نور و ظلمت یکسان نیست!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 18
سوره فاطر / آیه 19 - 23 1 ـ آثار ایمان و کفر

به تناسب بحثهائى که پیرامون ایمان و کفر در آیات گذشته بود، در آیات مورد بحث، چهار مثال جالب براى «مؤمن» و «کافر» ذکر مى کند، که آثار «ایمان» و «کفر» به روشن ترین وجه در آن مجسم شده است:
در نخستین مثال «کافر» و «مؤمن» را به «نابینا» و «بینا» تشبیه کرده، مى گوید: «هرگز اعمى و بینا مساوى نیستند» (وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصِیرُ).
«ایمان» نور است و روشنى بخش، و به انسان در جهان بینى، اعتقاد، عمل، و تمام زندگى روشنائى و آگاهى مى دهد، اما «کفر» ظلمت است و تاریکى، و در آن نه بینش صحیحى از کل عالم هستى است، و نه از اعتقاد درست و عمل صالح خبرى.
قرآن مجید در آیه 257 سوره «بقره» در همین زمینه، حَقِّ مطلب را ادا کرده مى گوید: اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا  أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ: «خداوند ولى، راهنما و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکى ها به روشنائى، هدایت مى کند، اما ولى و سرپرست کافران، طاغوت است، که آنها را از روشنائى به ظلمتها مى کشاند، آنها اصحاب دوزخند، و جاودانه در آن مى مانند»!

* * *

و از آنجا که چشم بینا به تنهائى کافى نیست، باید روشنائى و نورى نیز باشد، تا انسان با کمک این دو عامل، موجودات را مشاهده کند، در آیه بعد مى افزاید: «و نه تاریکى ها با نور برابرند» (وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ).
چرا که «تاریکى» منشاء گمراهى است، «تاریکى» عامل سکون و رکود است، تاریکى عامل انواع خطرات مى باشد، اما «نور» و روشنائى منشاء حیات، زندگى، حرکت، جنبش و رشد و نمو و تکامل است، که اگر نور از میان برود، تمام انرژى ها در جهان خاموش مى شوند، و مرگ، سراسر عالم ماده را فرا مى گیرد، و چنین است نور ایمان در جهان معنى، که عامل رشد و تکامل و سبب حیات و حرکت مى باشد.

* * *

سپس مى افزاید: «هرگز سایه (آرام بخش) با باد داغ و سوزان یکسان نیستند» (وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ).
مؤمن در سایه ایمانش، در آرامش و أمن و امان به سر مى برد، اما کافر به خاطر کفرش، در ناراحتى و رنج مى سوزد.
«راغب» در «مفردات» مى گوید: «حَرُور» (بر وزن قبول) به معنى باد داغ و سوزان است (بادى مرگبار و خشک کننده).
بعضى آن را به معنى «باد سموم» دانسته اند، و بعضى به معنى شدت حرارت آفتاب.
«زمخشرى» در «کشاف» مى گوید: «سموم» به بادهاى موذى و کشنده اى مى گویند که، در روز مىوزد، اما «حرور» به همین بادها گفته مى شود، اعم از این که: در روز باشد، یا در شب، به هر حال، چنین بادى کجا و سایه خنک و نشاط آفرین، که روح و جسم انسان را نوازش مى دهد کجا؟

* * *

و سرانجام در آخرین تشبیه مى گوید: «و هرگز زندگان و مردگان یکسان نیستند»! (وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ).
مؤمنان زندگانند، و داراى تلاش، کوشش و حرکت و جنبش، رشد و نمو دارند، شاخه و برگ و گل و میوه دارند، اما کافر همچون چوب خشکیده اى است که، «نه طراوتى، نه برگى، نه گلى و نه سایه دارد» و جز براى سوزاندن مفید نیست.
در آیه 122 سوره «انعام» مى خوانیم: أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النّاسِ کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِج مِنْها: «آیا کسى که مرده بود و ما او را زنده کردیم، و نورى براى او قرار دادیم که در میان مردم با آن راه برود، همچون کسى است که تا ابد، در ظلمات غوطهور است، و هرگز از آن خارج نمى شود»؟!
و در پایان آیه، مى افزاید: «خداوند هر کس را بخواهد شنوا مى سازد، تا دعوت حق را به گوش جان بشنود، و به نداى منادیان توحید لبیک گوید» (إِنَّ اللّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ).
«و تو هرگز نمى توانى، سخن خود را به گوش مردگانى که در قبرها خفته اند برسانى»! (وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِی الْقُبُورِ).
فریاد تو هر قدر رسا، و سخنانت هر اندازه دلنشین، و بیانت هر مقدار گویا باشد، مردگان از آن چیزى درک نمى کنند، و کسانى که بر اثر اصرار در گناه، و غوطهور شدن در تعصب و عناد و ظلم و فساد، روح انسانى خود را از دست داده اند، مسلماً آمادگى براى پذیرش دعوت تو ندارند.

* * *

بنابراین، از عدم ایمان آنها نگران نباش، و بى تابى مکن، وظیفه تو ابلاغ و انذار است «تو تنها بیم دهنده اى» (إِنْ أَنْتَ إِلاّ نَذِیرٌ).
* * *

سوره فاطر / آیه 19 - 23 1 ـ آثار ایمان و کفر
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma