این یک حقیقت است که سرتاپاى وجود ما غرق نعمت هاى اوست و اگر کتاب هاى مختلف علوم طبیعى، انسان شناسى، روان شناسى و گیاه شناسى و مانند آن را بررسى کنیم خواهیم دید دامنه نعمت ها تا چه حد گسترده است.
اصولاً هر نفسى ـ به گفته آن ادیب بزرگ ـ دو نعمت در آن موجود است و به هر نعمتى، شکرى واجب.
از این گذشته مى دانیم که در بدن انسان به طور متوسط ده میلیون میلیارد سلّول زنده است که هر کدام یک واحد فعّال بدن ما را تشکیل مى دهد. این عدد به قدرى بزرگ است که اگر ما بخواهیم سلّول هاى آن را شماره کنیم صدها سال طول مى کشد.
و این یک بخش از نعمت هاى خدا نسبت به ماست. بنابراین به راستى اگر ما بخواهیم نعمت هاى او را بشماریم، قادر نیستیم (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللهِ لاَ تُحْصُوهَا).
در درون خون انسان دو دسته گلبول (موجودات زنده کوچکى که در خون شناورند و وظایف حیاتى سنگینى بر دوششان است) وجود دارند. میلیون ها گلبول قرمز که وظیفه آنها رساندن اکسیژن هوا براى سوخت و ساز سلّول هاى بدن و میلیون ها گلبول سفید که وظیفه آنها پاسدارى از سلامت انسان در مقابل هجوم میکروب ها به بدن است. عجیب اینکه آنها بدون استراحت و خواب دائماً کمر به خدمت انسان بسته اند.
آیا با این حال هرگز مى توانیم نعمت هاى بى پایانش را شمارش کنیم؟