجا به چند نکته باید توجه داشت:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 18
چه کسانى انذار تو را مى پذیرند؟ 1 ـ انواع کتاب هاى ثبت اعمال



1 ـ در این آیه، دو وصف براى کسانى که «انذار» و «اندرز» پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آنها مؤثر است ذکر شده: پیروى از «ذکر»، و «خشیت از خداوند در پنهان»، البته منظور از بیان این دو وصف، همان آمادگى و جنبه «بالقوه» آن است، یعنى انذار تنها در کسانى مؤثر واقع مى شود که گوش شنوا و قلب آماده دارند، انذار در آنها دو اثر مى گذارد: نخست پیروى از ذکر و قرآن، و دیگر احساس ترس در برابر پروردگار و مسئولیتها.
و به تعبیر دیگر، این دو حالت، بالقوه در آنها وجود دارد، اما بعد از انذار به فعلیت مى رسد، بر خلاف کوردلان لجوج و غافل، که هرگز نه گوش شنوا دارند نه آماده خشیت اند.
این آیه، درست مانند آیات نخستین سوره «بقره» است که مى گوید: ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ: «این کتاب آسمانى شکى در آن نیست و مایه هدایت پرهیزکاران است».

* * *

2 ـ منظور از «ذکر»، به عقیده بسیارى از مفسران، «قرآن مجید» است; زیرا این کلمه، به همین صورت کراراً در قرآن، در همین معنى، به کار رفته است.(1)
ولى، مانعى ندارد که منظور، معنى لغوى آن یعنى هر گونه یادآورى بوده باشد، که شامل آیات قرآن و سایر انذارهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و رهبران الهى مى شود.

* * *

3 ـ «خشیت» ـ چنان که در گذشته نیز گفته ایم ـ به معنى ترسى است که آمیخته با احساس عظمت باشد، و تعبیر به «رحمان» که مظهر رحمت عامه خداوند است در اینجا نکته لطیفى در بر دارد، و آن این که: در عین ترس از عظمت خداوند، باید امید به رحمت او نیز داشته باشند، تا دو کفه «خوف» و «رجا» که عامل حرکت مستمر تکاملى است متوازن گردد.
جالب این است که: در بعضى از آیات قرآن، در مورد «رجا و امید» نام «اللّه» ذکر شده که مظهر هیبت و عظمت است: «لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ»(2) اشاره به این که: هم رجا باید با خوف آمیخته شود و هم خوف با رجا  (دقت کنید).

* * *

4 ـ تعبیر «بالغیب» در اینجا اشاره به شناخت خداوند از طریق استدلال و برهان است، چرا که ذات پاک او از حواس انسان پنهان مى باشد، تنها با چشم دل و از لابلاى آثارش، مى توان جمال و جلال او را مشاهده کرد.
این احتمال نیز، وجود دارد که «غیب» در اینجا به معنى پنهان از چشم مردم بوده، یعنى مقام «خشیت» و ترس او جنبه ریائى و در حضور مردم نداشته، بلکه در نهان نیز داراى خشیت باشد.
بعضى نیز آن را به معنى «قیامت» تفسیر کرده اند، چرا که از مصداقهاى روشن امورى است که از حس ما پنهان است، ولى معنى اول از همه مناسبتر به نظر مى رسد.

* * *

5 ـ جمله «فَبَشِّرْهُ» در حقیقت تکمیل «انذار» است، زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آغاز انذار مى کند، و هنگامى که پیروى از فرمان خدا و ترس آمیخته با عظمت نسبت به او، پیدا شد و اثراتش در «قول» و «فعل» انسان ظاهر گشت، بشارت مى دهد.
به چه چیز بشارت مى دهد؟ نخست به چیزى که بیشتر از هر موضوع دیگر فکر انسان را به خود مشغول مى دارد، و آن لغزشهائى است که احیاناً از او سر زده ، به او بشارت مى دهد که خداى بزرگ همه آنها را بخشوده است، سپس به اجر کریم و پاداش پر ارزش، که هیچ کس جز خداوند ابعاد آن را نمى داند.
جالب این که: هم «مغفرت» به صورت نکره ذکر شده و همچنین «اجر کریم» و مى دانیم: نکره آوردن در این گونه موارد، براى بیان عظمت است.

* * *

6 ـ بعضى از مفسران، معتقدند: «فاء» در جمله «فَبَشِّرْهُ» که براى تفریع است، اشاره به این مى باشد که: آن دو عمل (پیروى از ذکر، و خشیت از پروردگار) نتیجه اش این دو اثر است: مغفرت، و اجر کریم، که اولى، از اول سرچشمه مى گیرد و دومى از دوم.

* * *

سپس به تناسب بحثى که در آیات گذشته، پیرامون اجر و پاداش پر ارزش مؤمنان و پذیرندگان انذارهاى انبیاء آمده بود، در آیه بعد به مسأله «معاد و رستاخیز و ثبت و ضبط اعمال براى حساب و جزا» اشاره کرده، مى فرماید: «ما مردگان را زنده مى کنیم» (إِنّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتى).
تکیه روى عنوان «نَحْنُ» (ما) اشاره به این است که با قدرت عظیمى که همه در ما سراغ دارید، دیگر جاى بحث و گفتگو نیست که چگونه استخوانهاى پوسیده و عظام رمیم از نو جان مى گیرد، و لباس حیات در تن مى پوشد؟
نه تنها مردگان را زنده مى کنیم که: «تمام آنچه را از پیش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مى نویسیم» (وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ).
بنابراین، چیزى فروگذار نخواهد شد مگر این که در نامه اعمال، براى روز حساب محفوظ خواهد بود.
جمله «ما قَدَّمُوا» (آنچه را از پیش فرستادند) اشاره به اعمالى است که انجام داده اند، و اثرى از آن باقى نمانده، اما تعبیر به «وَ آثارَهُم» اشاره به اعمالى است که، از انسان باقى مى ماند و آثارش در محیط منعکس مى شود، مانند صدقات جاریه (بناها و اوقاف و مراکزى که بعد از انسان باقى مى ماند و مردم از آن منتفع مى شوند).
این احتمال نیز، در تفسیر آیه وجود دارد که «ما قَدَّمُوا» اشاره به اعمالى  است که جنبه شخصى دارد، و «آثارَهُمْ» اشاره به کارهائى که سنت مى شود و بعد از انسان نیز موجب خیر و برکت، و یا شر و زیان و گناه مى گردد.
البته مفهوم آیه گسترده است و ممکن است هر دو تفسیر در مفهوم جمع باشد.
و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر، مى افزاید: «ما همه چیز را در کتاب آشکار احصا کرده ایم» (وَ کُلَّ شَیْء أَحْصَیْناهُ فِی إِمام مُبِین).
غالب مفسران «إِمام مُبِین» را در اینجا به عنوان «لوح محفوظ» همان کتابى که همه اعمال و همه موجودات و حوادث این جهان در آن ثبت و محفوظ است، تفسیر کرده اند.
و تعبیر به «إِمام» ممکن است از این نظر باشد که این کتاب در قیامت رهبر و پیشوا است، براى همه مأموران ثواب و عقاب، و معیارى است براى سنجش ارزش اعمال انسانها و پاداش و کیفر آنها.
جالب این که: این تعبیر (امام) در بعضى دیگر، از آیات قرآن در مورد «تورات» به کار رفته، آنجا که مى فرماید: أَ فَمَن کانَ عَلى بَیِّنَة مِّن رَّبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِّنْهُ وَ مِن قَبْلِهِ کِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً: «آیا آن کس که دلیل آشکارى از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدى از سوى او مى باشد، و پیش از آن کتاب موسى که امام و رحمت بود گواهى بر آن مى دهد (همچون کسى است که چنین نباشد)».(3)
اطلاق کلمه «امام» در این آیه، بر «تورات» به خاطر معارف و احکام و دستورات آن است، و همچنین به خاطر نشانه هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در آن
آمده، و در تمام این امور، مى توانست رهبر و پیشواى خلق باشد، بنابراین، کلمه مزبور در هر مورد متناسب با آن مفهومى دارد.

* * *


1 ـ نحل 44، فصلت 41، زخرف 44، قمر 25، در عین حال واژه «ذکر» به معنى مطلق یادآورى نیز در قرآن کراراً استعمال شده است.
2 ـ احزاب، آیه 21.
3 ـ هود، آیه 17.
چه کسانى انذار تو را مى پذیرند؟ 1 ـ انواع کتاب هاى ثبت اعمال
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma